به گزارش اصفهان زیبا؛ شهر و شهرنشینی از جدیترین و مهمترین مباحثی است که توجه جدی به آن میتواند پایههای توسعه ایران مدرن و سالمی را بنا کند؛ چنانچه شهری بهمثابه یک سازمان قلمداد شود، لازم است که در رأس آن و بهمنظور اداره شهر از فنی استفاده شود که همان مدیریت شهری است. در این راستا توجه به فرهنگ و اخلاق در امر مدیریت شهری اهمیت بسزایی دارد. رشد شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع شهری بدون در نظر گرفتن فرهنگ شهرنشینی، مشکلات گستردهای را در شهرها به وجود آورده است.
امروزه یکی از کارآمدترین سازوکارهای مدیریت شهری برای رسیدن به مناسبات اجتماعی مطلوب و کاهش هزینههای وارده بر شهر، توجه و برنامهریزی برای ارتقای فرهنگ و اخلاق شهرنشینی در بین شهروندان است. نکتهای دیگر که در شهروندی حائز اهمیت است جامعه مدنی متشکل از انجمنها، باشگاهها، اتحادیهها، احزاب و نظایر آن است که حائل و میانجی دولت و شهروندان محسوب میشود. شهروندی جزو لاینفک جامعه مدنی و مبنای تشکیل آن محسوب میشود که امکان مشارکت جمعی و داوطلبانه در تمام عرصههای اجتماعی را فراهم میسازد.
فرهنگ شهروندی بهعنوان یکی از شاخصهای مهم شهروندی مجموعهای از ارزشها، نگرشها، قوانین مشترک بنیادی است که دربردارنده احساس تعلق، تعهد و احترام به میراث مشترک و همچنین تشخیص حقوق و تعهدات شهروندی است. در تعریف دیگری فرهنگ شهروندی فعال بودن و تعهد شهروندی است. فرهنگ شهروندی اشاره به یادگیری زندگی جمعی دارد و شامل کسب ارزشها، نگرشها و مهارتها و وفاداری به تعهدات شهروندی است. در برخی از تعاریف، فرهنگ شهروندی با نام شهروند دموکراتیک نیز شناخته میشود.
پژوهشگران براین باورند که هدف تئوریک سیستم مدیریت شهری، تقویت فرایند توسعه شهری است؛ بهگونهای که در سطح متعارف جامعه زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارآمد شهروندان بهتناسب ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی فراهم شود. سیستم مدیریت شهری بهعنوان یک سطح و رده فضایی مدیریت اصولا محلی برای اداره همه امور یک شهر بهعنوان یک واحد فضایی مطرح است. مدیریت شهری، فرایندی از مسئولیتها و اقدامات مرتبط شامل سیاستگذاری، برنامهریزی، سازماندهی، اجرا، نظارت و کنترل است که برای نیل به اهداف عملیاتی خاص در سطح جوامع شهری تنظیم شده است.
شکلگیری این فرایند و تحقق اهداف عملیاتی در سطح جوامع شهری تنظیم شده است. شکلگیری این فرایند و تحقق اهداف عملیاتی آن نیازمند یک ساختار سازمانی متناسب و کارآمد برای اعمال مدیریت است. در این ارتباط، مدیریت شهری باید دیدگاه جامعنگرتری درباره اجزا و عناصر سیستم شهری اختیار کند.
اشترن معتقد است، مدیریت شهری تعریف و محتوای خاصی ندارد. توجه به سلیقه، ادراک مردم و همچنین خواستههای سیاسیاجتماعی در دورههای مختلف معنای مختلفی داشت. بانک جهانی، مدیریت شهری را بهعنوان یک فعالیت شبه تجاری برای دولتها تعریف میکند. بهعبارتدیگر، مدیریت شهری به معنای مدیریت امور شهری و عملکرد بهمنظور استفاده از وامهای بانک جهانی است. مدیریت شهری گاه بهعنوان ابزاری برای اجرای سیاستهای شهری در نظر گرفته میشود که این به معنای مدیریت شهری است.
وان دیک مدیریت شهری را تالشی برای هماهنگی و تلفیق اقدامات دولتی و خصوصی برای غلبه بر مشکلاتی که ساکنان شهری با آن روبهرو هستند و ایجاد شهرهای رقابتیتر، عادلانه و باثباتتر، تعریف میکند. همچنین مدیریت شهری مدرن را بهعنوان فرایند پیادهسازی، هماهنگی و ارزیابی استراتژیهای یکپارچه با کمک مقامات شهر، با در نظر گرفتن اهداف بخش خصوصی و منافع شهروندان، در یک چارچوب سیاسی که در سطوح بالاتر دولت در حال انجام است، تعریف کردند.
شهروند مدرن در قبال حقوق شهروندی، میبایست تعهداتی را نیز تقبل کند؛ زیرا شهروندی، مفهومی گستردهتر از شهرنشینی دارد و شهروندان منفعل را فاقد شخصیت مدنی میدانیم. بنای مشارکت که در روند مدنیت جامعه مطرح است، دارای زیر پایه حق و تکلیف است. مشارکت نقشی اساسی و تعیینکننده در هویت فرد بازی میکند. مشارکت مبنایی است برای تبدیل فرد به شهروند. مشارکت دارای دو بعد فعال و غیرفعال است؛ مشارکت فعال حق شهروندان و مشارکت غیرفعال وظیفه ایشان تلقی میشود.
روند بلوغ فرهنگ شهرنشینی در این پیوستار شکل میگیرد ازنظر فرهنگی شهر خوب و مطلوب علاوه بر مدیریت شهری کارآمد، نیازمند شهروندانی آگاه و آشنا به حقوق وظایف شهروندی است. بنابراین مدیریت شهری باید برای آگاهسازی عمومی و ایجاد و ارتقای فرهنگ شهرنشینی، گسترش شهروندمداری و آموزش شهروندان در زمینههای مختلف، کارکرد و فعالیت فرهنگی داشته باشد. راهکارهای توسعه فرهنگ شهروندی و دستیابی به یک شهر مناسب و توسعهیافته نیازمند بررسی جایگاه فرهنگ شهروندان و فرهنگ حاکم بر جامعه و ساکنان آن است.