به نظر شما انتخاب نماینده مدیران مسئول، تأثیری بر عملکرد و حل مشکلات رسانههای محلی دارد؟
خیر؛ به خاطر اینکه دایره مسئولیت قانونی نماینده مسئول کاملا مشخص است و صرف عضویت و شرکت در جلسات هیئت نظارت نمیتواند به آن موضعیت ببخشد. اینکه نمایندهای بخواهد در همه زمینهها فرایند صنفی را طی کند، امکانپذیر نخواهد بود.
پس میتوان گفت که حضور نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت، صوری است؟ درست است؟
خیر، مثالی که دراینباره میتوانم بزنم این است که برخی نمایندههای مجلس، قولهای اجرایی میدهند؛ درحالیکه آنها اصلا از توان اجرایی برخوردار نیستند. آنها قول میدهند؛ چون میتوانند با لابیگری، رایزنی و… به برخی از آنها عمل کنند. انتخابات هیئت نظارت بر مطبوعات نیز به همینگونه است؛ نهتنها صوری نیست که اتفاقا از اهمیت بالایی نیز برخوردار است؛ منتهی در چهارچوب آن دسته از وظایفی که برای نماینده مدیران مسئول در این هیئت در نظر گرفتهشده است. اما اگر فراتر از این وظایف وعده یا انتظاری وجود داشته باشد، مبتنی بر قانون نیست، بلکه ممکن است بهواسطه نفوذ یا مذاکره فردی باشد که انتخابشده است.
مطبوعات محلی چه انتظارهایی میتوانند از نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات داشته باشند؟ اصلا آیا این نماینده با مدیرمسئولان رسانههای محلی در تعامل است و از مشکلات آنها خبر دارد؟
به نظر من دو انتظار میتوان از این نماینده داشت: اولا، زمانی که هیئتی از هفت نفر عضو تشکیلشده و قرار است در رابطه با موضوعات تخصصی مطبوعاتی (مثل دادن مجوز، توقیف یا توسعه نشریات و…) تصمیم بگیرد، قاعدتا حضور تنها یک عضو بهعنوان نماینده مدیران مسئول، خیلی کم است و با توجه به مسائلی که اکنون وجود دارد، تعداد باید از یک نفر به چند نفر افزایش پیدا کند؛ به این صورت که مثلا یک نفر نماینده روزنامهها و نفر دیگر نماینده پایگاهها و خبرگزاریها، نشریههای دانشگاهی، رسانههای محلی و… باشد؛ در این میان، حتی افرادی میتوانند بهصورت مشاور به کمک نماینده مسئول بیایند و با رسانههای مختلف رایزنی و تعامل داشته باشند و مشکلات مختلف رسانهها را به گوش آنها برسانند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، مسلما عملکرد هیئت نظارت بر مطبوعات نیز تخصصیتر و کارشناسیتر میشود و میتواند انعکاس بهتری از رأی و عقیده فعالان رسانهای را در بربگیرد. از سوی دیگر، یک نماینده مدیران مسئول بهتنهایی نمیتواند با تمامی مدیران مسئول در رسانههای محلی تعامل و گفتوگو داشته باشد؛ چراکه رسانههای محلی از تعدد و تکثر بسیار زیادی برخوردارند. دومین مسئله که سالیان سال است مطرح میشود این است که نهادی از مدیران مسئول تشکیل شود و این وظیفه فراتر از وظیفه فردی باشد. در حال حاضر، چهارهزار مدیرمسئول در کشور وجود دارند که صاحب نشریههای فعال هستند؛ بنابراین یک فرد در قالب نماینده مدیران مسئول، چگونه میتواند پاسخگوی این چهارهزار نفر باشد و با آنها به تعامل و گفتوگو بپردازد، چه برسد به اینکه بخواهد پای مشکلات و معضلات آنها بنشیند و آنها را حل کند. این موضوع نیازمند یک نظام و نهاد یا ساختاری است که بتواند امکان تعامل مدیران مسئول با نماینده را فراهم کند. البته در دورههای قبلی، هرچند وقت یکبار نشستهایی برگزار میشد؛ البته در آن زمان، تعداد نشریات بسیار کمتر بود و تنوع چندانی هم نداشت.
برخیها معتقدند انتخابات نظارت بر مطبوعات، بیشتر شبیه یک بازی سیاسی است و تنها افرادی میتوانند به آن ورود پیدا کنند که از نفوذ بالایی برخوردار و گرایشهای سیاسی خاصی هم داشته باشند. آیا شمابا این موضوع موافق هستید؟
توجه داشته باشید که خود مدیران مسئول، نماینده خود در هیئت نظارت بر مطبوعات را انتخاب میکنند؛ بنابراین سؤالی که شما میپرسید بیش از اینکه متوجه نماینده مدیران مسئول باشد، متوجه خود مدیران مسئول است.
برخی اعتقاد دارند چرا نماینده باید از میان مدیران مسئولی انتخاب شود که بعضا آگاهی و تخصص کافی در حوزه رسانه ندارند و صرفا مدیریت آن را بر عهده دارند؟
طبعا خود مدیرمسئول، آن رسانه را اداره میکند؛ بنابراین اوست که پاسخگوی مسائل حقوقی رسانه است و مسئولیتهای قانونی آن را بر عهده دارد. در هیئت نظارت بر مطبوعات مسائل صنفی بههیچعنوان مطرح نمیشود. درواقع این هیئت صرفا وظیفه صدور مجوز نشریات، تغییر وضعیت، تذکر، تشکیل پرونده و ارسال به دادگاه و لغو مجوز را بر عهده دارد؛ حوزههایی که همه به مدیرمسئول برمیگردد و نه خبرنگاران و دیگر اهالی رسانه.