سینما و انسانیت را از زاون آموختم

چهاردهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت یک شگفتی بزرگ داشت: عطیه زارع آرندی، فیلم‌ساز جوان اصفهانی،  با اولین فیلم بلند مستندش، «جاهای خالی پر شود»،  توانست در حضور بسیاری از بزرگان سینمای مستند، دو جایزه بهترین کارگردانی بخش فیلم‌های بلند و بهترین فیلم جشنواره را به دست آورد. این جوایز در کنار بازخوردهای بسیار مثبت منتقدان، مستندسازان و اهالی رسانه، عیار فیلم زارع را بیش‌ازپیش بالا برد. زارع که چند سالی است در تهران به‌صورت حرفه‌ای به کار فیلم‌سازی مشغول است در گفت‌وگویی با اصفهان زیبا از داشتن رؤیای ساخت اولین فیلم بلند در سی‌سالگی می‌گوید؛ رؤیایی که حالا در بهترین حالت برای او محقق شده است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۷ - سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

عطیه زارع از حس‌وحال جشنواره سینماحقیقت می‌گوید؛ جشنواره‌ای که برای اولین بار به شکل آنلاین برگزار شد: «واقعیت این است که برگزاری جشنواره به‌صورت آنلاین حال‌وهوای یک فستیوال واقعی را ندارد. تمام حال خوب جشنواره حقیقت به آن دورهمی‌ها و گپ‌زدن‌ها و فیلم‌دیدن‌ها با مستندسازان در پردیس چارسو بود و اساسا با این وضعیت است که جشنواره برایم معنا پیدا می‌کند. فیلم بلند هم اصولا برای پرده ساخته می‌شود و کیفیت صدا و تصویرش هم برای این نوع اکران طراحی می‌شود.» او ادامه می‌دهد: «به‌هرحال در همه‌گیری ویروس کرونا، شرایط به ما حکم می‌کرد که امسال جشنواره به این صورت برگزار شود و راهی دیگری وجود نداشت. از طرف دیگر به‌هرحال یک فیلم باید یک جایی تمام شود و پروسه حضور در جشنواره‌ها را تجربه کند. بنابراین ازآنجایی‌که نمی‌خواستم پروژه متوقف شود، تصمیم گرفتم باوجود برگزاری آنلاین جشنواره، فیلم را به جشنواره امسال ارسال کنم.»

تصویر زندگی انسان‌های معمولی در درون خانه

زارع به بازخوردهای متنوع مستندسازان و علاقه‌مندان مستند هم اشاره می‌کند: «بازخوردهایی که از دو گروه مستندسازان حرفه‌ای و همچنین کسانی که علاقه‌مند به فضای سینما مستند بودند دیدم برای خودم باورکردنی نبود. همکاران مستندساز عموما این‌گونه واکنش نشان می‌دادند که چه ساختار و ریتم خوبی دارد و تدوینش به‌گونه‌ای شکل‌گرفته است که نمی‌شود یک پلان یا یک بخش را از درون فیلم حذف کرد. دسته دیگر علاقه‌مندان سینمای مستند هم بیشتر تحت تأثیر داستان، روایت و کاراکترها قرارگرفته بودند و از صادقانه‌بودن ماجرای داخل فیلم می‌گفتند.» او دلیل دیده‌شدن و انتخاب فیلم را هم در رویکردش برای دورشدن از فضای اغراق‌شده و رفتن به سمت روایت زندگی انسان‌های شهری و معمولی می‌داند: «سینمای مستند ایران در دنیا بسیار پیشرو است و در فستیوال‌های A دنیا جوایزی را به دست می‌آورد، اما چقدر خوب می‌شود که ما خودمان را به‌عنوان انسان‌های معمولی در فضای شهری و مدرن ارائه کنیم و داستان‌هایی با این پیش‌زمینه‌ها برای ارائه‌کردن داشته باشیم تا دنیای غرب به جهان شرق یا خاورمیانه به‌مثابه انسان‌هایی عجیب که مانند موردهای مطالعاتی باید نگریسته شوند نگاه نکند. در ده سال اخیر بیشتر فیلم‌های مستند شکل برون‌مرزی به خودشان گرفتند و به سمت سوریه و داعش و… رفتند که البته اهمیت آن را نمی‌توان انکار کرد، بااین‌حال ما کمی از فضای اجتماعی خودمان دور مانده‌ایم. بنابراین من به دنبال این بودم که بگویم ما در زندگی شهری یک‌سری آدم هم داریم که در محیط خانه و به سبک زندگی مدرن زندگی می‌کنند و این‌ افراد می‌توانند در دل ‌زندگی روزمره خودشان داستان‌ها و فضاهای جذابی را برای دیده‌شدن در سینما پیشنهاد کنند.»

رسیدن به عهد چندساله؛ اولین فیلم بلند در سی‌سالگی

این مستندساز درباره کاندیداشدن فیلمش در چهار بخش و برنده‌شدن در دو بخش مهم و اصلی جشنواره می‌گوید: «فیلم ما در  چهار بخش کاندیدا شده بود: بهترین کارگردانی،  بهترین فیلم، بهترین تدوین و بهترین صدا که دو جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را به دست آورد. به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان در جایزه کارگردانی و تبدیل‌شدن یک فیلم به یک فیلم قابل‌قبول که جایزه بهترین فیلم را برنده می‌شود تأثیر عوامل فنی و کسانی را که در پس‌تولید نقش داشته‌اند نادیده گرفت. بنابراین خانم محدثه گلچین عارفی به‌عنوان تدوینگر و آقای محمدحسین ابراهیمی به‌عنوان صداگذار بر پروژه بسیار تأثیرگذار بودند.» زارع می‌افزاید: «درخصوص بردن جوایز طبیعتا هرکسی خوشحال می‌شود اما واقعا چشمداشتی به جایزه نداشتم. من با خودم عهد کرده بودم که در سی‌سالگی اولین فیلم بلندم را بسازم و این تصمیم چند سال پیش من بود. حالا که در این سن به این نتایج خوب رسیده‌ام، لذت دوچندانی برایم دارد. اینکه در ذهنم تیک کارهایی را که چند سال پیش به آن فکر کرده بودم زدم برایم بسیار دل‌چسب بود.»

نخواستم که فیلم خودخواهانه بسازم

زارع درباره پروسه ساخت فیلم و مسیری که برای ساخت فیلم طی کرده است می‌گوید: «دو سال پیش در اولین دوره پیچینگ جشنواره سینما حقیقت فراخوانی برای ارائه طرح و جذب سرمایه‌گذار خارجی ارائه شد. من طرح مستند «جاهای خالی پر شود» را در ذهنم داشتم و این فراخوان بهانه‌ای شد تا به ساختاری برای طرح برسم و آن را مکتوب کنم. اتفاق عجیبی که افتاد، این بود که از بین 200 طرحی که برای این فراخوان رسیده بود، 15 طرح نهایی شد و طرح من هم یکی از این کارها بود و باید برای طرحم یک تریلر سه‌دقیقه‌ای ارائه می‌کردم و همچنین برای یک ارائه هفت‌دقیقه‌ای آماده می‌شدم. درنهایت هم طرح من منتخب پیچینگ آن سال شد و تنها طرحی بود که گفت‌وگوی جدی درباره آن شکل گرفت و به قرارداد رسید. البته به دلیل تحریم‌ها ما نتوانستیم هیچ ارزی را برای فیلم دریافت کنیم.» او ادامه می‌دهد: «شرایط پیچینگ باعث شد که با استاندارد بین‌المللی کار را پیش ببرم و به نظر خودم این قضیه بسیار به فیلم کمک کرد. اگرچه واقعا سخت بود و هر مرحله‌ای از کار وقت زیادی می‌گرفت، اما نظمی که پروژه به خودش گرفته بود و فیلم‌نامه‌ای که درنهایت از این ماجرا بیرون آمد قطعا بر کیفیت کار اثر گذاشت. از طرف دیگر، من صدساعت راش داشتم و باید از بین این راش‌ها انتخاب می‌کردم. در این میان مرزهای اخلاقی در پروسه مستندسازی هم وجود داشت. اینکه خودخواهانه فیلم بسازم یا تصویری از کاراکترها نشان دهم که بعدا آن‌ها را پس نزند و دلخور نکند مهم بود. فکر می‌کنم اگر خودخواهانه فیلم را می‌ساختم فیلمی بسیار شگفت‌انگیز‌تر و عجیب‌تر می‌شد اما من به این مسیر نرفتم و تمام تلاشم ارائه روایتی صادقانه از داستان در حال رخ‌دادن بود.»

زاون می‌گفت غر نزنید و کار کنید

کارگردان مستند«جاهای خالی پر شود» درباره تأثیر زاون قوکاسیان بر زندگی و کار هنری‌اش می‌گوید: «یکی از تأثیرگذارترین استادانی که من داشتم زاون بود. به این دلیل که من نه‌فقط سینما را با زاون شروع کردم بلکه آن چارچوب اخلاقی و انسانی را که حالا انتخاب کرده‌ام و با آن پیش می‌روم از زاون آموختم. بیشتر از سینما، زاون به ما انسان بودن و اخلاق را مقدم بر هرچیزی آموخت. شما تاریخ سینما را می‌توانی با کتاب بیاموزی، اما نحوه زیستن و اخلاقی زیستن در کار سینما را تنها استادانی مثل زاون می‌توانند به ما بیاموزند. من واقعا خودم را مدیون زاون می‌دانم و هنوز مرگش را باور نمی‌کنم و تأثیر هاله وجودش را در زندگی خودم احساس می‌کنم.» زارع مهاجرت به تهران را امری شخصی می‌داند و معتقد است در فضای اصفهان هم می‌شود کار کرد: «قضیه مهاجرت به نظرم بیشتر از هرچیزی شخصی است. درباره کارکردن در اصفهان هم من مدیون نوع نگرش زاون هستم. زاون اصلا نمی‌پذیرفت که ما ناله کنیم و غر بزنیم که نمی‌شود و نمی‌گذارند و ازاین‌دست بهانه‌ها. زاون می‌گفت دهنتان را ببندید و فقط کار کنید. این نگرش باعث شد که من برای پروژه ‌ترم اول کارگردانی و کار کلاسی هم اسپانسر داشته باشم. به نظرم هرکس باید مسیر خودش را مشخص کند و در این راه تلاش کند. من تا زمانی که اصفهان بودم هم با مراکز زیادی کار می‌کردم. از فیلم داستانی که با شهرداری اصفهان کار کردم تا همکاری با حوزه هنری.  جالب اینکه به پشتوانه همین اتفاق یعنی سروکله زدن با سرمایه‌گذار دولتی و آموختن سازوکار آن توانستم این پروژه را با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به‌خوبی پیش ببرم.»

سینمای مستند هنرمندانه‌تر است

زارع که تجربه ساخت فیلم کوتاه داستانی را هم دارد، درباره انتخاب مدیومش برای ادامه راه فیلم‌سازی می‌گوید: «فکر می‌کنم که تصمیمم برای ادامه راه، مستندسازی است، چراکه وقتی سر صحنه فیلم داستانی می‌روم حالا همه‌چیز برایم به‌نوعی ساختگی می‌آید و به دلم نمی‌چسبد. از نظر من اگر مستندی درست ساخته شود سینمایی‌تر و هنرمندانه‌تر است. البته این به سلیقه افراد بستگی دارد و ممکن است دیگران جور دیگری نگاه کنند، اما سینمای مستند برایم جذابیت و آنِ بیشتری دارد.» او به پروژه بعدی مستندش هم خیلی کوتاه اشاره می‌کند: «برای فیلم ساختن درباره خانم‌ها احساس دِینی می‌کنم و فیلم بعدی من نگاهی زنانه دارد و درباره یک کاراکتر خانم است و امیدوارم به یک پروژه سروشکل دار تبدیل شود.»