صدای نفسهای عمیقش، گردن شلویکوری شدهام از بیخوابی دیشب را، کِش میدهد و از روی صفحه پیامک رفیقم بالا میکشد و نگاهم بهصورت ظریف و تبکردهاش میافتد …