به گزارش اصفهان زیبا؛ روز دوشنبه، ۲۹ مردادماه ۱۴۰۳ از خبر درگذشت هوشنگ حریرچیان، بازیگر سینما و تلویزیون ایران متأثر شدیم؛ هنرمندی که حدود هفت دهه در سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون کشور فعالیت کرد.
حریرچیان، یکی از چهرههای برجسته هنر ایران، در سال ۱۳۱۱ در اصفهان به دنیا آمد. او از کودکی به هنر و نمایش علاقهمند بود و این علاقه او را به سمت دنیای تئاتر و سینما کشاند. حریرچیان فعالیت هنریاش را از دی ۱۳۲۶ در تئاتر اصفهان آغاز کرد. در شهریور ۱۳۳۲ به تئاتر سپاهان پیوست و از سال ۱۳۳۸ رسما در رادیو اصفهان به عنوان هنرپیشه، گوینده، تهیهکننده، گزارشگر، کارگردان و مجری برنامههای تفریحی و هنری شروع به کار کرد.
آنچه از زندگینامه مرحوم حریرچیان برمیآید، هنر بازیگری را از صحنههای تئاتر اصفهان شروع کرده و به قول معروف خاک صحنه را خورده است. در سینما و تلویزیون نیز با فیلم «جعفرخان» علی حاتمی فعالیتش را آغاز کرد و در دهههای اخیر با بازی در چند کمدی پربیننده، از جمله سریال موفق «ساختمان پزشکان» به چهرهای آشنا برای نسل جدید مخاطبان تبدیل شده بود.
غیبت معنادار
مراسم درگذشت هوشنگ حریرچیان، هنرمند برجسته اصفهانی، بهعنوان یکی از چهرههای شاخص تئاتر و سینمای ایران، فرصتی بود برای جامعه هنری تا از این هنرمند پیشکسوت قدردانی کنند. با وجود وقفه دوروزه در خاکسپاری، غیبت گسترده هنرمندان تهرانی و چهرههای مطرح در مراسم وداع با این هنرمند، نهتنها باعث حیرت، بلکه موجی از ناراحتی و انتقاد را در میان علاقهمندان و دوستداران او به وجود آورد. از میان عوامل فیلمهای «ساختمان پزشکان» و «آشپزباشی» و «پژمان» که از محبوبترین و پرمخاطبترین فیلمهای مرحوم حریرچیان بودند، تنها نعیمه نظامدوست در مراسم خاکسپاری ایشان حضور یافت.
حریرچیان نه فقط یک بازیگر، بلکه یکی از ستونهای استوار تئاتر ایران بود که با کارنامهای پربار از بیش از شش دهه فعالیت هنری، در دلهای بسیاری جای داشت. او هنرمندی بود که با تعهد و پشتکار، همواره به ارتقای سطح هنر کشور کمک کرد و برای نسلهای مختلف الهامبخش بود؛ اما متأسفانه توجه ناکافی به مراسم وداع با او از سوی هنرمندان تهرانی، این پرسش را در ذهنها برمیانگیزد که چرا چنین شخصیتی با وجود محبوبیت ملی، در زمان بدرقهاش از این دنیا، از سوی همکارانش در پایتخت چندان مورد توجه قرار نگرفت؟! این غیبت معنادار، نشان از نوعی بیتوجهی و گسست میان جامعه هنری تهران و سایر استانها دارد؛ انگار که درخشش هنرمندان غیرتهرانی، هرچقدر هم که بزرگ باشند، از دید پایتختنشینان کمرنگ میشود.
گفتن از غیبت هنرمندان تهرانی و چهرههای مطرح در مراسم خاکسپاری مرحوم حریرچیان، صرف گِله و انتقاد از آنها نیست؛ بلکه به دلیل اهمیت موضوع شکاف میان مرزهای فرهنگ و هنر پایتخت و شهرهای دیگر است. شاید بهنظر برسد امروزه مرزهای استانی کمرنگ و درهم تنیده شدهاند یا مسائلی مانند فرهنگ و هنر ملی فراتر از مرزهای استانی رفتهاند؛ اما طبق آنچه میبینیم، هنوز مرزهای جغرافیایی در اذهان شکسته نشدهاند و هنوز مسیر رسیدن به پایتخت برای هنرمندان، آرزویی دستنیافتنی و سخت و دشوار است. چهبسا هنرمندانی همچون هوشنگ حریرچیان در گذشته این مسیر را راحتتر طی کردهاند؛ زیرا در گذشته هنر و سینما و تئاتر اصفهان نیز حرفی برای گفتن داشت و همچنین عواملی مانند افزایش سطح توقعات از تولیدات هنری و کارگردانان و تولیدکنندگان، رقابت شدید، تمرکز بر چهرههای شناختهشده، وجود شبکههای اجتماعی و فرهنگ سلبریتی و … کمرنگتر بود.
رقابت شدید: با افزایش تعداد هنرمندان و علاقهمندان به هنر و سینما، رقابت برای دستیابی به فرصتهای شغلی و پروژههای هنری بسیار شدیدتر شده است. این امر موجب شده تا هنرمندان جدید با چالشهای بیشتری در جلب توجه کارگردانان و تولیدکنندگان مواجه شوند.
تمرکز بر چهـرههای شناختـهشده: در بسیاری از پروژهها تولیدکنندگان ترجیح میدهند از چهرههای معروف و شناختهشده استفاده کنند. به این دلیل که میدانند این افراد میتوانند فروش و مخاطب بیشتری جذب کنند. این مسئله به هنرمندان جدید فضای کمتری برای ظهور میدهد.
اقتصاد و سرمایهگذاری: هزینههای کلان تولید و نبود سرمایهگذاری کافی در پروژههای جدید، همچنین فشار مالی روی تولیدکنندگان، موجب میشود آنها ریسک کمتری در انتخاب هنرمندان جدید داشته باشند و ترجیح دهند به هنرمندان باتجربه و شناختهشده تکیه کنند.
وجود شبکههای اجتماعی و فرهنگ سلبریتیمحوری: در عصر حاضر وجود شبکههای اجتماعی باعث شده تا برخی افراد به راحتی به شهرت برسند؛ اما این امر میتواند به شکلگیری الگوهای نادرستی در صنعت سینما منجر شود. هنرمندانی که بهدنبال ورود به این فضا هستند، ممکن است با چالشهای فرهنگی و اجتماعی جدیدی مواجه شوند. این عوامل، همراه با تحولات اجتماعی و فرهنگی دیگر، موجب شدهاند که ورود به فضای هنری و سینمای پایتخت برای هنرمندان جدید دشوارتر از گذشته باشد و باعث شده است امروزه سینما، تئاتر، تلویزیون و بهطور کلی هنر، در انحصار پایتخت دربیاید. البته کمکاری خود هنرمندان محلی نیز بیتأثیر نیست و شهری مانند اصفهان که خاستگاه هنرمندان بزرگی است، چرا باید امروزه سینما و تئاتر آن به فراموشی سپرده شود؟! امروزه هنرمندان محلی نه بستری در شهر خودشان برای فعالیت دارند و نه راهی برای ورود به صحنههای بزرگتر و ملی. موانع و چالشهای این مسئله را میتوان بررسی کرد که همت مسئولان این حوزه را میطلبد.
سفیر فرهنگی اصفهان
اما هنرمندانی هم هستند که با ورود به صحنههای ملی، گویی در پایتخت هضم میشوند و برای حفظ موقعیت خود، از اصالت و هنر و فرهنگ محلی خود دور میشوند و از بروز آن هراس دارند.
حریرچیان از نسل بازیگرانی است که در جوانی پا به عرصه هنری پایتخت گذاشت و در بیش از ۱۵۰ نمایش تئاتری و دهها فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ایفای نقش کرده است؛ اما همواره در طول فعالیت هنری خود به شکلی عمیق به فرهنگ و لهجه اصفهانی پایبند بود. این تعلقخاطر به زادگاهش بهوضوح در بسیاری از نقشآفرینیها و آثار او دیده میشود. حریرچیان با بهرهگیری از لهجه شیرین اصفهانی، نه تنها به شخصیتهای خود عمق و هویت بیشتری میبخشید؛ بلکه به نوعی فرهنگ و آداب و رسوم این شهر را نیز زنده نگه میداشت. اصلا آنچه حریرچیان را از دیگران متمایز میکند، توانایی او در حفظ اصالت محلیاش است و همین امر موجب محبوبیت و ماندگاری نقشهای او در عرصه سینماست که هرکدام از آنها به نوعی بخشی از تاریخ هنر ایران را رقم زدهاند.
همه مخاطبان سینما و تلویزیون او را به لهجه شیرین اصفهانیاش میشناسند و حریرچیان نیز در همه فیلمهایش، لهجه و تیپ مرد/پیرمرد اصفهانی را حفظ کرده است. او با استفاده از لهجه اصفهانی در نقشهای مختلف، توانست ارتباطی خاص با مخاطبان برقرار کند. این لهجه، که بخشی از هویت فرهنگی او و شهرش بود، به شخصیتهایی که ایفا میکرد اصالت و واقعگرایی بیشتری میداد. حریرچیان بهخوبی میدانست که زبان و لهجه بخشی از هویت فرهنگی است و با این رویکرد، سعی داشت تا این بخش مهم از فرهنگ اصفهان را در آثارش زنده نگه دارد و به نسلهای جدید منتقل کند.
اما توجه حریرچیان به فرهنگ اصفهان تنها به لهجه محدود نمیشد. او در آثارش بارها به نمایش آداب و رسوم، طرز فکر، و زندگی روزمره مردم اصفهان پرداخته است. این توجه دقیق به جزئیات فرهنگی، آثار او را متمایز میکرد و نشان میداد که او نه فقط یک بازیگر، بلکه یک سفیر فرهنگی برای شهرش است. حریرچیان با این رویکرد، نه تنها هنر بازیگری را در ایران غنیتر کرد؛ بلکه به شکلی هنرمندانه فرهنگ اصفهان را نیز در صحنههای تئاتر و قابهای سینما جاودانه ساخت. او به یادگار گذاشت که هنر میتواند ابزاری قوی برای حفظ و انتقال فرهنگ باشد و این پیام را با عشق و افتخار در طول زندگی حرفهایاش به نمایش گذاشت.
پلی میان اصفهان و صحنههای ملی
یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان ملی که صدای اصفهان در سینما ایران بوده، سروش صحت است. او همواره به عنوان یکی از هنرمندانی شناخته میشود که تعلق خاطر ویژهای به شهر و هنرمندان اصفهان دارد. این کارگردان و بازیگر که خود زاده اصفهان است، در طول سالها فعالیت هنریاش، همواره تلاش کرده تا به نوعی ارتباط خود را با زادگاهش و هنرمندان آن حفظ کند و در آثارش به فرهنگ و هنر این شهر پرداخته است.
صحت در پروژههای هنری خود، بارها از هنرمندان اصفهانی دعوت به همکاری و تلاش کرده استعدادهای بومی این شهر را به مخاطبان سراسر کشور معرفی کند. او بهخوبی میداند که اصفهان، با پیشینه غنی فرهنگی و هنری، همواره خاستگاه بسیاری از هنرمندان بزرگ بوده است؛ هنرمندانی که بهدلیل دوربودن از پایتخت، شاید کمتر فرصت حضور در صحنههای ملی را پیدا کردهاند. صحت با درک این مسئله، سعی کرده تا در آثارش جایی برای این هنرمندان باز کند و به شناختهشدن آنها در میان مردم کمک کند. او با این اقدام، نهتنها به گسترش دایره مخاطبان این هنرمندان کمک کرده؛ بلکه نشان داده است که کیفیت و توانمندی هنری وابسته به جغرافیا نیست و هنرمندان مستعد از هر نقطهای میتوانند به درخشش برسند.
علاوه بر این، توجه این کارگردان به اصفهان تنها محدود به استفاده از هنرمندان این شهر نیست؛ بلکه در بسیاری از آثار او، نشانههایی از فرهنگ و هویت اصفهان دیده میشود. او با بهرهگیری از لهجه، گویش، آداب و رسوم، و حتی مناظر این شهر در آثارش، تلاش کرده تا اصفهان و زیباییهای آن را به مخاطبان خود در سراسر کشور معرفی کند. سروش صحت با این نگاه دلسوزانه به هنرمندان و فرهنگ زادگاهش، به نوعی دین خود را به شهری که در آن رشد کرده، ادا میکند. او با این رویکرد، نهتنها به هنرمندان اصفهانی فرصت میدهد تا در سطح ملی بدرخشند؛ بلکه الگویی برای دیگر هنرمندان مطرح کشور نیز به وجود آورده است؛ الگویی که نشان میدهد بازگشت به ریشهها و حمایت از استعدادهای بومی، میتواند به غنای بیشتر فرهنگ و هنر ملی منجر شود.