برخورد نمایندگان مجلس شورای اسلامی با وزیر امور خارجه درباره برجام با حاشیههایی همراه بود، اما اینهمه تمام داستان نبوده و نیست. به نظر میرسد اعتراض نمایندگان بیش از هر مسئلهای به نفی جایگاه حقیقی و نه حقوقی وزیر امور خارجه و سیاستهای دولت صورت پذیرفته است. سخنان، اعتراضها و هیاهوی صورت گرفته در مجلس شورای اسلامی، با توجه به جایگاه نمایندگان مردم در مجلس عادی است؛ اما آنسوی این اعتراضها و کشف مقصر به دلیل وضعیت اقتصادی و کاهش ارتباطات بینالمللی و نوسانات غیرمعقول در بازارهای مختلف و اینهمه را مرتبط ساختن با برجام غیرعادی مینماید. گویا شماری از نمایندگان مجلس بهجای پرداختن به ریشه بحرانهای امروز، در پی یافتن مقصر هستند، شخصیتی که بتوانند تمام شرایط امروز را به سیاستها و اعمال او ربط بدهند.
درصورتیکه برجام نهتنها به یک شخص، دولت، تمام دستگاه اجرا، قوه قانونگذاری و رئیس مجلس سابق و رئیس دولت ارتباط مستقیم ندارد، بلکه ارتباط مستقیم به مفهوم حاکمیت دارد. مفهومی کلان و به عبارت دقیقتر، ابر واژهای که دقت در معنای آن بخشی از جدال اهل مجلس با دولت را به حاشیه میراند. در ادبیات سیاسی و حقوقی درباره مفهوم حاکمیت آمده است: حاکمیت، یک تأسیس حقوقى بسیار قدیمى است که عمر آن با شکلگیرى مفهوم دولت همزمان است؛ بنابراین با قدرت و نحوه اعمال آن ارتباط مستقیم دارد. حاکمیت در ادبیات رایج حقوقى-سیاسی، به فرماندهى عالى یک دولت در یک سرزمین مشخص اطلاق مىشود و قدرتى است که به مفهوم حقوقى، بالاتر از آن در آن سرزمین وجود ندارد.
در ادبیات رایج سیاسی، معمولا برخی از واژهها به جای مفهوم حاکمیت از سوی مسئولان کشور مورداستفاده قرار میگیرد. بهعنوانمثال، تصمیم نظام، نظام اینگونه میخواست، دیدگاه جمهوری اسلامی چنین بود، دیدگاه بزرگان نظام و عبارتهای مشابه دقیقا به همین مفهوم ارتباط پیدا میکنند.به درست یا اشتباه، برخی از شخصیتهای سیاسی و روزنامهنگاران برای سادهسازی رویدادها و تصمیمات کلان حاکمیت، دائم به جایگاه ریاستجمهوری، وزیر امور خارجه، سازمان انرژی اتمی و هر فرد و مدیری حمله میکنند و اینهمه در صورتی رخ میدهد که وزیر امور خارجه در داخل کشور به این عنوان حقوقی شناخته میشود، در خارج از مرزها نماینده جمهوری اسلامی و بهاصطلاح رایج، زبان حاکمیت است. او تصمیم نمیگیرد، سیاستگذاری نمیکند، بر اساس تصمیم شخصی و حتی جایگاه حقوقی با سایر کشورها وارد مذاکره نمیگردد و پای هیچ قرارداد و تفاهمنامهای را بدون هماهنگی نمیتواند امضا کند. خلاصه آنکه وزیر امور خارجه و هرکدام از شخصیتهای حقوقی در هنگام مذاکره با طرفهای خارجی دیدگاه حاکمیت را درباره مسائل کلان کشور بیان و منتقل مینماید. اشاره ظریف به حمایت رهبر انقلاب از مذاکرات هستهای، هماهنگی با شهید سلیمانی و اشارات او به «تصمیم نظام» شرح چگونگی تصمیم حاکمیت است. به نظر میرسد جدال نمایندگان مجلس با وزیر امور خارجه و مقصر قلمداد کردن او به تجربه آنان از چگونگی تصمیمگیریها ارتباط مییابد و این مسئله با گذر زمان و درک بهتر از وضعیت کشور تغییر خواهد کرد.