احترام برای ابتذال

فیلم «آنتیک» آن‌قدر ضعیف است که نمی‌دانی باید از کجا شروع کنی. تنها نقطه قابل‌تأمل فیلم حضور پرشمار بازیگران چهره در این کار است.

تاریخ انتشار: 09:52 - پنجشنبه 1403/11/18
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
احترام برای ابتذال

به گزارش اصفهان زیبا؛ فیلم «آنتیک» آن‌قدر ضعیف است که نمی‌دانی باید از کجا شروع کنی. تنها نقطه قابل‌تأمل فیلم حضور پرشمار بازیگران چهره در این کار است. اما همین نکته باعث شده ضعف‌های فیلم مضاعف دیده شود. در ترکیب بازیگران فیلم یکی از بلاگرهای فضای مجازی هم هست و از بااستعدادهای این فضا به ‌حساب می‌آید. اما او هم که قاعدتاً باید برای این کار انگیزه زیادی داشته باشد، ضعیف بازی کرده است؛ چه برسد به بازیگران چهره که تریلی اسم آن‌ها را نمی‌کشد. کارگردانی که فیلمش در حال اکران است، اگر جلوی همین سینما از صد نفر اسمش را بپرسی، پنج نفر هم نمی‌شناسندش، چطور می‌تواند از پژمان جمشیدی، بیژن بنفشه‌خواه، ستاره پسیانی، آناهیتا افشار، غلامرضا نیکخواه و… بازی بگیرد؟ اصلاً در این سبک کارها کارگردان کمترین اهمیت را دارد. شاید اگر در طول فیلم‌برداری اتفاقی برای کارگردان می‌افتاد و نمی‌توانست به سر کار بیاید، تهیه‌کننده می‌توانست کار او را ادامه بدهد. شاید اگر تهیه‌کننده هم مشغولیت داشت، پسرخاله او یا برادرش هم می‌توانستند ادامه بدهند.

اگر آن‌ها هم دستشان بند بود، تماشاگر سمت چپ من در سالن سینما هم می‌توانست کار را ادامه بدهد. فیلم «آنتیک» که در اصفهان برای اهالی رسانه اکران نداشت و فقط در یک سانس مردمی حضور دارد، اساسا قصه نخ‌نما و پیش‌بینی‌پذیری داشت و صرفاً با یک ایده تابوشکن و شاید جذاب شکل‌ گرفته و در فیلمنامه فقط همین موضوع خطی اجرا شده و پیش رفته است. کمدی‌ای در کار نیست و اصلاً به‌غیراز شوخی‌های جنسی که واجب‌الوجود فیلم‌های ایرانی این سال‌ها شده است، از مخاطب خنده نمی‌گیرد. آن‌هم فقط از آقایان. خانم‌های داخل سالن اصلاً به این شوخی‌ها هم نمی‌خندیدند. چرا باید بخندند؟ اصول فیلم‌سازی ایجاب می‌کند که در ۱۰ تا ۱۵ دقیقه اول مخاطب را متقاعد کنید تا فیلم را تا آخر ببیند.

کارگردان با سرهم‌بندی‌ترین شکل ممکن سکانس‌های اولیه جلو زندان را کارگردانی کرده است و در سکانس‌های بعد سراغ سوژه‌ای کاملا جنسی می‌رود و در همین سکانس با دیالوگ‌نویسی مزخرف و منحط فکر مخاطب را به سمت اندام‌های جنسی می‌برد و اصلا به‌غیراز این جنس شوخی‌های مبتذل توان و عرضه خنداندن با غیر از این را ندارد. چرا مخاطب باید به این کار بخندند؟ وقتی مخاطب به این اتفاقات که کمدی نیست می‌خندد، امثال این فیلم‌ها هم ساخته می‌شود؛ مثل فیلم «زودپز» رامبد جوان که همین‌طور شروع می‌شود.

اینکه این فیلم با کارگردانی ضعیف فیلمنامه‌ای ضعیف‌تر، بازیگرانی با بازی‌های تکراری و کلیشه‌ای و تصویربرداری ناهمگون به بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور پیدا می‌کند، یعنی سلیقه هیئت انتخاب هم مانند مخاطب عادی تنزل یافته و این مرگ جشنواره فیلم فجر است. اگر قرار است این فیلم‌های مبتذل به سراغ سوژه‌های مذهبی و ارزشمندی مثل امامزاده‌ها، ارزش‌های مذهبی مثل مراسم عزاداری، تربت امام حسین(ع) و زیارت اهل قبور برود و نه اینکه پا روی خرده نان بگذارد، بلکه چهارنعل بر قرص نان بتازد و تودهنی که نمی‌خورد هیچ، با احترام به مهم‌ترین بخش مهم‌ترین فستیوال فرهنگی کشور در ایام دهه فجر که ایدئولوژیک‌ترین زمان تقویم ایران است راه پیدا کند، پس دیگر سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی چه می‌گوید؟ کدام نگاه ملی؟ نگاه ملی چیست و هدف از اهدای این جایزه چیست؟ شاید پاسخ این‌گونه خواهد بود که فیلم دارای مفاهیم ملی و مذهبی و وطن‌شناسانه است که تماشایش حال هر ایرانی را خوب می‌کند. یا شاید فیلم برنده سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی پیشنهاد سرآشپز جشنواره است.

 

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

هفده − 10 =