به گزارش اصفهان زیبا؛ مسئله رعایت حدود شرعی حجاب و نقش حکومت اسلامی در تحقق آن، یکی از مباحث مهم در جوامع اسلامی محسوب میشود که همواره موضوع بحث و مناقشه بوده است. یکی از مسائل مطرح درباره حجاب، فردی یا اجتماعی بودن آن است که اندیشمندان حوزههای مختلف دو دیدگاه متفاوت درباره آن ارائه میدهند. برخی حجاب را امری فردی دانسته و مداخله حکومت در آن را مجاز نمیدانند؛ اما گروهی بر این باورند که حجاب امری اجتماعی است و نهتنها حکومت اسلامی مجاز به دخالت در تحقق و استقرار آن در جامعه است، بلکه این مهم یکی از وظایف حکومت اسلامی به شمار میآید.
حجاب در قرآن و منافع فردی و اجتماعی آن
قرآن کریم در چند آیه مهم به موضوع حجاب و پوشش زنان اشاره دارد. این آیات به تفسیر موضوع فردی یا اجتماعی بودن حجاب نیز پرداختهاند. برخی از مهمترین آیات عبارتاند از:
آیه ۳۱ سوره نور: «و به زنان باایمان بگو که چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است، آشکار نکنند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند… .»
آیه ۵۹ سوره احزاب: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که «جلبابهای [= روسریهای بلند] خود را بر خویش فروافکنند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سرزده، توبه کنند)؛ خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
آیه ۶۰ سوره نور: و زنان ازکارافتادهای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند؛ بهشرط اینکه در برابر مردم خودآرایی نکنند و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست. این آیات بهوضوح اهمیت پوشش و حجاب را بیان میکند و به نکتههای مختلفی ازجمله کنترل نگاه، ارتباط پوشش و حجاب با حفظ عفت عمومی جامعه اشاره دارد؛ همچنین این آیات رعایت حجاب توسط بانوان را هم دارای منافعی فردی برای خود شخص و هم دارای منافعی برای جامعه دانسته است.
احکام فردی و اجتماعی
واژه «اجتماع» بهتصریح برخی از جامعهشناسان از مبهمترین و نامشخصترین مفاهیم علوم اجتماعی بوده که تعریف دقیقی برای آن نشده است. بهتبع امر فردی و امر اجتماعی نیز در فرهنگها و علوم اجتماعی یا بهطور دقیق تعریفنشده یا تعریفی واحد و مورداتفاق درباره آن وجود ندارد. اعمال و رفتارهایی که از انسان صادر میشود، دارای تأثیرات مثبت و منفی یا معنوی و مادی بر خود شخص و دیگران است. این اعمال، ازنظر وسعت تأثیرگذاری نیز باهم متفاوت هستند. بر این اساس، اعمالی که تأثیر آنها محدود و منحصر به خود فرد باشد، امری فردی و اعمالی که تأثیر آنها، فراتر از فرد بوده و بر دیگران نیز اثرگذار است، امری اجتماعی شمرده میشود.
علامه مصباح یزدی درباره حدودوثغور امر و حکم فردی و اجتماعی و معیار تشخیص آنها چنین بیان میکند: «خدای متعال بهعنوان شارع و قانونگذار، دو نوع قانون برای بشر تشریع کرده است. برخی از تشریعهای خداوند، جنبه فردی و برخی دیگر جنبه اجتماعی دارند. تشریع فردی یعنی جعل احکام و دستوراتی برای انسان ازآنجهت که او یک فرد است و در بعدی از زندگی است که تعامل و ارتباطی با انسانهای دیگر ندارد؛ مثلا، اگر روی کره زمین تنها یک انسان میزیست و فاقد همسر و فرزند بود، نماز بر او واجب بود؛چون انسان بدون نماز به کمال لایق خویش نمیرسد. مثال دیگر از احکام فردی، حرمت شرب خمر است.
اگر هیچ اجتماع بشری نباشد و تنها یک انسان روی کره زمین زندگی کند، بازهم نوشیدن شراب برای او حرام است.» علامه در ادامه سخنان خود به شرح احکام اجتماعی نیز میپردازد و بیان میکند: «یک فرد ازآنجهت که با دیگران زندگی میکند و با آنان ارتباط و تعامل دارد، دارای تکالیف و وظایفی است. اگر فقط یک انسان روی زمین زندگی میکرد، در خصوص مسائل اجتماعی، هیچ تکلیفی برای او تشریع نمیشد؛ مثلا هیچگاه از او خواسته نمیشد که بدون اجازه در مال دیگران تصرف نکند؛ زیرا مسئله مالکیت هنگامی مطرح میشود که زندگی اجتماعی تحقق پیدا کند.
علامه چنین نتیجه میگیرد که احکام فردی، احکامی هستند که قانونگذار اسلام، آنها را برای مکلف، صرفنظر از وجود انسانهای دیگر و تعامل با آنها، جعل و وضع کرده و در مقابل، احکام اجتماعی، شامل دستوراتی هستند که برای مکلف با توجه به وجود انسانهای دیگر در جامعه و در تعامل قرارگرفتن با آنها وضع میشود. قواعد قرآنی مانند حرمت خوردن مردار، خون، گوشت خوک و حیوانی که بهنام غیر از الله ذبحشده باشد، احکامی فردی محسوب میشوند؛ اما مثلا آنچه در آیه ۱۲ سوره حجرات بیانشده، نمونهای از احکام اجتماعی است: ای اهل ایمان! از کثرت گمانهای بد خودداری کنید که بعضی از آنها، پندارهای غلط و گناه است. درباره دیگران پرسوجو نکنید و غیبت یکدیگر را نکنید … .» مصباح یزدی بر این باور است که احکام اجتماعی چون با زندگی همه مردم جامعه مرتبط است و بر زندگی سایر مردم تأثیر میگذارد، از حقوق عامه بهشمار میآید و مردم، بهطور عام و حکومت اسلامی، به شکل ویژه، در خصوص اینگونه امور مسئولیت دارند.
با اینکه علامه مصباح یزدی، برخی احکام اسلام را مطلقا فردی و برخی دیگر را مطلقا اجتماعی برمیشمرد، دکتر امیر احمدنژاد، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، احکام و قوانین تشریعشده در دین را کاملا اجتماعی میداند و بر این باور است که اسلام بهعنوان دینی جامع و پویا، ارتباط تنگاتنگی با زندگی اجتماعی انسانها دارد. ذات این دین، بر پایه تعاملهای اجتماعی و ارزشهای جمعی بنا نهادهشده و مسائل فردی و جمعی را به هم پیوند میدهد.
اسلام اصولا دینی اجتماعی بوده و زندگی اجتماعی مردم را با ارزشها و تعالیم خود پیوند زده است. آموزههای دینی هیچگاه فقط به احوالات داخلی افراد محدود نمیشود؛ بلکه هدف از دستورات دینی، آمادهسازی فرد برای حضور قدرتمند در جامعه است؛بهعنوان نمونه، یکی از مواردی که در اسلام به آن تأکیدشده، اقامه نماز در شب و ذکر خداست. قرآن کریم در سوره مزمل به پیامبراکرم(ص) دستور شبزندهداری و عبادت میدهد و در ادامه آیات، دلیل این دستور را، مقدمهای بر آمادگی فرد برای تعاملهای روزمره و حضور مؤثر در اجتماع عنوان میکند؛حتی عبادات فردی نیز تأثیرات اجتماعی گستردهای داشته و هر عبادتی، دارای مابازای اجتماعی است که به تقویت ارزشهای اجتماعی و افزایش همبستگی جامعه کمک میکند.
حجاب؛ امری فردی یا اجتماعی؟
برای مشخصکردن فردی یا اجتماعی بودن دستور حجاب باید به محدوده تأثیرگذاری این مفهوم با شرط وجود دیگر انسانها پرداخت؛ به این معنا که آیا قانونگذار در تشریع حجاب برای زنان، وجود انسانهای دیگر و ارتباط با آنان را لحاظ کرده است یا نه؟ آیا خداوند رعایت حجاب را برای شخص زن، بدون درنظرگرفتن دیگران واجب کرد؟ یعنی اگر یک زن در کره زمین وجود میداشت، بایستی حجاب را رعایت میکرد یا نه، رعایت حجاب برای زنان ازآنجهت ضرورت یافته که آنها دارای زندگی اجتماعی هستند؟ گروهی از پژوهشگران، بر این باورند که حجاب، امری فردی است و گروهی دیگر، معتقد به اجتماعیبودن امر حجاب هستند. در ادامه، دیدگاههای این دو گروه، بیشتر موردبررسی قرار خواهد گرفت.
دیدگاه موافقان فردیبودن حجاب
برخی از صاحبنظران بر این باورند که حجاب امری فردی است و انتخاب پوشش باید بر اساس اراده و خواست شخص باشد. این گروه برای اثبات ادعای خود به ادله زیر استناد میکنند:
حق انتخاب فردی: موافقان فردی بودن امر حجاب معتقدند که هر فرد باید حق داشته باشد که نوع پوشش خود را انتخاب کند. این حق، شامل انتخاب حجاب نیز میشود. اجباری کردن حجاب میتواند نقض حقوق و آزادیهای فردی محسوب شود.
رویکرد دینی: این گروه بر این باورند که در قرآن و احادیث، تأکید بر حجاب، بهعنوان یک امر شخصی و فردی صورتگرفته و الزام اجتماعی برای آن وجود ندارد. این دیدگاه بر این پایه استوار است که مسئولیت رعایت حجاب بر عهده فرد است و جامعه نباید در این مسئله دخالت کند.
استقلال زن: از منظر گروه فوق، حجاب باید نمادی از استقلال زن و انتخاب آگاهانه او باشد. الزام اجتماعی به پوشیدن حجاب، میتواند استقلال و آزادی زنان را محدود کند.
دیدگاه موافقان اجتماعیبودن حجاب
در مقابل، گروهی از مفسران و جامعهشناسان معتقدند که حجاب، یک امر اجتماعی است و رعایت آن باید بهعنوان یک وظیفه اجتماعی و اخلاقی موردتوجه قرار گیرد. استدلالهای این گروه شامل موارد زیر است:
صیانت از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی: حجاب بهعنوان یک ارزش فرهنگی و اجتماعی در جوامع اسلامی محسوب میشود. رعایت حجاب میتواند به حفظ ارزشهای اجتماعی و هویت فرهنگیاسلامی کمک کند.
ارتقای امنیت اخلاقی جامعه: رعایت حجاب میتواند به ایجاد نظم اجتماعی و کاهش تظاهرات جنسی و تحریکهای ناپسند منجر شود. بر این اساس، رعایت حجاب بهعنوان یک وظیفه اجتماعی میتواند به حفظ و ارتقای امنیت و اخلاق عمومی اجتماع کمک شایانی کند.
جایگاه تعلیموتربیت در دین: تعلیم و تربیت افراد یکی از اهداف اصلی رسالت پیامبر اسلام محسوب میشود؛ لذا جامعه باید مسئولیت تعلیم و تربیت افراد را برعهده بگیرد. یکی از جنبههای این تعلیم، آموزش رعایت حجاب بهعنوان یک رفتار اخلاقی و دینی است. آموزش و ترویج حجاب میتواند به تربیت نسلهایی که ملزم به رعایت ارزشهای اخلاقی و دینی هستند، بینجامد.
حرف آخر
بررسی علمی مسئله حجاب نیازمند تحلیل دادهها و مطالعات دقیق در انواع علوم انسانی مرتبط با این موضوع است. پژوهشهای متعددی در این زمینه انجامشده که نتایج متفاوتی را ارائه میدهند. برخی مطالعات نشان میدهند که الزام به رعایت حجاب، میتواند به افزایش نگرش منفی به دین و تضعیف اراده و اختیار فردی منجر شود. از سوی دیگر، برخی پژوهشها تأیید میکنند که رعایت حجاب، میتواند به تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی و افزایش احساس تعلق به جامعه کمک کند.
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که مسئله حجاب دارای ابعاد پیچیدهای است و نمیتوان آن را بهطور مطلق بهعنوان یک امر فردی یا امری اجتماعی در نظر گرفت؛ زیرا حجاب همانگونه که در آیات قرآن و دیدگاههای اندیشمندان بیان شد، در هر دو بعد فردی و اجتماعی، دارای نتایج و منفعتهای متعدد است. رعایت حجاب باید بر اساس ترکیبی از اراده فردی و توجه به ارزشهای اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد؛ درعینحال، جامعه باید از اعمال فشار و اجبار به رعایت حجاب، قبل از فرهنگسازی و آموزش، خودداری کند و به جای آن، به تعلیم و ترویج ارزشهای اخلاقی و دینی بپردازد.