به گزارش اصفهان زیبا؛ اقتصاد متعارف سطح ثروت یا درآمد را به عنوان معیاری از شادمانی در یک جامعه در نظر میگیرد. از طرفی دیگر، اقتصاد رفتاری، بیان میکند که رابطه بین درآمد و سطح شادمانی به این سادگی نیست ، مخصوصاً در اقتصادهای ثروتمندتر. در کوتاهمدت افزایش درآمد شادمانی را به همراه میآورد اما در بلندمدت، میزان خوشحالی به سطح قبلی باز میگردد. این پدیده را «تردمیل لذتگرایی» یا «تردمیل لذتجویی» مینامند. در واقع، افراد به سطوح بالاتر درآمد یا رفاه مادی عادت میکنند.
شادی با پول میسر میشود؟
دیدگاه اقتصاد متعارف راجع به عوامل تعیینکننده شادی به بررسی میزان شادی هر فرد و رضایت او از زندگی میپردازد. شادمانی و میزان رضایت از زندگی بوسیله شاخصهای استخراج شده از پاسخ به پرسشنامهها بدست میآیند. در یک نمونه از این نظرسنجیها ، افراد میزان شادی خود را با گزینههای بسیار شاد ، خیلی شاد ، نهچندان شاد و اصلاً شاد مشخص میکنند. این نحوه سنجش یکی از شناختهشدهترین روش هاست که توسط سرشماری جهانی استفاده میشود که بر پایه نظریات اقتصاد متعارف بوجود آمده است.
به صورت منطقی و عقلی ، ممکن است دیدگاه اقتصاد متعارف منطقی بنظر برسد و اغلب افراد از داشتن درآمد و ثروت بیشتر استقبال کنند با اینحال ، اغلب افراد از دریافت افزایش حقوق استقبال میکنند زیرا توان خرید کالاهای بیشتر، بهبود سطح زندگی ، فراهم کردن فرصتهای بیشتر برای فرزندان و اهدا به خیریه ها را برای آنها را بوجود می آورد. افراد در سراسر جهان برای دریافت حقوق بیشتر و شرایط کاری بهتر دست به اعتصاب میزنند
با اینکه فرض اقتصاد متعارف شادمانی افراد از دریافت پول است اما به عقیده اقتصاد رفتاری تحلیل شادمانی و مطلوبیت بحث پیچیدهتری به شمار میرود. بعضی از اقتصاددان رفتاری باور دارند که بسیاری از افراد نمیدانند که چه چیزی آنها را شاد میکند. به علاوه، آنها استدلال میکنند که حتی اگر افراد میدانستند که چه چیزی آنها را خوشحال میکند، اطلاعات غلط و گمراهکننده و توانمندی ضعیف پردازش اطلاعات منجر به تصمیمات نادرست میشد. بنابراین ، حتی اگر درآمد افزایش پیدا کند،افراد میتوانند تصمیماتی را اتخاذ کنند که میزان درآمد و نه میزان شادمانی آنها را افزایش دهد.
شواهدی وجود دارند که نشان میدهند افزایش درآمد سرانه همیشه منجر به افزایش میزان شادمانی نمیشود. بعضی از متخصصین اقتصاد رفتاری بیان میکنند که افزایش درآمد سرانه تنها در کوتاه مدت میزان شادمانی را افزایش میدهد و بعد از عادت کردن به این افزایش ، بیشتر افراد به سطح رضایت قبلی خود بازگشت میکنند.
بعضی از روانشناسان باور دارند که موقعیت اقتصادی نسبی فرد در مقایسه با سایر افراد ، اهمیت بیشتری از درآمد و ثروت او در میزان شادمانی فرد دارد. طبق این دیدگاه، میزان شادمانی یک فرد متمول میتواند کمتر از میزان شادمانی یک فرد فقیر باشد.
شادمانی باز می گردد
بسیاری از اقتصاددانان باور دارند که یکی از دلایلی که موجب میشود داشتن پول بیشتر بعد از تامین نیازهای اولیه شادمانی بیشتری را به همراه نیاورد این است که افراد به موقعیت نسبی خود در جامعه بسیار اهمیت میدهند. درواقع مورد مهم ، نه میزان داشتههای آنان بلکه میزان نسبی داشتههای آنان نسبت به سایر افراد است. همچنین با افزایش درآمد سرانه ، انتظارات افراد از نیازهای آنان بیشتر میشود. میزان شادی افراد با هنجارهای آنان با سطح ضروری درآمد رابطه دارد.
بدین ترتیب افراد، شروع به افزایش درآمد میکنند و این مسابقه آغاز میشود. میزان شادی افزایش پیدا میکند اما زمانی که آنها متوجه شوند که درآمد دوستان و آشنایان آنها و هنجارهای اجتماعی در رابطه با میزان پول لازم برای تامین سطح زندگی نیز افزایش یافته است،سطح شادمانی به مقدار پیشین باز میگردد. فارغ از توانایی افراد برای درآمدزایی، افزایش درآمد تنها برای دورهای موقتی شادمانی آنها را زیاد میکند. بعضی از متخصصین به این اشاره میکنند که افراد در طی ۴ سال به سطوح درآمدی بالاتر عادت میکنند. بعضی از متخصصین عقیده دارند که دولت باید دخالت کند و به افراد تلنگر بزند که خود را از تردمیل لذتجویی رها کنند.