هر رهگذری که گذرش به ورزنه میافتد، اولین چیزی که جلب توجه میکند، زنان و دختران چادر سفیدی هستند که در کوچه و خیابانها رفتوآمد میکنند. این رسمی است که از زمانهای گذشته بود و بیشتر زنان این شهر، هنوز بدان پایبند هستند.فرهنگ خاص مردم شهر تاریخی و گردشگری «ورزنه»، سالهاست که باعث شده تا لقب «سفیدترین شهر ایران» یا «دیار فرشتگان سپیدپوش» به آنها اختصاص یابد.
به گزارش بولتننیوز، «ورزنه» تنها شهر ایرانی است که زنان آن بهطور سنتی چادر سفید سر میکنند اما این رسم زیبا از کجا آمده است؟ ریشههای آن به چه مسائلی برمیگردد؟ با رضا خلیلی، کارشناسیارشد زمینشناسی و جغرافیایطبیعی که به عنوان پدر گردشگری ورزنه، اولین فعالیتهای گردشگری خود را 15 سال پیش در این شهر آغاز کرده، گفتوگو کردیم تا پاسخ این سوالها را بیابیم.
شایان ذکر است که او در سال 1387 به عنوان قهرمان تالابهای ایران شناخته شد و تندیس فلامینگو توسط ریاست وقت سازمان محیطزیست کشور به او اهدا شد.
چادرهای سفید خانمهای «ورزنه»؛ میراث معنوی ایران
خلیلی در ابتدای صحبتهایش درباره لقب شهر ورزنه یعنی «دیار فرشتگان سپیدپوش» میگوید: « فرهنگ خاصی در ورزنه و چندین روستای اطراف این شهر از گذشته بوده است که البته این روستاها اکنون خالی از سکنه شده و آن هم به سرکردن چادرهای سفید توسط خانمهاست. اولین تشکل مردمنهاد در ورزنه را در سال 1384 به نام انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری ورزنه تشکیل دادیم.
دلیلمان حفظ همین فرهنگ بود که میدانستیم بسیاری از مردم هم به آن پایبند هستند و حفظ آن، برایشان یک ارزش محسوب میشود و اهمیت دارد. الان هم با تشویقهای مکرر و فرهنگسازیهایی که توسط همین تشکل مردمنهاد انجام شد، باعث شده که این فرهنگ در شهر باقی بماند. در چند سال اخیر تلاش کردیم این ماجرا را به ثبت میراث معنوی ملی ایران برسانیم که خوشبختانه اسفند سال گذشته به عنوان یک فرهنگ خاص محلی به ثبت میراث معنوی ایران هم رسید».
چرا چادر سفید؟
از پدر گردشگری «ورزنه» میپرسم که ریشهها و دلایل تاریخی تصمیم زنان این شهر برای پوشیدن چادر سفید چه بوده است که میگوید: «ما در این سالها، پژوهشهای زیادی کردیم؛ اما علت آن را نتوانستیم به طور صددرصدی دربیاوریم. مشخص هم نیست که دقیقا از چه زمانی شروع شده است. با خانمهای سالمند زیادی مصاحبه کردیم که همهشان میگفتند مادرهایمان تعریف کردند که مادرهایشان هم این چادرهای سفید را میپوشیدند.
بنابراین ما هم میپوشیم. البته تا جایی که متوجه شدیم، پوشیدن این چادرهای سفید میتواند دلایل مختلفی داشته باشد اعم از اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی. اگر بخواهم به چند مورد از آنها اشاره کنم، باید بگویم از نظر جغرافیایی با توجه به اینکه ورزنه در مسیر زایندهرود بوده و در ارتفاع 1500 متری از سطح دریا قرار داشته و خاک مناسبی دارد، محل مناسبی برای کشت پنبه بوده است.
گفته میشود زنان این شهر، پنبه را با صنایعدستی مخصوص خودشان به چادر سفید تبدیل میکردند و کارگاههای پارچهبافی داشتند؛ بنابراین از منظر اقتصادی برای زنان، صرفه اقتصادی داشته که از چادرهایی استفاده کنند که خودشان تولید میکردند.
از منظر فرهنگی هم از آن جا که ادیان قبل از اسلام و بعد از اسلام بر رنگ سفید تأکید داشتند و حتی موبدهای زرتشتی هم در مراسمشان لباس سفید بر تن میکردند، میتواند باقیمانده فرهنگ قبل از اسلام هم باشد. چون در منطقه خراسانجنوبی یا بعضی قسمتهای بلوچستان هم این رسم هست و حتی در شاهنامه، نشانههایی از توجه به رنگ سفید در فرهنگ ایرانی داریم.
حالا دقیقا اینکه این فرهنگ به چه دلیل و از چه دورهای رواج یافته، مشخص نیست و خاستگاه آن نامعلوم باقیمانده است.»
مردهای ورزنهای در قدیم جلیقه سیاه و پیراهن میپوشیدند
از «خلیلی» میپرسم که آیا مردهای ورزنهای هم پوشش خاصی دارند یا نه که میگوید: «در قدیم، مردان این شهر جلیقه سیاه و پیراهنهایی که بدون یقه و دکمه بوده، میپوشیدند؛ اما الان، پوشششان مثل بقیه مردها در شهرهای دیگر کشور است و تفاوتی ندارد.» او درباره معروفترین غذای محلی ورزنه هم میگوید: «خوشمزهترین غذای محلی شهرستان ما، آش جو ترش است که صبحانه زمستانی ورزنه محسوب میشود و خیلی معروف است.
جو این آش، بومی همین منطقه است و جای دیگر پیدا نمیشود. جویی است که بعد از برداشت جو در تابستان تا شهریور به دست میآید و یک مقدار حبوبات دیگر هم در این آش میریزند که بسیار خوشمزه میشود».
او همچنین اشاره میکند صنایع دستی این خطه هم پارچهبافی سنتی است که خاص ورزنه است و میگوید: «از صنایعدستی ورزنه میتوان به کاربافی و سفرهبافی اشاره کرد. کاربافی هنری است که از دوره تیموریان وجود داشته و زمانی در شهر ورزنه رونق قابل توجهی داشته است اما با ورود پارچههای صنعتی، این هنر زیبا در حال فراموشی است. از کاربافهای ورزنه به عنوان سفره نان یا بقچه جهیزیه عروس، بقچه حمامی، چادر سفید، کفن و چادرشب استفاده میشود.»
عشق گردشگرانخارجی از چادر سفید
خلیلی درباره واکنش گردشگران خارجی به فرهنگ مردم این منطقه و پوشیدن چادر سفید توسط خانمها در شهر میگوید: «این ماجرا برای گردشگرها خیلی جذاب است، حتی ایرانیها هم که به این شهر سفر میکنند، حس خیلی خوبی میگیرند و خانمها وسوسه میشوند که با چادر سفید در وسط خیابانهای شهر قدم بزنند و عکس بگیرند. بارها پیش آمده که گردشگران زن خارجی هم برای رفتن به خرید در شهر با چادر سفید رفتهاند.
همچنین تقریبا تمام گردشگرهایی که به این شهر میآیند، دوست دارند در مکانهای شلوغتر که خانمهای ورزنهای با چادر سفید حضور دارند، عکس بگیرند و چندباری شنیدم که گفتند ما عاشق این چادرهای سفید شدیم و برای خودشان هم خریدند تا به کشورشان
ببرند..»
پوشش با چادر سفید حتی در مراسم ختم!
پدر گردشگری ورزنه درباره علاقه دختران جوان این شهر به پوشیدن چادر سفید هم میگوید: «راستش را بخواهید، آمار دقیقی از پایبندی مردم ورزنه به این رسم وجود ندارد اما مشاهدات ما حکایت از این دارد که اکنون، بیش از 50 درصد زنان شهر از چادر سفید استفاده میکنند. البته بعضیهای دیگر هم هستند که از چادر مشکی استفاده میکنند.
با توجه به تغییر فرهنگها تا حدی نسبت به گذشته، این ماجرا تحت تأثیر قرار گرفته است اما همچنان تلاش خودمان را میکنیم تا این رسم دیرینه در ورزنه پاینده بماند. » او افزود: « این را هم بگویم زنانی که از چادر سفید استفاده میکنند، در همه مراسم خانوادگی، برای رفتن به بیرون از خانه، گردش و… از آن استفاده میکنند، حتی در مراسم ختم هم به جز صاحبان عزای اصلی، خانمهایی که در مراسم ختم شرکت میکنند، با چادر سفید میآیند.
البته خانمهای عزادار بین یک هفته تا 40 روز چادر سیاه که نماد عزاداری است، به سر میکنند؛ اما حتی اقوام دور با چادر سفید در مراسم ختم شرکت میکنند. تا همین چند سال پیش هم هر خانمی که در شهر با چادر سیاه رفتوآمد میکرد، یا عزادار بود یا غریبه بود و از شهر دیگری به اینجا آمده بود.
البته از وقتی که دانشگاه در این شهر افتتاح شد و دخترها از شهرهای دیگر به این جا آمدند، شرایط متفاوت شد و دخترهایی با چادر مشکی یا با پوششهای دیگر بیشتر شدند».
آیین شادی و آیین سوگ از رسوم خاص ورزنهایها
خلیلی درباره آداب و رسوم مردم این شهر هم میگوید: «دو آیین و رسم خاص داریم، یکی آیین شادی و یکی هم آیین سوگ. سوگ مراسمی است که مردم در آخرین روز سال شمسی، حال هر روزی باشد مهم نیست، به یاد تمام مردگانشان، سبزه و عکسی به نزدیکترین مسجد محل زندگیشان میبرند.»
او ادامه داد: «تقریبا ساعت 10 صبح، مراسم سوگ در همه مساجد شهر برگزار میشود. یک آیین دیگر هم مراسم سور و جشنی است که هر سال در شب نیمه شعبان برگزار میشود که کودکان به همراه بزرگترها در محلات، اشعاری به زبان محلی میخوانند و حال و هوای خاص و جذابی به فضای شهر میبخشند.»




