به گزارش اصفهان زیبا «اگر ایرانیان به راهحل «مفصل» دست پیدا نمیکردند، این سرزمین برایشان غیرقابل زیست میماند»؛ این روایت مهندس سید محمد بهشتی است در سخنرانی با موضوع «تذهیب، مفصل در جهان کتابآرایی» که به میزبانی مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد. روایت موجزی از این سخنرانی و همچنین ارائه دکتر حمیدرضا قلیچخانی را در ادامه میخوانید.
موزه ملی ملک بهجز آنکه گنجینه جذابی دارد و میتواند مقصد تجربه و آموزش و تفرج در دنیای فرهنگ و هنر باشد، گاهی هم میزبان رویدادها و سلسلهنشستهای متناسبی است که دلتان میخواهد یک تیر و دو نشان بزنید؛ هم موزه را ببینید و هم در نشست با حضور چهرههای فرهنگی و هنری شرکت کنید؛ بعد هم راهی مقاصد جذاب همجوارش شوید و برای بار هزارم هر کدامشان را مخصوصا موزه ملی ایران باستان را ببینید!
تذهیب؛ میراث جهانی بشر
اما اجازه بدهید اول به دلیل برگزاری این سلسـلهنشست ها بپردازیم؛ «ثبت جهانی تذهیب» که در آذر سال گذشته رقم خورد. نام هنر تذهیب
حالا بهعنوان میراث ناملموس جهانی بشر شناخته میشود و آنطور که در پرونده یونسکو ثبت شده است، میراثدارانش آذربایجان، ایران، ازبکستان، تاجیکستان و ترکیه هستند.
در پرونده ثبت جهانی این هنر، از تاریخ چندهزارساله، متریال ورق طلا و مفاهیم سمبلیک صحبت شده و در لغتنامه دهخدا هم در مقابل این کلمه، واژههای زراندود بهکار بردهاند.
آنطور که در ایسنا آمده است، استفاده از محلولهای طلا برای طراحی نقوش ویژه با هدف آراستن صفحات کتابها، قطعات خوشنویسی و حاشیه نقاشیها به ویژه قرآن کریم، هنر تذهیب است. به روایت ایرنا، این هنر سبکهای مختلف سلجوقی (مانوی)، ایلخانی، تیموری، شیراز، صفوی و قاجار دارد و در عصر صفوی هم اصفهان به مرکز هنر تذهیب و خوشنویسی تبدیل شده است و استفاده از رنگهای طلایی، لاجوردی، سبز، زرد و سفید تغییراتی را در این هنر ایجاد کرده است.
«دهه کرامت و هفته میراث فرهنگی»؛ بهانه برگزاری سومین نشست از سلسلهنشستهای تذهیب و کتابآرایی ایرانی بود. نام سید محمد بهشتی برای سخنرانی با موضوع «تذهیب، مفصل در جهان کتابآرایی» در پوستر رویداد ذکر شده بود. دکتر حمیدرضا قلیچخانی هم درباره «رسالات کهن، بهمثابه منابع دستاول کتابآرایی» سخنرانی داشت.
باغ شازدهماهان؛ یک نمونه از بهترین مفصلها
کلیدواژه اصلی صحبتهای سید محمد بهشتی، کلمه «مفصل» بود. بهشتی در ابتدای سخنانش تصریح کرد: در فرهنگ ایرانی مفصل جایگاه بسیار بااهمیتی دارد. اگر ایرانیان به راهحل مفصل دست پیدا نمیکردند، نمیتوانستند در این سرزمین زندگی کنند.
او خاطرنشان کرد: اگر ایرانیان به راهحل مفصل دست پیدا نمیکردند یکسری از نقاط ایران اصلا امکان زیست پیدا نمیکردند. مفصل یعنی دو چیزی را که میل به دوری از هم دارند، به نحوی به هم متصل کنید که یک چابکی جدید ایجاد کند و وضعیت تازهای را پدید بیاورد که تا پیش از این وجود نداشته است.
یعنی این انرژیهایی که مصرف میشود تا این دو از هم دور شوند، حالا درست برعکس صرف میشوند تا چابکی جدید ایجاد کنند، مثل دست من که از استخوان و مفصل تشکیل شده است. اگر این مفصلها نبود، من نمیتوانستم انگشتانم را تکان دهم.
بهشتی این پرسش را مطرح کرد که «چرا در سرزمین ما آنقدر مفصل اهمیت پیدا میکند؟» و در پاسخ گفت: به خاطر اینکه سرزمین ما از همه جهت سرزمین بی قراری است و نیروهای زیادی به آن فشار وارد میکنند.
او در ادامه صحبتهایش از فیل بهعنوان حیوانی یاد کرد که مچ پایش مفصل ندارد و نمیتواند از فضاهای ناهموار به راحتی عبور کند؛ همچنین به روایت او، بز حیوانی است که ساق پایش مفصل دارد و میتواند به راحتی کار کند.
به روایت بهشتی، سرزمین ما از همه جهت بیقرار است و نیروهای زیادی داریم که در شرایط بحرانی همه چیز را به هم میریزند؛ فقط با تعریف مفصل توانستهایم از این نیروها بهره ببریم. یکی از خصوصیات سرزمین بیقرار این است که نوسانها در آن خیلی زیاد است؛ یعنی فاصله مینیمم و ماکسیمم هر چیزی زیاد بوده و این مفصل است که این فاصله را تحملپذیر میکند.
بهشتی از یزد بهعنوان معجزه یاد کرد و ادامه داد: اگر یزد اینطوری ساخته نشده و بیابان بود، امروز اگر مهندسان شهرساز ما این منطقه را میدیدند، میگفتند قابل زیست نیست! چون ۱۱۰ میلیمتر بارندگی دارد، ۱۴۰ میلیمتر تبخیر آب. ولی میبینید که شهر یزد را داریم و اتفاقا یزدیها بد هم زندگی نمیکنند و خوش میگذرانند و یزد یک جواهر شده است.
او توضیح داد: در مواقع مختلف مفصلهایی ساختهایم؛ مثلا در حیاطهاحوض این نقش را دارد؛ مفصل زمین و آسمان است. داخل فضاهای بسته، فرش مفصل زمین و آسمان است. کاشی زرینفام مفصل خاک با آسمان است و میتوانیم بگوییم تذهیب هم که همیشه نقش حاشیهای دارد و در حاشیه متن یا نگارهای میآید، چنین جایگاهی دارد.
او ادامه داد: اگر تذهیب وجود نداشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟ متنی بر کاغذ است. کاغذ زمین است و متن خیال یا آسمان. زمین و آسمان قرار است آشتی کنند. مفصل کجاست؟ تذهیب! ما در هر جایی از این مفصلها استفاده میکنیم. چاشنیها بر سر سفره مفصل هستند. حاشیه فرشها مفصل بوده و مفصلها دو رو دارند؛ رویی به درون و روی دیگر به بیرون.
او سپس از شعری در مثنوی یاد کرد که به دیوار باغی اشاره دارد و رویی به درون و رویی دیگر به بیرون را برای آن متصور شدهاند؛ دعوتکنندگی از یک ســو و مانعشدگی از سوی دیگر!
بهشتی در بخش دیگری از صحبتهایش بیان کرد: در تلقی ما ایرانیها خوشنویس چیزی به کاغذ اضافه نمیکند. انگار از کاغذ پرده برمیدارد و راه به گوهر پنهان در کاغذ میبرد. باغ شازدهماهان را دیدهاید؟ یک بیابان برهوت که باغی آن وسط هست.
پرسش این است که این باغ را مثل یک کارخانه آلومینیمسازی وسط بیابان گذاشتهایم؟! ما که از این کارها زیاد کردهایم. وقتی از کرمان دارید به سمت ماهان میروید، کارخانههای زیادی را با این شرایط میبینید. آیا باغ شازده این طوری بهوجود آمده است؟ متن بیابان را به مثابه کاغذ در نظر گرفتهایم و چیزی روی آن گذاشتهایم؟!
پاسخ بهشتی به این پرسش درباره باغ شازده این گونه بود: کارخانهها معمولا برای تأمین نیازهایشان به فضاهای دیگری رجوع میکنند؛ اما در باغ شازده هیچ چیزی را از جای دیگری نیاوردهاند. باغ شازده انگار گوهر پنهانی بوده که سازندگان پردهها را کنار زدهاند و گوهر آشکار شده است. در ادبیات، معماری، خوشنویسی، نساجی، کاشیکاری، آشپزی، سفرهآرایی، فرش و قالی ما هم همینطور است.
اگر میخواهید صحبتهای سید محمد بهشتی را دریافت کنید، توصیه اکیدم این است که چهارمین قسمت از برنامه سپنج را ازفیلیمو تماشا کنید و سخنان جذابی را که بسیار نزدیک به صحبتهای او در موزه ملک است، ببینید.
قابوسنامه بخوانید!
دکتر حمیدرضا قلیچخانی، خوشنویس، پژوهشگرو استاد دانشگاه، چراغ نشست را با سخنرانیاش روشن کرد. او در صحبتهایی که با عنوان «رسالات کهن، بهمثابه منابع دستاول کتابآرایی» داشت، از مهجوربودن این هنر گفت. به روایت او، در حوزه کتاب، مدار اصلی بر خط گذاشته شده بود و تزیینات در وهله بعدی اهمیت قرار داشتند؛ برای همین، هیچ تذکره مذهبانی خلق نشد و حتی در میان 42 هزار نسخه خطی در کتابخانه ملی هم کتابهایی که به تذهیب بپردازند، بسیار اندک هستند.
او بیان کرد: گفته میشود که از هر هزار کتاب، یکی مذهب است. 33 متن در حوزه کتابآرایی داریم و فقط در چهارپنج کتاب درباره تذهیب و ساخت رنگ و غیره صحبت شده است؛ بنابراین اطلاعات ما در منابع دستاول، از حوزه تذهیب بسیار کم است.
به روایت او در دورههای حکمرانی تیموریان و صفویان، رسیدن به جایگاه کتابداری، به مثابه رسیدن به بالاترین مقام هنری بوده است. قلیچخانی که دکترایش را در هند خوانده است از «شبهقارهایها» به عنوان کسانی که متون را به فارسی مینوشتند و تمایزی هم میان ایرانی و هندی در متونشان قائل نشدهاند، یاد کرد.
او به همه توصیه کرد که «قابوسنامه» از عنصرالمعالی کیکاووس (475 ق) را بخوانند؛ همانطور که ملکالشعرای بهار این توصیه را برای همه آنهایی داشته است که میخواهند با فرهنگ ایران پیش از حمله مغول آشنا شوند.
چهار مقاله سمرقندی، کتاب بعدی بود که حمیدرضا قلیچخانی در سخنرانیاش به آن اشاره و تأکید کرد که در آنجا از سه شغل بهعنوان مشاغلی که اگر داشته باشید، دنیا و آخرتتان بیمه است، یاد شده. این مشاغل عبارت بودند از: حکیم یا پزشک، شاعر یا سخنور، منجم یا دبیر که همیشه در کنار پادشاهان بوده است. به روایت این استاد دانشگاه خواندن کتاب «آیین دبیری» هم میتواند برای علاقهمندان جذاب باشد. جالب آنکه در تاریخ آمده، تنها کسی که میتوانسته جلوی پای پادشاه و وزیر بلند نشود، دبیر بوده است.
قلیچخانی در بخش دیگری از صحبتهایش دستهبندی خاصی از متون و رسالاتی ارائه داد که آموزش خوشنویسی (ابزار، اصول و جز اینها) و هنرهای کتابآرایی را در بردارند. به گفته او، دسته اول به کتبی اختصاص دارد که فصلی مستقل را درباره این موضوع دارند. قابوسنامه، چهارمقاله (از نظامیعروضی در 552ق)، راحهالصدور و آیه السرور و نفایس الفنون فی عرایس العیون در این دسته قرار میگیرند.
دسته دوم هم به رسالات مستقل اختصاص دارند که به دست کاتبان و خوشنویسان شناختهشده، تألیف و تدوین شدهاند؛ مانند آدابالخط (از عبدالله صیرفی)، اصول و قواعد خطوط سته (از فتحالله سبزواری در نیمه دوم سده نهم هجری) و جوهریه (از سیمی نیشابوری در 837ق). تألیف این گونه از رسالات در سده دهم هجری به اوج خود رسیده است. دسته سوم هم کتابهای مستقل و آثاری هستند که به شکل کتاب مجزا معرفی و منتشر شدهاند.
حجم این متون اغلب بیش از رسالات است و کاملا به موضوع کتابت و خوشنویسی مربوط میشود؛ مانند دستور الکاتب فی تعیین المراتب (از شمس منشی در 767ق) و تحفه المحبین (یعقوب سراج شیرازی در 858 ق).نویسنده کتاب «کتابآرایی در تمدن اسلامی»، چهارمقاله (مجمعالنوادر) نظامیعروضی سمرقندی (در 552ق) را به عنوان یکی از متون آموزشی خوشنویسی و کتابآرایی که به زبان فارسی نوشته شده، معرفی کرد.
مقاله اول این کتاب با عنوان «در ماهیت دبیری و کیفیت دبیر کامل و آنچه تعلق بدین دارد» که از 16 صفحه تشکیل شده، اول به تعریف دبیری و آدابش پرداخته و پیش از آن که به خطش بپردازد، درباره اطلاعاتش از چگونگی نگارش و آشنایی با قرآن و روایات و نظم و نثر عربی و فارسی نوشته است.
به روایت او، آداب المشق (نیمه دوم سده دهم هجری) از باباشاه اصفهانی رسالهای ارزشمند و مستقل به نثر است که به میرعماد قزوینی هم نسبت داده شده و بارها با نام او به چاپ رسیده است؛ اما نسخهای از رساله که در دانشگاه پنجاب لاهور وجود دارد و به خط باباشاه اصفهانی است، نشان میدهد انتسابش به میرعماد درست نیست.
قلیچخانی اضافه کرد: فوایدالخطوط (در 995ق) از درویش محمد بن محمد بخاری رساله مستقلی به نثر و نظم است و از جمله طولانیترین رسالههای مستقل مربوط به خوشنویسی محسوب میشود. ترکیبی هم از چند رساله است؛ ازجمله آداب خط (سلطان علی مشهدی) و رسمالخط (مجنون هروی) که البته به منابع اشاره نکرده است.
از حاشیههای سخنرانی اول این بود که در میانه سخنرانی برق موزه قطع شد و صدای بوق ممتد آژیر تا انتهای برنامه و سخنرانی سید محمد بهشتی ادامه داشت و فضا را تحت تأثیر قرار داد؛ اما سخنرانان توانستند گوشها را کوک صحبتهایشان کنند و روی دیگری از تذهیب را برایمان به نمایش بگذارند. نشست که تمام شد، از پلهها بالا آمدیم و چند نمونه نفیس از آثار تذهیب را هم از نزدیک در ویترینهای موزه تماشا کردیم.