به گزارش اصفهان زیبا؛ در حالیکه بسیاری از کشورها با تکیه بر استراتژیهای صنعتی بلندمدت در مسیر رقابت جهانی و خلق ارزش افزوده گام برمیدارند، ایران هنوز از نبود یک نقشه راه جامع برای توسعه صنعت رنج میبرد؛ چالشی که بهویژه در استانهای صنعتی مانند اصفهان، با وجود ظرفیتهای بزرگ و محدودیتهای زیستمحیطی، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. تأخیر در تدوین استراتژی صنعتی که طبق بند «ت» ماده ۴۸ برنامه هفتم توسعه برعهده وزارت صمت گذاشته شده است، نهتنها موجب هدررفت منابع و تداوم توسعه نامتوازن شده، بلکه آیندهنگری صنعتی کشور را نیز در شرایط پرتحول فناوری با چالش جدی مواجه کرده است.
این چالش نهتنها موجب پراکندگی منابع و هدررفت سرمایههای محدود کشور میشود، بلکه بازدهی واقعی بخش صنعت را نیز کاهش میدهد و مانع از بهرهبرداری از مزیتهای رقابتی ایران در سطح بینالمللی میشود. در عصر تحول سریع فناوری و تغییرات بنیادین بازارهای جهانی، صنایع دیگر نمیتوانند مانند گذشته برای چند دهه از مزیت رقابتی پایدار برخوردار باشند. اکنون هر کشور و هر استان باید با بررسی دقیق منابع، ظرفیتها و مزیتهای نسبی خود، تصمیم بگیرد که سرمایهگذاریها و توسعه صنعتی را به چه حوزههایی اختصاص داده و کدام صنایع را در اولویت قرار دهد. این تصمیمگیریها، بهویژه در استان صنعتی و استراتژیک اصفهان، که صاحب صنایعی بزرگ و ارزشمند مانند فولاد است، حساسیت و پیچیدگی بیشتری دارد. صنعت فولاد با ایجاد ارزش افزوده و اشتغال قابل توجه، یک مزیت مهم برای استان به شمار میرود، اما اثرات جانبی آن از جمله فشار بر منابع طبیعی و محیط زیست تصمیمگیری در مسیر توسعه صنعتی را دشوار میکند.
همزمان، اصفهان از مزیتهای دیگری نیز برخوردار است؛ دانشگاههای معتبر، پیشینه علمی و پژوهشی، رتبه دوم کشور در حوزه توسعه فناوری و ظرفیتهای بالقوه در صنایع خلاق و گردشگری و صنایع دستی، همگی فرصتهایی برای حرکت به سمت توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش افزوده بالا و آلایندگی کمتر فراهم میکنند. با این حال در نبود یک سند راهبردی و ساختار اجرایی مشخص، استان همچنان درگیر مدل توسعه صنعتی سنتی است که مصرف منابع زیادی دارد و به جای خلق ارزش افزوده واقعی، بیشتر متکی به فروش منابع طبیعی است. این وضعیت نشان میدهد که تدوین و اجرای استراتژی توسعه صنعتی، نه یک گزینه بلکه یک ضرورت برای اصفهان است؛ ضرورتی که میتواند با هدایت سرمایهگذاریها به سمت صنایع با مزیت رقابتی واقعی، کاهش اثرات جانبی زیستمحیطی و ارتقای ارزش افزوده، مسیر توسعه صنعتی استان را به سمت پایدار و متوازن هدایت کند و چالشهای کنونی را در دهههای آینده کاهش دهد.عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان و معاون پژوهش و فناوری دانشگاه، در گفتوگو با «اصفهان زیبا» اظهار کرد: در گام اول باید بدانیم، استراتژی صنعتی برای چه چیزی لازم است و علت نیاز به آن چیست. واقعیت این است که در دنیای امروز، همهچیز با سرعت زیادی تغییر میکند؛ فناوریها بهشدت در حال توسعه و دگرگونی هستند.
بابک صفاری، افزود: مزیت کشورها برای ارائه محصولاتی که بتوانند با قیمت کمتر وارد بازار شوند نیز تغییر میکند، برخلاف گذشته که ممکن بود یک صنعت ۲۰ یا ۳۰ سال مزیت رقابتی داشته باشد، امروز توسعه فناوری شرایط را تغییر داده است، این تغییرات باعث شده تدوین استراتژی صنعتی ضروری باشد تا بدانیم منابعمان را باید صرف تولید چه محصولاتی کنیم و چه محصولاتی را باید در ساختار صنعتی کشور ترویج دهیم؛ محصولاتی که با مزیتهای ما منطبق باشند و همچنین با تغییرات محیط بینالملل سازگار شوند. عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: دلیل این موضوع بسیار روشن است؛ زیرا عمدتا از صنعت انتظار صادرات داریم؛ بخشی از صنعت نیاز داخلی را تأمین میکند، اما آن بخشی که میتواند برای ما ارزشآفرینی کند، بخش صادراتی است، بنابراین باید در یک افق بینالمللی نگاه کنیم و ببینیم کدام صنایع برای ما مزیت دارند و میتوانند خلق ارزش بالاتری داشته باشند.
صفاری افزود: در کشور استراتژی صنعتی وجود ندارد؛ یعنی وقتی میپرسیم اصولا صنعت باید در چه حوزهای رشد کند و سرمایهگذاری در کجا باید انجام شود، بهطور معمول به یکسری موضوعات کلی همچون هوش مصنوعی یا اقتصاد دیجیتال اشاره میشود و درخصوص آنها صحبت میکنیم، اما اینکه برای این حوزهها مطالعهای انجام شده باشد و این انتخابها بر پایه بررسیهای دقیق کارشناسی باشد، اصولا چنین نیست؛ این در حالی است که وقتی توجه میکنید میبینید که عمده توجه بر صنایع سنگین مانند فولاد و مس قرار دارد و تنها توجهی محدود به اقتصاد دیجیتال داریم. البته استراتژی دیجیتال ما هم عمدتا داخلی است و نگاه بینالمللی و صادراتمحور ندارد و بنگاههای ما در این حوزه بیشتر تأمینکننده نیازهای داخلی هستند.
وی افزود: بنابراین، این نگاه بلندمدت و راهبردی که مشخص کند اساسا در چه حوزههایی باید در بخش صنعت سرمایهگذاری کنیم و به چه سمت باید حرکت کنیم، وجود ندارد، این وضعیت باعث میشود منابع محدودی که در اختیار کشور است در بخشهای مختلف صنعت پراکنده شود و در نتیجه این پراکندهکاری موجب هدررفت منابع میشود و طبیعتا بازدهی مورد انتظار هم محقق نخواهد شد.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان در پاسخ به این پرسش که با وجود سپردن مسئولیت راهبردیِ تدوین استراتژی توسعه صنعتی طبق بند «ت» ماده ۴۸ برنامه هفتم توسعه، چرا با گذشت مدت طولانی هنوز این استراتژی بهصورت یکپارچه تدوین نشده و مشکل از کجاست، توضیح داد: یکی از مسائل بسیار جدی، شرایطی است که استراتژی در آن تدوین میشود؛ حوزه روابط بینالملل، تحریمها و مسائل سیاسی تأثیر مستقیم و تعیینکنندهای بر تدوین چنین سندی دارند زیرا میان دو وضعیت کاملامتفاوت قرار داریم، وضعیتی که کشور در آن در عرصه بینالمللی امکان بازی، تعامل و برقراری ارتباطات و همچنین دسترسی به ساختارهای مالی روان دارد و وضعیتی که این امکانها محدود است و کشور نمیتواند ارتباطات بینالمللی لازم را برقرار کند؛ در حالت دوم، بهجای نگاه صادراتمحور، ناچار باید رویکردی مبتنی بر خودکفایی در پیش گرفت.
صفاری تأکید کرد:این دو رویکرد، ماهیت و جهتگیری استراتژی صنعتی را بهطور کامل تحت تأثیر قرار میدهند، اگر هدف خلق ثروت و ایجاد ارزش افزوده باشد، این هدف عمدتا در سناریوی نخست قابل تحقق است؛ زیرا در شرایط محدودیت خارجی اگر بنگاههایی با مزیت رقابتی وجود داشته باشد، نبود امکان صادرات موجب میشود این بنگاهها در مقیاس اقتصاد ملی نتوانند کارامد عمل کنند، همانگونه که مشاهده میشود، تقریبا همه اقتصادهای پیشرفته دنیا اقتصادهایی هستند که صادرات قابلتوجه دارند و تأمین نیازهای داخلی تنها بخشی از کارکرد صنعت آنهاست.
وی ادامه داد: یکی از دلایل اصلی تعلل در تدوین این استراتژی، نااطمینانی نسبت به شرایط آینده است؛ بهگونهای که حتی مسئولانی که در رأس کار هستند، در انتظار بهبود اوضاعِ ارتباطات بینالمللی، از تدوین یک راهبرد جامع خودداری میکنند و آن را به تعویق میاندازند، اما این تعویق، زیانبار است، زیرا طی این مدت، هر بخش و هر گروهی براساس برداشت و نیاز خود به توسعه صنعت اقدام میکند، بدون آنکه توجه کافی به مزیتهای واقعی کشور داشته باشد و این امر در بلندمدت به زیان بخش صنعت و اقتصاد تمام میشود.معاون پژوهش و فناوری دانشگاه در خصوص اهمیت تدوین استراتژی صنعتی در استان اصفهان و مزایای آن، توضیح داد: وضعیت استان به دلیل ویژگیهای خاص اقتصادی و صنعتی پیچیدهتر است و تصمیمگیری در این حوزه با چالشهای بیشتری همراه است. صفاری با اشاره به اینکه اصفهان صاحب یک صنعت بزرگ و ارزشمند مانند فولاد است، گفت: صنعت فولاد در استان ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کرده و اشتغال زیادی به همراه داشته است، بنابراین یک مزیت مهم برای استان محسوب میشود. با این حال، این صنعت اثرات جانبی مثبت و منفی بر جامعه پیرامونی دارد و این موضوع تصمیمگیری را سختتر میکند.
وی به محدودیتهای جدی منابع طبیعی استان، از جمله بحران آب و آلودگی هوا، اشاره کرد و همزمان مزیتهایی مانند دانشگاههای معتبر و رتبه دوم اصفهان در حوزه توسعه فناوری و اقتصاد دانش بنیان را یادآور شد و افزود: با توجه به این مزیتها و محدودیتها، تصمیمگیری در حوزه توسعه صنعتی نیازمند سختگیری و دقت بیشتری است، ادامه دادن مدل توسعه صنعتی -سنتی، که مصرف منابع زیادی دارد، باعث میشود ارزش افزوده واقعی استان به جای اینکه ناشی از تبدیل فناوری و دانش باشد، بیشتر به فروش منابع طبیعی متکی باشد.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه ادامه داد: مدل توسعه صنعتی فعلی در استان اصفهان دیگر کارآمد نیست و ما هیچ سند بالادستی مشخصی نداریم که راهنمایی کند در چه صنایعی باید حرکت کنیم و چه صنایعی را نباید توسعه دهیم و چنین سندی و ساختار اجرایی مرتبط، میتواند نقشی تعیینکننده در هدایت توسعه صنعتی ایفا کند؟ به همین دلیل، ضرورت تدوین یک استراتژی توسعه صنعتی در استان، نسبت به کشور چند برابر بیشتر است.او افزود: انتظار میرود که مسئولان سازمان مدیریت و برنامهریزی، وزارت صنعت، معدن و تجارت و سایر نهادهای مرتبط حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشند تا بتوانند توسعه صنعتی را به گونهای هدایت کنند که در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده مشکلات فعلی اصفهان کاهش یابد و مدل جدید توسعه صنعتی این مسائل را رفع کند.صفاری در ادامه به موضوع توسعه فناوری و نوآوری اشاره کرد و تأکید کرد: حوزههای مبادلات فناوری، صنایع خلاق، گردشگری، صنایعدستی و سایر محصولات باارزش افزوده بالا که آلایندگی کمتری دارند و به صنایع پیشرفته مانند فولاد متصل هستند، میتوانند گزینههای مناسبی برای توسعه استان باشند البته این موارد در مطالعات طرح جامع شهر اصفهان مشخص شده است، اما وقتی به سطح استان نگاه میکنیم، گستره موضوع بزرگتر است و بنابراین تدوین استراتژیها ممکن است متفاوتتر باشد. بااینحال، این مثالها نشان میدهند که مسیر توسعه صنعتی میتواند به سمت صنایعی باارزش افزوده بالا و اثرات جانبی منفی کمتر حرکت کند.















