نگاهی به نام‌گذاری کوچه‌ها و معابر الیادران

نجارباشی، آسیاب، باباعلمدار، قلعه خان

مسیرم به سمت محله الیادران را از خیابان صارمیه و از کنار مغازه‌هایی که بوی تخمه و آجیل تازه و برنج شمالی را می‌کشاند زیر دماغم، شروع می‌کنم.

تاریخ انتشار: 14:38 - یکشنبه 1403/05/28
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
نجارباشی، آسیاب، باباعلمدار، قلعه خان

به گزارش اصفهان زیبا؛ مسیرم به سمت محله الیادران را از خیابان صارمیه و از کنار مغازه‌هایی که بوی تخمه و آجیل تازه و برنج شمالی را می‌کشاند زیر دماغم، شروع می‌کنم. از داخل کوچه شهید هادی‌زاده راهی محله الیادران می‌شوم، تا این محله قدیمی را بهتر بشناسم. کوچه‌ها هنوز بوی قدمت می‌دهد و خانه‌های قدیمی رهاشده، چیزی است که بیشتر در دل محله الیادران گذشته را فریاد می‌کشد. دیوارهای کاه‌گلی آدم را می‌برد به گذشته اصفهان و یک نم کافی است تا بهترین بوی دنیا راه پیدا کند توی ریه‌ات.

بعضی از این خانه‌ها قابلیت مرمت و بازسازی داشته‌اند؛ اما متأسفانه یا رها شده بودند یا مالکان ترجیح داده بودند بکوبند و ساختمانی آجری و نو به جایش بنا کنند. راهم را به سمت کوچه آسیاب ادامه می‌دهم و انتهای کوچه می‌رسم به یک بوم‌گردی. از کوچه داخل حیاط بوم‌گردی را می‌شد دید. حیاطی با باغچه‌های سرسبز و اتاق‌هایی که به‌خوبی تزیین شده بود و حس خوبی را به مخاطب می‌داد. اما راه پرپیچ‌وخم کوچه در دل یک محله قدیمی، چقدر می‌توانست مسافر را به دل این کوچه بکشاند؟

خانه روبه‌روی این بوم‌گردی هم قدیمی است. یک دوطبقه قدیمی مرمت‌شده با پنجره‌های چوبی. درخت انگور از دیوارش سرکشیده بود بیرون. درِ چوبی قدیمی رنگ‌شده‌اش که پلاک سال‌ها قبل را هم به یادگار داشت، منظره زیبایی ساخته بود. ساکنانش به ‌ظاهر خانه رسیده و تلاش کرده بودند خانه را بر همان سبک و سیاق قدیم حفظ کنند. این خانه‌ها امروز به بافت فرسوده شهرت پیدا کرده‌اند و مرمت آن‌ها و نگه‌داشتنشان، هزینه سنگینی به مالکان وارد می‌کند. تقابل مدرنیته و سنت به‌خوبی در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله الیادران، خودنمایی می‌کند.

کمی که کوچه‌ها را طی می‌کنم، به مادی بزرگی می‌رسم که از میان محله عبور می‌کند. کنار مادی درخت‌های تنومندی است که نشان از عبور آب از میان مادی دارد و قدمتی طولانی داشته است؛ اما امروز دیگر اثری از آب روان در آن نهر نیست. برگ خشک و زباله هم‌نشین نهر بزرگ الیادران شده است.

مسئله‌ای که در گذر از محله الیادران به چشم می‌آید، اسم زیبای کوچه‌هاست. کوچه «نجارباشی»، «آسیاب»، «باباعلمدار» و «قلعه‌خان» که هرکدام بسته به مکان یا شغلی که در آن‌ها بوده است، نام‌گذاری شده‌اند. این نام‌ها نشانه‌هایی از وجود فرهنگ و تمدنی قدیمی دارد. اسم آسیاب و قلعه که روی کوچه نشسته درست در جای قدیمی این بناها بوده است. این نام برای آن است تا این آثار که دیگر وجود ندارند، از یادها نروند. نام کوچه نجارباشی یا قزوینی‌ها هم به گذشته آن کوچه برمی‌گردد و نشان از شغل نجاری در یک قسمت محله دارد. کوچه باباعلمدار منتسب به شخصیتی است که قبرش در محله وجود دارد. نام‌گذاری اسم کوچه‌ها بر اساس نمادها و مشاغل و مکان‌ها در محله زیاد دیده می‌شود.

وقتی در کوچه‌ها سرک می‌کشم هنوز ردی از ساباط‌ها و کوچه‌های باریک باقی‌مانده و معماری محله‌های قدیمی دیده می‌شود. سردرهای قدیمی برخی از خانه‌ها هنوز در مقابل تخریب مقاومت کرده و خودش را از دوره قاجار تا پهلوی به امروز رسانده است؛ اما جانی برای ادامه بقا ندارد.

سراغ یکی از قدیمی‌های محله را می‌گیرم. استاد عباس کفاش را معرفی می‌کنند. کنار مادی در یک سه‌گوشه، مغازه‌ کفاشی‌اش مشخص است. درِ بزرگ و قدیمی شیشه‌ای دارد. مغازه پر است از کفش. قفسه کنار دیوار هم پر از کفش‌هایی است که رنگ خاک گرفته. مشخص است سال‌ها جایشان همین‌جا توی قفسه بوده است. استاد عباس می‌گوید: «تا بپوسند جایشان همان‌جاست، نمی‌شود کفش مردم را دور انداخت.» همه جور کفشی هست؛ از مردانه، زنانه و بچگانه. به دیوار پشت میز کار استاد، نخ تعمیر کفش و بندهای رنگی آویزان است.

کنار مغازه یک درِ کوچک است و به یک خانه راه دارد. از کنار در، کنج حیاط را می‌شود دید. درخت‌ها و گل‌های سرسبز حیاط نشان می‌دهد اهل گل و گیاه است. می‌نشیند پشت میزش و مشغول دوختن کفش می‌شود.

استاد عباس از قدیمی‌های محله است و می‌گوید: «کشاورزی در این محل متداول بود. مادی پر بود از آب. کشاورزی و دامداری شغل مردم بود و مردم محله تقریبا وضع مالی خوبی داشتند. حالا اما دیگر آدم قدیمی کم پیدا می‌شود. اکثر بومی‌ها خانه‌هایشان را فروختند و رفتند. بزرگان زیادی اینجا زندگی می‌کردند. رعیت بودند و گوسفند داشتند.»

با دست به مادی کنار مغازه اشاره می‌کند: «این مادی را می‌بینی؟ بهش می‌گفتند “قمیش”. قمیش هم می‌رفت جوزدان و بعد دروازه تهران. یک قسمت دیگر هم بود به اسم “جوق لنبون‌چی” می‌رفت تا شیخ بهایی. آب آن موقع کله می‌زد توی این نهرها.»

او به اسم کوچه‌ها اشاره می‌کند. درباره کوچه قلعه می‌گوید: «وسط محل یک قلعه بود که مردم داخل آن زندگی می‌کردند. اما به‌مرور تخریب شد و حالا اسم کوچه شده “قلعه”. طوایف بزرگی مثل کدخدایی، جوزدانی و سیدقلعه از اعیان محله الیادران بودند.»



برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

1 × چهار =