به گزارش اصفهان زیبا؛ خواستم بنویسم؛ اما هرچه فکر کردم، دیدم هیچ چیزی نمیتواند کمکم کند، غیر از سخن حضرت آقا که فرمودند: «نمونههایی از کارهایی که میتواند نسل جوان را در نقش و شأن محوربودن حرکت عمومی جامعه کمک کند و ظرفیت لازم را به آنها بدهد، یکی تشکیل کارگروههای فرهنگی است؛ این کاری که الان دارد انجام میشود؛ این الان وجود دارد. بنده با بسیاری از اینها آشنا هستم، با بعضی ارتباط هم دارم. کارگروههای فرهنگی در سراسر کشور و در مساجد یکی از این کارهاست.
این “آتشبهاختیار” که من چندی پیش گفتم، مربوط به این مجموعه است؛ یعنی مجموعههای فعال در زمینههای فرهنگی که اینها میتوانند تأثیرگذاری عمیقی داشته باشند. از اول انقلاب هم همین جور بوده، الان هم همین جور است. الان هر جایی که شما یک گروه جوان را پیدا کنید، “جوانهای متشکّل و بافکر و صاحب ذهن فعال” که دست به کار فرهنگی میزنند، مثلا در یک مسجدی، در یک هیئتِ عزاداری، اینها میتوانند روی جوانها تأثیر بگذارند، روی محله تأثیر بگذارند، روی خویشاوندان تأثیر بگذارند، یک حرکتی، یک عزمی، یک بینش و بینایی را در مجموعهای بهوجود بیاورند.»
موضوعی که جشنواره سرود «آوای وحی» را به یک کار تمیز فرهنگی تبدیل کرده، این است که دهها گروه سرود از سراسر شهر اصفهان در این ایام خودشان را عرضه کردند که اکثرا هم از دهه نودیها بودند و اغلب سرودهایشان رنگوبوی مقاومت و ایستادگی داشت؛ سرودهایی نظیر «نسل آرمانی» با اجرای گروهسرود نجمالثاقب که در شعرش «این صدای بچههای پای کار انقلابه» را داشت و سرودی مانند «حریفت منم» محمد اسداللهی که «خیبر خیبر یا صهیون حریفت منم» را بازخوانی کرده بودند و دیگر سرودهای حماسی و حتی چندین اثر که شعر و آهنگش نو و بدیع بود و تمامی سرپرست گروهها جوانان دهه 70 و 80 بودند و با کمترین امکانات در مساجد و پایگاههای بسیج، مراکز فرهنگی و مدارس با همت و پشتکار مثالزدنی توانسته بودند تعداد زیادی کودک، نوجوان و خانواده را جذب یک کار فرهنگی تمیز و اثرگذار کنند.
کسی که پایش به مسجد، پایگاه و گروه فرهنگی باز شود، در این فضاهای سالم و معنوی، کمتر دچار آسیبهای اجتماعی میشود. برای مجموعه ما هم یک تجربه عالی بود که با کمترین هزینه و تبلیغ توانستیم کلی مخاطب و خانواده را همراه با فرزندانی که برای جشنواره آمده بودند، به محیط نمایشگاه بیاوریم؛ نمونه یک کار مشارکتی کمهزینه و پربازده. شاید تا روز قبل از برگزاری نمایشگاه چنین تصوری از استقبال نداشتیم؛ اما حضور جوانان خوشفکر، هنرمند و پایکاری مانند سعید شمس، متین صفایی، پارسا رجبی و دیگر مدیران بااخلاص و صفا این موفقیت را ممکن کرد؛ البته مدیرانی بودند که راضی نشدند نامی از آنها برده شود؛ اما نقش آنها در این موفقیت بیبدیل بود.
رنگ خدا، همان صبغه الهی، زیباییها، برکتها و نعمتهای بیپایان اوست که در برکت کتابش، قرآن، تجلی یافته است. چه برکتی بالاتر از اینکه خداوند لباس خادمی کتابش را به ما عطا کرد و همه خوبیها را حول آن قرار داد.