یازده ناخدا روی موج زندگی

جمعیت یکی از ارکان مهم پیشرفت کشورها و دولت‌هاست و کاهش آن، از معضلات اساسی بسیاری از کشورها در طول دهه‌های اخیر است؛ تا جایی که بسیاری از کشورها برای تشویق ملت‌ها به فرزندآوری، اقدامات متنوعی را در دستور کار خود قرار داده‌اند تا از این چالش مهم نجات یابند. در سال‌های اخیر، دولت‌های وقت ایران نیز متوجه سیاست‌های اشتباه جمعیتیِ ایجادشده طی دهه‌های گذشته شده‌اند و در راستای جبران این اشتباهات و ترویج فرزندآوری و تشویق خانواده‌ها به این مهم، برنامه‌های متعددی در حوزه‌های گوناگون تدارک دیده‌اند.
 
تاریخ انتشار: 10:25 - سه شنبه 1401/09/8
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
عرصه فرهنگ نیز به‌عنوان یکی از ارکان مهم برای تبلیغ و ترویج اصول سبک زندگی ایرانی‌اسلامی، وظیفه سنگینی را بر دوش دارد. به همین منظور، نهادهای مختلف فرهنگی از دریچه‌های متفاوتی به این مسئله نگریسته و در راستای آن قدم‌های کوچک و بزرگی برداشته‌اند. ناشران هم یکی از پایه‌های تعیین‌کننده فرهنگ ایرانی‌اسلامی‌اند که در این میان، ایفاگر نقش پررنگی در ترویج این فرهنگ هستند.
 
 بادبان‌ها را بکشید
انتشارات راه یار، وابسته به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، در این چند سالی که تأسیس شده، کتاب‌های باارزش و گوناگونی را در جهت معرفی سبک زندگی خانواده ایرانی‌اسلامی منتشر کرده است. این انتشارات اثری را در حوزه افزایش جمعیت با عنوان «بادبان‌ها را بکشید» منتشر کرده که تازه از تنور نشر بیرون آمده است. «بادبان‌ها را بکشید» شامل یازده روایت مستند از یازده خانواده ایرانی است. این کتاب جلد اول از مجموعه سه‌جلدی «محیا» است که به همت خانه همبازی مشهد تولید شده است. خانه همبازی از خانواده حسینیه هنر مشهد و از بخش‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است و در زمینه ترویج گفتمان انقلاب اسلامی در متن زندگی خانواده‌ها فعالیت می‌کند و بخش‌های مختلفی دارد. یکی از این بخش‌ها واحد تجربه‌نگاری است که پروژه «بادبان‌ها را بکشید» در این بخش تولید شده است.دبیری این اثر به عهده مریم حلاج و تحقیق آن بر دوش زینب ناجی‌جمال بوده و چهار نویسنده باتجربه، فاطمه شایان‌پویا، طاهره مشایخ، سعیده تیمورزاده و فریده الیاسی‌فرد، عهــده‌دار تدوین مصاحبه‌ها و تبدیل آن‌ها به روایت بوده‌اند. روایت‌های این کتاب با تصویرسازی مناسب در ابتدای هر فصل که حاوی مشخصات خانواده راوی است، به همراه ویرایش خوب و متنی تمیز در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. «امّ المشاغل»، «هشت‌تایی‌ها»، «آبروی دلبر»، «قندان، سینی، گل»، «دُز سوم خوشبـــختی»، «رختخــــواب‌های مامان‌جان خوش‌مزه‌تره»، «زندگی ادامه دارد»، «کیک تولد»، «منِ تو»، «پیشونی، منو کجا می‌شونی؟» و «حقیقت‌های سربه‌مهر» عناوین این یازده فصل خواندنی‌اند. در سال‌های اخیر، روایت‌نگاری‌های متفاوتی منتشر و راوی‌ها معمولا از میان نویسندگان مطرح جامعه و از شخصیت‌های معروف فضای مجازی انتخاب شده‌اند؛ اما راویان این اثر افرادی کاملا ناشناس از سطح کشور هستند و این را می‌شود نکته مهمی دانست.مخاطب این پروژه هم جوانان در شرف ازدواج هستند، هم خانواده‌هایی که با این سبک زندگی آشنایی کمتری دارند و نیز خانواده‌هایی که در متن این مدل زندگی هستند و با دیدن نمونه‌های مشابه، حس همسانی و نزدیکی پیدا می‌کنند.این روایت‌ها از زبان مادرهاست، با حضور پررنگ پدرها؛ مادرهایی که بازگوکننده لحظات زندگی مشترکشان هستند و آگاهانه و با انتخاب خودشان تصمیم گرفته‌اند چند فرزند در خانه داشته باشند و سختی‌های این مسئولیت سنگین را به جان خریده‌اند تا ثانیه‌هایی شیرین در خانه‌شان بسازند. حکایت‌های یک مادر بیست‌وچندساله که با دل و جان برای چهار فرزند مادری می‌کند، قصه مادری که با پیداشدن سروکله فرزند جدید و رفتن تا دم سقط جنین، قید پزشک‌شدن را می‌زند و بچه را نگه می‌دارد، جلسات مجازی فرهنگی که به‌خاطر گرسنگی و گریه نوزاد مادری که مدیر جلسه است، ناتمام می‌ماند و… صحنه‌های آشنایی برای والدین چندفرزند و لحظاتی غریب برای والدین تک‌فرزندی است که در این کتاب ارائه شده است.
 
تصویرسازی از یک خانواده باشکوه
مریم حلاج که مدرک کارشناسی ارشد روان‌شناسی دارد، دبیر این پروژه است. او درباره مجموعه سه‌جلدی محیا گفته است: این مجموعه در حوزه جمعیت کار شده است. هدف جلد اول این مجموعه این است که زندگی خانواده‌های دارای حداقل سه فرزند را روایت کند، به این صورت که این سبک زندگی را نه یک چیز خیلی دور و ماورایی معرفی کند، نه خیلی دم‌دستی و نه با سانسورکردن سختی‌ها و اغراق‌آمیز جلوه‌دادن خوشی‌های این خانواده‌ها. این جلد می‌کوشد تا یک سبک زندگی واقعی را به مخاطب ارائه کند و نشان دهد که خانواده‌های دارای سه فرزند و بیشتر، زندگی عجیب‌غریبی ندارند.حلاج درباره هدف انتشار این مجموعه گفته است: هدف جلد اول این است که در ذهن مخاطب، از این سبک زندگی و این خانواده باشکوه تصویر بسازد. بعد از ساخته‌شدن تصویر یک خانواده باشکوه، جلد دوم که در حال تدوین است، مرحله بعدی را نشان می‌دهد. جلد دوم می‌خواهد چالش‌های این خانواده‌ها را نشان بدهد و نیز چالش‌هایی را که مانع انتخاب این سبک زندگی می‌شود. در واقع رسالت جلد دوم شیوه‌نگاری سبک زندگی خانواده‌های چندفرزندی است. مباحث کلان این کتاب شامل حوزه‌های تربیتی، مسائل اقتصادی، مسائل شخصی والدین و… است. جلد سوم نیز مربوط به پویایی در سنین کهن‌سالی است و کلا مباحث مربوط به این دوره را شامل می‌شود و اشاره به پایه دیگر مباحث جمعیت دارد که همان میان‌سالی است. این جلد می‌خواهد راهکارهایی را برای میان‌سالان ارائه کند که در این سنین دچار رکود نشوند و زندگی پویایی داشته باشند و باری بر دوش جامعه نباشند. در این جلد الگوهایی از افراد سالمند به وسیله روایت معرفی می‌شود.
 
 گفت‌وگو با خانواده‌های رنگارنگ
مریم حلاج درباره تجربه‌نگاری می‌گوید که در این شیوه، موضوعات مبتلابه سبک زندگی انتخاب می‌شوند و ناظر به آن موضوعات، پژوهش محتوایی صورت می‌گیرد، سند کار نوشته می‌شود، مشاور علمی بر کار نظارت می‌کند و حدود کار مشخص می‌شود. بعد بر اساس سیاست‌ها و محورهای محتوایی، سوژه‌یابی آغاز می‌شود. دبیر مجموعه «محیا» مراحل سوژه‌یابی این اثر را به این صورت تشریح کرد: در سوژه‌یابی با افراد گوناگون مصاحبه انجام می‌شود. در پروژه این کتاب با بیش از هفتاد خانواده پیش‌مصاحبه انجام شد؛ یعنی مصاحبه‌های تک‌جلسه‌ای که در آن یک سری معیارها ارزیابی شد. برای هرکدام از مصاحبه‌ها یک محور انتخاب شد. حواسمان بود که در این مصاحبه‌ها زاویه‌نگاه‌های گوناگون در سبک زندگی‌ها و تنوع مناطق شهری سوژه‌ها رعایت شود. همچنین مشاغل و فرهنگ و تحصیلات و تعداد فرزندان هم دارای تنوع باشد و گستردگی اقلیمی و نگاه‌ها حفظ شود. بعد از انتخاب سوژه‌ها، مصاحبه‌های مفصل گرفته شد و نویسنده‌ها آن مصاحبه‌ها را بازنویسی و به روایت داستانی مستند تبدیل کردند.
 
 معضلی به نام «سوپرمادر»
حلاج می‌گوید: مشکلی که در جامعه ما وجود دارد، این است که کسی مادر نمونه شناخته می‌شود که هم‌زمان با داشتن پنج فرزند، مدرک دکترا نیز دارد و مشغول کار است و خانه‌داری هم می‌کند. جامعه ما او را یک ابرقهرمان و سوپرمادر معرفی می‌کند و اگر کسی این موقعیت را نداشته باشد، مادر موفقی نیست. ما می‌خواهیم در این کتاب این تصور را بشکنیم و در سوژه‎یابی‌ها به این موضوع خیلی توجه داشتیم. مثلا در سوژه‌ها مادری را داریم که شاغل بوده و بعد از بچه‌دارشدن، با اینکه می‌توانست بچه‌هایش را در طول روز به فرد دیگری بسپارد، به انتخاب خودش شغلش را به خانه آورده و در خانه کار کرده. یا مادری را داشتیم که دوره تخصص پزشکی‌اش را متوقف کرده تا بچه‌هایش را به جایی برساند. او می‌خواسته بچه‌اش را سقط کند؛ ولی منصرف شده. یا خانواده‌ای روستایی داریم که در روستا خیلی فعال‌اند، با اینکه تحصیلات بالایی هم ندارند. خانواده کارگر داریم یا خانواده‌ای که پدر نظامی بوده و شهر به شهر منتقل می‌شدند و همسر نتوانسته در دانشگاه تحصیل کند؛ ولی مهارت‌های دیگری را جایگزین کرده و راکد نمانده.دبیر این پروژه بر این مسئله تاکید می‌کند که همه این خانواده‌ها از این سبک زندگی‌شان راضی هستند و بچه‌ها را جدای از خودشان نمی‌بینند و آن‌ها را مزاحم تلقی نمی‌کنند. بچه‌ها در متن زندگی این پدر و مادرها هستند. با بچه‌ها با هم دارند زندگی می‌کنند و با هم این کشتی را حرکت می‌دهند. این وجه اشتراک همه خانواده‌های این کتاب است.  حلاج ادامه می‌دهد: با تدوین این کتاب می‌خواستیم ثابت کنیم که خانواده‌ای که چند فرزند دارد، لزوما خانواده‌ای با سطح فرهنگی پایین و ناآگاه نیست. از همه فرهنگ‌ها و از هر سطح اجتماعی هستند خانواده‌هایی که آگاهانه این سبک زندگی را انتخاب می‌کنند و حالشان بابت این تصمیم خوب است. 
 
 قلم یک مادر تک‌فرزند در خدمت مادران چندفرزند
طاهره مشایخ یکی از نویسنده‌های این کتاب است و چهار روایت را با قلم شیرینش نگاشته است. او که مادر یک فرزند است، نوشتن روایت‌های این اثر را کاری چالش‌برانگیز برای خودش می‌داند و آن را تجربه‌ای نو در عرصه نوشتن قلمداد می‌کند. مشایخ گفته است: این اولین کار من به این شکل بود که مصاحبه‌ای را به من بدهند تا آن را به داستان تبدیل کنم و از چند جهت تجربه خاصی بود. یکی اینکه داستان‌هایی که پیش از این می‌نوشتم، در آن اختیار کامل داشتم و برای شخصیت‌ها تصمیم می‌گرفتم و خالقشان بودم؛ ولی نوشتن روایت‌هایی که مستند و واقعی است و باید به آن‌ها جنبه داستانی می‌دادم، تجربه اول و خاصی بود. چالش دیگر این است که خودم تک‌فرزند دارم و روایت این خانواده‌ها با تعداد فرزندان زیاد برای من چالش بزرگی بود و از لحاظ روحی نیز مرا درگیر و اذیت کرد؛ بنابراین، واردنکردن درگیری‌های روحی خودم به داستان چالش دیگری بود.مشایخ از مواجهه‌اش با قصه این خانواده‌ها می‌گوید: من یک‌جورهایی به حال و روز این خانواده‌ها غبطه می‌خوردم. ما تک‌فرزندها چالش‌هایی را از سر می‌گذرانیم که آن خانواده‌ها با آن هیچ وقت مواجه نمی‌شوند. یکی از این راوی‌ها یک فیلم فرستاده بود که مادر به‌دلیل بدحالی مشغول استراحت است و بچه پنج‌ساله‌اش به بچه دوساله‌اش غذا می‌دهد. من این فیلم را که دیدم، خیلی رویم تأثیر گذاشت و مرا منقلب کرد. او درباره چالش‌هایی که با راوی‌ها داشته‌اند، می‌گویـــــــد: بعضی از مصاحبه‌شونده‌ها پس از خواندن متن نهایی، آن را تأیید نمی‌کردند یا تخیل‌هایی را که وارد داستان کرده بودیم نمی‌پسندیدند، یا از بخشی از حرف‌هایی که زده بودند پشیمان می‌شدند و ما مجبور به حذف و تغییر می‌شدیم؛ تا جایی که یکی از روایت‌ها را دوباره از اول به صورت کاملا متفاوت نوشتیم.
مشایخ و دیگر نویسندگان در حین تبدیل مصاحبه‌ها به روایت، مراقب تحریف‌نشدن داستان‌ها بودند. رعایت عناصر داستانی و تعلیق، جذابیت متن، ماجراپردازی و ملموس‌کردن ارتباطات میان بچه‌ها و والدین از دیگر نکاتی بود که این نویسندگان آن‌ها را مدنظر داشته‌اند.مشایخ با انتقاد از انتشار مشخصات خانواده‌ها در ابتدای هر فصل گفته است: بنده تأکید داشتم که این روایت‌ها بدون اسم منتشر شوند؛ زیرا این احتمال می‌رفت که بعضی از راوی‌ها ترس داشته باشند که اعضای خانواده‌شان این روایت‌ها را بخوانند و برایشان مسئله درست شود. از سوی دیگر، حذف این قسمت‌ها به اصل کار ضربه می‌زد؛ اما به‌دلیل تجربه‌نگاری این کار، دبیر مجموعه تأکید داشتند که اسامی و مشخصات منتشر شود.«بادبان‌ها را بکشید» در 248 صفحه با قیمت 70هزار تومان در ویترین کتاب‌فروشی‌های کشور قرار گرفته است.