به گزارش اصفهان زیبا؛ چند روزی است که فضای فوتبال ایران بهشدت تحت تأثیر اتفاقات و حواشی قرار گرفته و هر روز که میگذرد ابعاد جدیدی از این موضوعات فوتبال ایران را به حاشیه میبرد.
ماجرای اصلی هم درست از بازی جام حذفی سپاهان و پرسپولیس شروع شد و بعد از گذشت یک هفته همچنان سوژه اصلی رسانههای مجازی و مکتوب همین موضوع است. فوتبال شاید ورزش اول ایران باشد اما به همان اندازه حاشیه و جنجال با خودش به همراه داشته و کمتر بازی حساسی را به یاد میآوریم که با آرامش به پایان رسیده
باشد.
از یک طرف پرسپولیسیها با استفاده از نیروی رسانهای خودشان تلاش میکنند تا از اتفاقات این بازی بهرهبرداری رسانهای لازم را داشته باشند و بتوانند امتیازات لازم را از فدراسیون دریافت کنند و به همین خاطر تیم خودشان را هماهنگ کردهاند تا هر طور که میتواند سپاهان را تحت فشار قرار دهد و در طرف مقابل سپاهان هم که به نظر میرسد در این ماجرا کمی مورد ظلم قرار گرفته تلاش میکند با استفاده از اسناد و مدارک امکان تبرئه بازیکنان و عوامل اجرایی این ماجرا را فراهم کند.این نبرد به صدور بیانیه هم کشیده شده و طرفین قصد کوتاه آمدن ندارند.
فوتبال باعث تنش میشود
اما سؤال اینجاست که چرا فوتبالی که باید جذابیتش باعث لذت بردن هواداران شود اینچنین شرایط را به سمت و سویی برده که تقریبا همه جامعه هواداری از بمباران خبری آن در امان نبوده و تسویهحساب رسانههای رنگی با فوتبال سنتشکن شهرستانها اینطور حاشیه و بحران را به فوتبال تزریق کرده است. قبل از بازی سپاهان و پرسپولیس در جدال تراکتور و پرسپولیس هم ماجراهایی بهوجود آمد که ترکشهای آن همچنان هم تمام نشده و اخبار عجیبی را به رسانهها داده است. کوری هواداران تراکتور و فحاشی عجیب روی سکوها خاطرات تلخی را در فوتبال ایران به جا گذاشته است.
در فوتبال دنیا تیمهای بزرگ مسابقاتی حساس و پرخبر را برگزار میکنند؛ اما به جز چند مورد. کمتر به یاد داریم که حواشی مسابقاتشان به بیرون از مستطیل سبز هم سرایت کند و این یعنی حرفهایگری فقط وابسته به مستطیل سبز نیست و همانطور که آنها در قراردادهای خودشان مبالغ کلانی طلب میکنند، باید در عرصه اخلاقی هم زبانزد باشند و اگر الگو نیستند حداقل بیاخلاقی را ترویج نکنند.
مصلحتاندیشی جوابگو نیست
البته نباید این موضوع را هم فراموش کرد که رفتارِ گاهی جهتدار و مصلحتاندیشانه ارکان تصمیمگیر در فوتبال هم در تشدید این ناهنجاریها تأثیرگذار بوده و اگر قرار است هوادار بر روی سکو محیط آرامی را پشت سر بگذارد، باید در درون زمین هم شرایطی فراهم باشد که سلامت بازی از داخل چمن به سکوها هم منتقل شود.
نمیتوان در داخل زمین باد کاشت و انتظار داشت که بر روی سکوها طوفانی درو نشود؛ چون تماشاگر بدون شک نسبت به اتفاقات زمین بدون واکنش نیست و اگر میخواهیم فضای آرامی در فوتبال حاکم باشد، قبل از هر چیزی باید رفتارهای درون زمین را کنترل کنیم.
هزینه برای هیچ
در شرایط فعلی خیلی از تیمهای لیگ برتری ما مبالغی کلان و غیرقابلبرگشت را در فوتبال هزینه میکنند که هیچ توجیه اقتصادی با خودش ندارد و فقط به این دلیل انجام میشود که میزان رضایت جامعه هواداری را در هر استان بالا ببرد و البته این هزینهها بهنوعی از جیب مردم عادی هم پرداخت میشود؛ اما یک فوتبالیست به خودش اجازه میدهد اسباب فحاشی در درون زمین را فراهم کند و از طرف دیگر مدیر همان تیم، زمین بازی را با چالهمیدانهای قدیم اشتباه گرفته است. بازیکن دیگر هم به هنگام گلزنی از خود بیخود میشود و کنترل رفتارش را از دست میدهد تا همه اینها به نوبت اثرگذاری منفی در جامعه فوتبال داشته باشند.
از زمین به سکو
این قهرمانیها همه میآیند و میروند؛ ولی این خاطرات تلخ تا سالهای سال در ذهن هواداران میماند که از هزینه خودشان برای خانواده میزنند تا سهم خودشان را در فوتبال ایفا کنند؛ ولی حیف و افسوس که زیباییهای فوتبال جای خودش را به رفتارهایی داده که تحت هیچ شرایطی قابلقبول نیست و این یعنی ما در بعد فرهنگی ناموفق عمل کردهایم. اگر میخواهیم بر روی سکوها آرامش حاکم باشد و تماشاگر در فضایی آرام به تماشای فوتبال بنشیند، در ابتدا باید از خودمان شروع کنیم تا در بحث فرهنگی گامهای بلندی برداشته شود و کمتر شاهد بروز چنین ناهنجاریهایی در زمین فوتبال باشیم؛ چون این تماشاگران سرمایه اصلی ورزش هستند و تا زمانی که در این زمینه موفق عمل نکنیم، نمیتوانیم ادعای حرفهای بودن داشته باشیم.