به گزارش اصفهان زیبا؛ وقتی بخواهی در محلات قدیمی گفته ترازوی اطلاعاتت سنگین شود باید به سراغ قدیمیها بروی، آنهایی که در کوچهپسکوچههای محله رشد کردهاند، پیراهن پاره کردهاند و در لابهلای خاطرات ریزودرشتشان در محلات موسفید کردهاند. کمی که در کوچهها قدم بزنیم بهخوبی میتوانیم کسانی را پیدا کنیم، که از این قسم باشند و با کمی گفتوگو به عمق تاریخ خاطراتشان برویم و چموخم محلات را دربیاوریم. محله وحید هم از آن محلههایی است که پر است از قدیمیهای دلنشین. سلام وعلیک با قدیمیها خودش لذت خاصی دارد.
جور دیگری آدم را تحویل میگیرند. وقتی از کارمان برایشان میگوییم لبخند مینشیند روی لبشان. اولش سخت است از گذشته و خاطرات بگویند و ترجیح میدهند از امروز و حال بگویند. اما وقتی اولین خاطره را مرور میکنند، انگار قفل صندوقچه خاطراتشان باز میشود و سفر میکنند به دورانی که این روزها رد کمی از آن در محله پیداست.
محله وحید یکی از محلههای بالانشین است
محله وحید یکی از محلههای بالانشین اصفهان است. محلهای در شمال اصفهان اما این شمال نشینی در برخی کوچهها رد گم میکند و خانههای کوچک و قدیمی تصورت از محله بالانشین را تغییر میدهد. به قول محلیها خانههای قنبر ساز زیاد است. استاد بنایی که زمینها را برای مردم محله وحید که اکثر آنها نظامی، کارگر و کارمند بودند، تقسیم میکرده و میساخته است.خانههایی که کنار مادیهای آب ساختهشده و رد مادی را ادامه داده است. همین باعث شده راههای باریکی هم ترسیم شود. شاید تراکم زیاد جمعیت و وسعت کم مالی باعث شده تا خانهها هم کوچک شود. عرض کوچهها در محله وحید آنچنان باریک است که عبور یک ماشین بهسختی انجام میشود.
استاد بنا شاید فکرش را هم نمیکرد که روزی محله وحید رشد کند، توسعه پیدا کند و صاحبخانههای کوچکی که میسازد ماشین دار شوند و جا بخواهند برای پارک ماشینهایشان. مشکل جایی عود میکند که خانههای قدیمی خراب میشوند و با کمی عقبنشینی آپارتمانی میشوند برای زندگی چند سر عائله.
خانههای قدیمی محله وحید با قطع شدن آب زایندهرود که روزی درختان محله را سیراب میکرد و صفا میداد امروز به فرونشست دچارشده است. آب از ریشه که قطع میشود خانهها سست میشود. خاک از درون فرومیریزد و خانههای قدیمی که انتظار میرفت حالاحالاها روی پایشان بایستند. ترک برمیدارند و ترک دیوار ناله درون زمین را به گوش اهالی میرساند.
زنی با چادر رنگی از خانهای نبش یک کوچه قدیمی سرک میکشد و با دیدن ما با یک سینی شربت بیرون میآید. خانهشان از اولین خانههایی است که ساخته شده است. درختان داخل خانه هنوز روی پا هستند. اما خشکی مادی و جمع شدن زباله کنار مادی زبان گلایه زن را باز میکند. مهاجرت خودی و غیر ودی به خانههای رهاشده اهالی اصلی محله، گلایه دیگرش است. «شهرداری اجازه نمیدهد تعمیر کنیم. اگر بخواهیم خراب کنیم 40 متر خانه میرود و چیزی ازش باقی نمیماند. کوچه خیلی تنگ است و هرروز اینجا برای ترافیک و رفتوآمد دردسر داریم.»
کوچههای باریک و گاهی شیبدار مشخصه محله وحید است. خانههای کوچکی که در کنار هم توی یک کوچه چیده شدهاند. این کوچهها روزی امنیت میآورد برای محله و خواهان داشت، اما حالا دردسر صاحبان خانهها شده؛ چون شیوه زندگی تغییر کرده است. فدایی، فعال فرهنگی محله وحید نیز از گذشته محله و مردان بزرگ محله میگوید و ادامه میدهد: محله وحید گذشته خوبی دارد. آدمهای بزرگی ساکن این محله بودهاند. البته اینجا پر بود از زمینهای کشاورزی و باغ و بعدها ساکنانش زیاد شدند. اما نگرانی ما درباره محله وحید این است که این محله در حال تبدیلشدن به محله حاشیهای و پرآسیب است. اتباع این سالها بهشدت افزوده شدهاند و اهالی محله خانههایشان را به اتباع اجاره داده و رفتهاند.
او البته احداث خیابان علامه جعفری را راه تنفسی و رشدی برای محله وحید دانست و گفت: کاسبی در حال رونق گرفتن است و اتفاق خوبی است. اما به لحاظ زیباسازی باید اقدامات بهتری در محلهها انجام شود.
او هم از بافت فرسوده در محله وحید میگوید و اینکه بسیاری از این بافتها دردسری تازه برای محله درست خواهند کرد. در محله وحید اداره اماکن و گذرنامه و امامزاده محسن قرار دارد که ترافیک شدیدی را به محله تحمیل میکند. دسترسی نداشتن به حملونقل عمومی و سختی رسیدن به خیابان اصلی هم مشکل دیگری است که در این محله دیده میشود. محله وحید با تمام مشکلاتش هنوز زیباییهای خودش را دارد و این زیباییها را میتوان در برخورد مردم و فرهنگ آنها جستجو کرد.