قــدیمیتــریـــن نمــونه بازنمــایی مراسم سوگواری یا نبرد کربلا به چه دورهای بازمیگردد؟
سابقه بازنمایی موضوعات عاشورایی در نگارگری به دوره قاجار بازمیگردد و تا جایی که من به خاطر دارم، پیشاز این دوره بازنمایی این موضوعات انجام نمیشد. در این دوره، نقاشی چهرههای شاهان قاجار با رنگروغن روی بوم پارچهای رواج یافت و بعدها نقاشی قهوهخانهای از آن منشعب شد. در نقاشی قهوهخانهای که به دست هنرمندانی مکتبندیده شکل گرفت، صحنههای رزمی از شاهنامه فردوسی و صحنههای مذهبی با موضوع وقایع کربلا و عاشورا توجه نقاشان این مکتب را جلب کرد. این نقاشیها به شکل پردههایی در قهوهخانهها آویخته میشد و افرادی به نقالی و پردهخوانی آنها میپرداختند. در دورانی که رسانهها به شکل امروزی وجود نداشتند، مردم به این پردهها و نقالیها توجه و علاقه زیادی نشان میدادند و ارتباط بسیار خوبی بین مردم و این آثار برقرار میشد. در حقیــقت همــراهی نقــالی با تصـاویــر رویدادها برای مردم جذابیت زیادی داشته و ارتباط عمیقی ایجاد میکرده است. این شیوه از نقاشی تا دوره پهلوی اول هم رواج داشته است.
همانطور که اشاره کردید، در دوره قاجار تحتتأثیر هنر غرب، نقاشی رنگروغن روی بوم پارچهای رواج یافت که در نقاشی قهوهخانه هم از همین تکنیک استفاده شد؛ اما این نقاشی یک هویت کاملا متفاوت پیدا کرده است. گذشته از مضمون مذهبی آن، چه ویژگیهای دیگری در نقاشی قهوهخانه مشاهده میشود که این تمایز را پررنگ کرده است؟
از تمایزات مهم نقاشی قهوهخانهای نسبت به نقاشی غربی، مقوله پرسپکتیو است. پرسپکتیــو در تــاریــخ هنــر ایــن قاعده را ایجاد میکنــد که هــر شیئـــی که به ما نزدیک است، بــزرگتر دیــده میشــود و شیئــی که بــه مــا دور اســت، کوچکتر دیده میشود. ما در نقاشی قهوهخانهای این قاعده را نمیبینیم و در عوض با قاعدهای روبهرو هستیم که مورخان هنر آن را «پرسپکتیو مقامی» مینامند. در این شیوه اشخاصی که مقام و منزلت بالاتری دارند، بزرگتر کشیده میشوند که در این پردهها تصاویر اباعبدالله الحسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت علیاکبر(ع) در چنین جایگاهی هستند و افرادی که از لشکر خصم هستند، نظیر شمر، خیلی کوچکتر کشیده میشوند. در حقیقت اینجا نقاش بهنوعی نمادگرایی روی آورده است و میخواهد لشکر خصم را کمارزش نشان دهد. مردم این قاعده را بهراحتی میپذیرفتند و این بزرگکشیدن تصویر شخصیــتهــای مـذهبـــی بــه دلشــان مینشسته است. همین تفاوت اساسی هویت خاصی به این اثر بخشیده است؛ البته برای متمایزکردن شخصیتهای مقدس از ترسیم هاله نور در اطراف سر آنها نیز استفاده میشده است.
اگر از نقاشی قهوهخانهای فاصله بگیریم، جریان دیگری را در دوران معاصر مشاهده میکنیم که اوج آن در تابلوی «عصر عاشورا» اثر استاد فرشچیان مشاهده میشود. درباره این جریان نیز توضیح دهید.
عالیت استاد فرشچیان در مجموعه نگارگری معاصر جایگاهی خاص دارد و تابلوی «عصر عاشورا»ی ایشان در مراسمهای مختلف دیده میشود. تابلوی حضرت علیاصغر(ع) ایشان هم چندسالی است که در مراسم کربلا در بینالحــرمیـــن نصــب میشـــود و کار خاصی است. تابلوی «پرچمدار حق»
ایشـان هــم حضــرت ابــوالفضــل (ع) را نشـان میدهــد. این جریان با آثار استاد فرشچیان آغاز میشود و ایشان با شناخت خوبی که از نگارگری دارند و با رغبت و اعتقاد مذهبیشان، توانستهاند این آثار را خلق کنند؛ درواقع آثار استاد فرشچیان موج جدیدی در نگارگری معاصر به راه انداخت و این نشان میدهد نگارگری ظرفیـتهای جدیدی هم میتواند نشان دهد.
در گذشته نگارگری اغلب در کتابخانههای سلطنتی کار میشده و صحنههایی از شاهنامه فردوسی، دیوان نظامی و سایر آثار ادبی را بازنمایی میکرده اســت؛ البتـــه بـــرخـــی از آثـــار نـظـیـــر «خاوراننامه» مضـــامین مــذهبـــی داشتـــه و دربـــاره جنگهای حضرت علی(ع) بوده است؛ اما بههرحال جریان بازنمایی صحنههای مذهبی کمرنگتر از صحنههای رزمی و بزمی بوده است؛ اما در دوران معاصر موضوعات مذهبی در نگــارگــری پــررنـگتــر مطـرح شــده است.
آثار مذهبی نگارگران نسل جدید چه تفــاوتهـایــی با آثــار نســل قبـــل و پیشکسوتان دارد؟
نگارگری معاصر خودش چندنسل از نگارگران را در خود جای میدهد.استاد فرشچیان از نسل میانه نگارگران معاصر هستند و در نگارگری معاصر جریانات و حرکتهای مختلفی را شاهد هستیم؛ اما آنچه آشکار است، ظهور جریان شخصیسازی در دوره معاصر است؛ بهطوریکه تأثیرات شخصیت و روحیات نگارگر در آثارش مشهود است و تنـوع زیــادی در سبکهای شخصــی دیــده میشــود. درواقــع چـون بحــث شخصیسازی شکلگرفته است، مقداری بهسمت تفسیــرسـازی هم رفتــه است؛ یعنی نگارگر تفسیر شخصی خودش را از این روایت مطرح میکند و خود این ارزش خاص تصویری و تکنیکی پیدا میکند که به گستردگی نگارگری در برخورد با چنین موضوعی میانجامد و تنوع آثار را بیشتر میکند. در این راه هرچه نگارگر توانمندتر باشد، هرچه مطالعات بیشتر داشته باشد یا با اهل فن مشورت داشته باشد و آشناییاش با مسائل مذهبی عمیقتر باشد، اثرش غنیتر خواهد شد؛ البته عامل دیگر در این تنوع تلاشها و تجربیات مختلفی است که بهخصوص در دانشگاهها روی خیــالینگاری، چه بهصورت رشته و چه در قالــب واحــد درسی، صــورت گرفته است.