یـکــــی از ســرفصــلهــای مهــم کتـــاب هزارصفحهای فوتبال، بحث تأثیرگذاری فرهنگ بر این پدیده اجتماعی همهگیر است. بهراستی فرهنگ چهاندازه در فوتبال و موفقیت بازیکنان و تیمها مؤثر است و آیا در طرفداری از تیمی خاص توسط هواداران تأثیر دارد؟
فرهنگ و هواداران
هواداران در هر نقطه ازجهان تأثیرگرفته از فرهنگ کشور و جامعه خودشان و نیز خانواده خود هستند. در چنین حالتی و نتیجه نهایی این اجتماع فرهنگی که گاهی همسو و یا ممکن است در مواقعی در تضاد با یکدیگر باشند، یک فرهنگ نهایی را بهعنوان بخشی از بینشی که فرد در زندگی خود دارد، ایجاد میکنند. برخی ظرافت و زیبایی را ترجیح داده و برای برخی روحیه جنگندگی اهمیت بیشتری دارد؛ عدهای به دنبال کمال بوده و گروهی یک جمع دوستانه و با آرامش را ترجیح میدهند. چنین افرادی با این تأثیرپذیری فرهنگی و بینشی که در آنها وجود دارد به دنبال بخشی از وجود خود در باشگاه موردعلاقهشان هستند. فردی که با تجمل و کمالگرایی خو گرفته و چنین فرهنگی در او نهادینهشده است، بهسختــی میتـــواند ارزش آرسنــال و یا اتلتیکو مادرید و یا تیمهایی که با سختی و بودجهای کم جنگیده و جامهای زیادی را کسب نمیکنند، درک کرده و با آنها احساس نزدیکی کند. البته که تنها کمالگرایی را نمیتوان دلیــل عــلاقهمنــدی به تیــمهای بــزرگ دانست و دلایل بسیاری برای هر طرفدار در هر گوشه از دنیا وجود دارد؛ حتی ممکن است افراد فقیر نیز به چنین تیمهایی علاقهمند شوند. با اینکه این موضوع تعمیمدهنده به تمام دنیا و جوامع نیست؛ اما از دیدگاه منطقی و جامعهشناختی تأثیر بسیاری بر این موضوع دارد و با استثنائاتی نیز روبهرو است.
جدال مربیان و بازیکنان با فرهنگ حاکم
جدالی که بازیکنان و مربیان با فرهنگ حاکم در تیمهای مختلف دارند و بر آنها و عملکردشان تأثیرگذار خواهد بود انکارناپذیر است. هرگز امکان ندارد تیمی همچون لیدزیونایتد که به خشونت وبازی فیزیکی در طول تاریخ خودش شهرت داشته، بتواند با اندیشههای بسیار تاکتیکی و با ظرافت گواردیولا منطبق شود. شما نمیتوانید فرهنگ مالکیت توپ در اسپانیا را نادیده بگیرید و یا فوتبالی با جلوههای تاکتیکی همانند اسپانیا را در ایتالیا با موفقیتی تداومدار به نمایش بگذارید.این مثالها نمونههایی از تثبیتفرهنگ بر فوتبال کشورها و یا تیمهای مختلف است. در چنین حالتی بازیکنان و یا مربیانی که به چنین کشورها و یا تیمهایی وارد میشوند، باید فرهنگ حاکم را بپذیرند و در راستای آن به مسیرشان ادامه دهند. از نمونههای موفق آن میتوان به حضور کارلو آنچلوتی در رئالمادرید و آث میلان و یا آرسن ونگر در آرسنال اشاره کرد و نمونه ناموفق آن نیز شاید دوران چهلوچهاروزه برایان کلاف در لیدز یونایتد باشد.بازیکنان نیز باید بتوانند خود را با فرهنگ حاکم در باشگاه که گاهی به آن فلسفه نهادینهشده در باشگاه گفته میشود، سازگار کنند. این جمله بسیار معروف در تیم بایرنمونیخ و در بین طرفدارانش مرسوم است: «اگر بزرگترین بازیکن جهان نیز باشید؛ اگر با فرهنگ و اصول بایرنمونیخ سازگاری نشوید، جایی در آن تیم نخواهید داشت.»بهترین نمونهها از درجه اهمیت فرهنگ نیز شاید در باشگاههای بایرنمونیخ و یا رئال مادرید باشند که در طول دوران خود مربیان و بازیکنان بسیاری را در تیم داشتهاند؛ اما بسیاری از بزرگترین نامها نیز بهواسطه عدمتطابق با فرهنگ و اصول باشگاه بسیار زودهنگام از جمع آنها جدا شدند.فرهنگ حاکم بر اصول رفتاری، فکری و اجرایی باشگاه و نیز بعد فنی و تاکتیکی آن که عموما با عنوان فلسفه باشگاه شناخته میشود، بدون شک یکی از مهمترین عوامل موفقیت و یا عدمموفقیت افراد در باشگاههاست؛ البته باید به این نکته اشاره کــرد کــه گــاهــی تمام تــلاشهای صورت گرفته از سوی فردی که بهتازگی به باشگاه پیوسته، کافی نیست و دشمنی و تضاد فرهنگی ریشهدار بوده و بهسختی بهبود مییابد.دشمنی و تضاد فکری ریشهدار ایتالیاییها با اسپانیاییها و انگلیسیها و یا تضاد فرهنگی در مناطق مختلف یک کشور بهخصوص در انگلیس، از نمونههای بارز آن است. بهترین مربیان ایتالیایی حتی با اکراه از سوی انگلیسیها پذیرفته میشوند و اگر شما جیووانی تراپاتونی، ژنرال ایتالیایی نیز باشید موردپذیرش آلمانیها نیستید. هرچقدر که این تضاد فرهنگی در این کشورها وجود دارد، علیرغم تنشهای ریشهدار و بزرگ بین دو ملت آلمان و هلند؛ اما یکی از بیشترین تشابهات فرهنگ فوتبالی در بین این دو کشور دیده میشود.
تأثیر فرهنگ در فوتبال، چنان ریشهدار است و بر سبکفکری و نگرش بازیکنانتأثیر دارد که برخی از مربیان گاهی در مصاحبههای خود از دشواری تغییر ذهنیت نهادینهشده در بازیکنان و باشگاه که حتی سالها زمان میبرد، صحبت کردهاند. شاید بهتر باشد از اینپس کمی بیشازپیش در کنار آمار و ارقام و اشکال هنــدسی و تــاکتیــکــی فــوتبــال، به تــأثیــر چای ساعت پنج بر فوتبال بیندیشیم.
1. چای ساعت پنج عصر: اشاره دارد به کنایه هلنیو هررا، مربی فقید فوتبال، در کنفرانس مطبوعاتیاش در فرودگاه لندن؛ پساز اینکه تیمش توانست ولورهمپتون انگلیس را تحقیر کند. این کنایه را درباره شیوه قدیمی و عادتهای تغییرناپذیر و خشک انگلیسی بیان کرد و بهروزنبودن آنها را به دلیل فرهنگ نهادینهشده و قدیمی آنها دانست.