به گزارش اصفهان زیبا؛ اردیبهشت امسال دومین اجلاس اتاقهای بازرگانی عضو مجمع گفتوگوی همکاری آسیا (ACD) در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان برگزار شد. فضایی که بهطور خلاصه در راستای توسعه و بهبود اقتصاد اعضا، رشد بازارهای مالی، افزایش قدرت چانهزنی به نفع اعضا، دربرابر رقبای اروپایی و غربی و در نتیجه افزایش توان رقابت در بازارهای بینالمللی ( به جای رقابت میان کشورهای عضو)، تقویت و تمرکز بر نقاط مثبت و افزایش تواناییهای کشورهای عضو ACD در برخی از حوزهها و فعالیتهای اقتصادی، ایجاد یک شبکه از اعضا به عنوان شرکای قابل اطمینان برای یکدیگر و در یک کلمه تبدیل اعضا به یک «جامعه آسیایی قوی» است که قادرند بر پایه ظرفیتهای درونی یک ارتباط مؤثر با دیگر نقاط دنیا داشته باشند.
فارغ از مواردی که میتوان در خصوص نحوه برگزاری بهتر این اجلاس بیان کرد، هدف از این یادداشت پاسخ به این سؤال است که اجلاسهایی نظیر ACD که در آن اصفهان میزبان اعضای آن از دیگر کشورهاست تا چه میزان و به چه شکل میتواند برای اصفهان ارزشآفرینی در پی داشته باشد؟ به بیان دیگر راهکار بهرهگیری از چنین اجلاسهایی چیست؟ زیرا همواره نکتهای که در اذهان نخبگان سیاسی و اقتصادی استان مطرح میشود آن است که صرف برگزاری چنین رویدادها و اجلاسیه هایی نمیتواند و نباید برای استان هدف باشد. بلکه هدف اصلی میبایست رشد و توسعه و پیشرفت استان باشد.
مرور اقدامات مختلف استان اصفهان طی سالهای گذشته در حوزه ارتباطات بینالمللی گویای آن است که به خاطر آن که یک برنامه جامع عملیاتی برای توسعه ارتباطات بینالمللی اصفهان وجود نداشته است، هر چند تلاشهای زیادی صورت گرفته لکن دستاورد فراوانی حاصل نشده است. هدف یادداشت پیش رو بررسی و مرور اجمالی برخی از چالشها در حوزه ارتباطات بینالمللی استان است که بهواسطه نبود یک برنامه جامع عملیاتی جامع به وجود آمده است.
1. تأکید بر جامع بودن برنامه عملیاتی ازآنجهت است که در اصفهان نهاد های مختلفی وجود دارد که هرکدام میتواند بهگونهای کاملکننده پازل دیپلماسی خارجی استان باشند. شاید در ذهن برخی از نخبگان استان توسعه ارتباطات بینالمللی بیشتر ناظر به صادرات یا گونهای از ارتباطات باشد که منجر به ارزشافزوده اقتصادی شود. در اینکه کیک اقتصاد استان بهواسطه توسعه صادرات بزرگتر میشود و درنتیجه رفاه استان افزایش مییابد، هیچ شکی نیست؛ لکن در این مواقع میبایست در نظر داشت که صحبت از توسعه ارتباطات صرفا یک استان صنعتی نیست، بلکه صحبت از استانی است که صنعت و تجارت و اقتصاد بخشی از هویت آن محسوب میشود و سبقه فرهنگی و تاریخی و هنری آن که امروزه بهعنوان جاذبههای گردشگری این استان محسوب میشود، از اجزای غیرقابلانکار هویت اصفهان است. از همین رو ضرورت دارد که در برنامه جامع عملیاتی توسعه ارتباطات بینالمللی اصفهان همه ظرفیتهای اصفهان در نظر گرفته شود. نگاه بخشینگر که در شرایط فعلی در سطح استان در این خصوص وجود دارد، از عوارض نبود یک برنامه بهصورت جامع و همهجانبه است.
2. از دیگر چالشهای برآمده از نبود یک برنامه عملیاتی جامع آن است که در سالهای اخیر هرکدام از نهادها به تشخیص خودشان اقدام به توسعه ارتباطات در حوزه بینالملل کردهاند. بهعنوانمثال شهرداری در بحث توسعه روابط خواهرخواندگی یک برنامهریزی دارد، اتاق بازرگانی برای توسعه صادرات و ارتباطات با مقاصد صادراتی برنامهریزی خودش را دارد و دیگر نهادها هم به همین شکل. حتی برای فعالیت اصفهان در مجامعی که ایران در آنها عضویت دارد مانند ACD، برنامهریزی خاصی وجود ندارد و بیشتر بهصورت اقتضایی عمل میشود. در صورتی که با وجود یک برنامه جامع مشخص میشد که اصفهان با حضور در چه مجامعی میتواند در بلندمدت اهداف خود در حوزه بینالملل را محقق سازد و در همین راستا برنامهریزیهایی داشته باشد.
بهعنوانمثال شاید برای توسعه سرمایهگذاری در استان لازم باشد در IPA ها (آژانسهای حمایت از سرمایهگذاری) اصفهان عضویت یابد. اینکه مشخص نیست ظرف 10 یا 20 سال آینده با استفاده از حضور در چه مجامع و تشکلهای بینالمللی ارتباطات بینالمللی اصفهان باید تقویت شود، یک نقطهضعف جدی است که از دولت محترم انتظار میرود برای رفع چنین ضعفی برنامهریزی لازم را داشته باشند.
3. فارغ از اینکه در چه نهادهایی باید عضویت داشته باشیم، در همین مجامعی هم که در حال حاضر اصفهان فعالیت دارد، برنامهریزی عملیاتی مشخصی برای بهرهگیری از ظرفیتهای آنها وجود ندارد؛ بهعنوانمثال در طول سالیان گذشته ارتباطات خواهرخواندگی دستاورد اقتصادی و فرهنگی ملموسی نداشته است. در خصوص اجلاسهایی نظیر ACD نیز ظرفیتهای بهرهگیری از این اجلاس برای جامعه اقتصادی استان مشخص نیست.
بهطور خاص مسیر روشنی برای بهرهگیری از چنین ظرفیتهایی برای فعالان اقتصادی و واحدهای تولیدی استان وجود ندارد. حتی اگر برنامهریزی لازم در این خصوص شده باشد میتوان گفت که جریان سازی مناسبی در سطح اکوسیستم اقتصادی استان برای ترغیب بخش خصوصی به بهرهگیری از این ظرفیتها وجود ندارد. وجود پیوست رسانهای و تلاش برای مشارکت ذینفعان ازجمله مواردی است که میبایست در سند جامع بهصورت مشخص بدان پرداخته شود؛ بهگونهای که نقش هر یک از دستگاهها بهصورت دقیق مشخص شده باشد. همه آنچه بیان شد، گویای آن است که زمانی میتوان به توسعه ارتباطات بینالمللی اصفهان امیدوار بود که یک سند عملیاتی جامع برای توسعه ارتباطات بین مللی اصفهان تدوین شود و در نهادهای مختلف استانی همچون شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی مصوب شود؛ بهگونهای که نصب العین همه مسئولان استان قرار گیرد.