به گزارش اصفهان زیبا؛ فصل بهار، ایام ماه مبارک رمضان و عید فطر جزو شاهرگهای اکران فیلمهای سینمایی در طول سال حساب میشوند. تعطیلات نوروزی از بهترین بازههای زمانی سینما در جذب مخاطب و فروش بلیت است؛ از مهیابودن فرصتی برای اوقات فراغت گرفته تا جنبههای سرگرمی تفریحی عیدانه و شاید جزئی از برنامه گردشگران، همه وهمه از دلایلی هستند که این بازه زمانی را برای متولیان سینما حساس و برای مخاطبان سینما جذاب میکند.
در یک روز بهاری از ایام نوروز و در شرف تعطیلات عید سعید فطر پا به سینما ساحل اصفهان میگذارم؛ سینمایی که به لحاظ موقعیت جغرافیایی، جایگاه سینمایی و تعداد مخاطب جزو بهترین سینماهای استان و کشور محسوب میشود و به نظر میرسد مکان خوبی برای تهیه یک گزارش درباره سینما باشد.
با این وجود، همواره فیلمهای اکران ویژه نوروزی بسیار بحثبرانگیز است؛ چراکه سازنده و بیننده در موقعیت مناسبی روبهروی هم قرار میگیرند. از بسته اکران نوروز۱۴۰۴ فیلمهای «موسی کلیمالله» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در ژانر تاریخیمذهبی، «دایناسور» اثر مسعود اطیابی، «عینک قرمز» به کارگردانی حسین مهکام، «کوکتل مولوتوف» اثر حسین دوماری در ژانر کمدی، «رها» به کارگردانی حسام فرهمند و در سبک اجتماعی، «پیشمرگ» اثر علی غفاری همچون آثار قبلی اش در ژانر جنگ و دفاع مقدس و برای مخاطب کودک و نوجوان دو فیلم «پسر دلفینی2» اثر محمد خیراندیش و «بامبولک» فیلم آرش معیریان در فهرست پخش قرار دارند.
از میدان انقلاب که به سمت سینما میروم طراوت هوای چهارباغی و عطر بهاری اصفهان همراه با لبخندهای زیبایی بر لب شهروندان و گردشگران نقش بسته است. درِ ورودی بنر تبلیغاتی تخفیف ۳۰درصدی را به عنوان عیدانه سینمایی میبینم و در ذهنم محیط داخلی سینما را شلوغ تصور میکنم. چندپله ابتدایی را بالا میروم. به محض ورود ناخودآگاه تبسم چهرهام درهم میرود و با مخاطبانی که کمتر از تصوراتم است روبهرو میشوم.
رودخانه جاری، مخاطب بیشتر
از متصدی ورودی سینما که با کتوشلواری بسیار اتوکشی شده کناری ایستاده است، درباره چگونگی استقبال مخاطبان در این ایام سؤال میپرسم که جواب میدهد: «بازنبودن آب زایندهرود بهطورمستقیم روی مخاطبان سینما تأثیر میگذارد؛ به خصوص اینکه اکثر کسانی که در این ایام به سینما میآیند گردشگر هستند؛ حتی اگر بارندگی باشد، مخاطب ما چندبرابر است؛ چون اغلب در هنگام بارندگی، رهگذران چهارباغ و گردشگرها به بهانه یافتن سرپناه و نماندن زیر باران به سینما میآیند و خود را سرگرم فیلمدیدن میکنند. همچنین جریانداشتن رودخانه هم نقش بسیار مؤثری دارد؛ چراکه حاشیه رودخانه شلوغتر از همیشه و مخاطب ما بهتبع، از تعدد گردشگر و شلوغی ناحیه بیشتر میشود؛ چراکه اکثر مردم نگاه سرگرمی به سینما دارند.»
سینما، جایی برای اوقات فراغت
آقامحسن مخاطب دیگری است که به همراه خانمش به سینما آمده است. او که روی صندلیهای انتظار نشسته تا درِ سالن باز شود، درباره چگونگی سینماآمدنش میگوید: «ناگهانی و خیلی اتفاقی به سینما آمدم. با همسرم در حال قدمزدن در چهارباغ بودیم که به صورت اتفاقی تصمیم گرفتیم برای گذران اوقات فراغت به تماشای فیلم “دایناسور” در ژانر کمدی بنشینیم.» او درباره اولویت سینما در سبد فرهنگی زندگیاش نیز میگوید که بهطور میانگین، حدود دوهفته یکبار به سینما میآید و سینما برایش حکم تفریح و گذارندن وقت همراه خانوادهاش را دارد.
اما در میان صحبتهایش حرفی زد که برایم جالب بود. او اغلب برای تماشای فیلم به سینما ساحل یا چهارباغ میرود؛ چرا که این دو سینما به پل تاریخی سیوسهپل نزدیک است و تماشای فیلم در کنار چنین منظرهای برایش بسیار لذتبخش است.
امن و سرشار از شوق کودکی
به سراغ دو پسر میروم که به ظاهر برادر هستند. حدسم درست است؛ محمد و علی دو برادری هستند که در ایام تعطیلات به سینما آمدهاند. محمد، برادر بزرگتر، یک نوجوان کلاس دهمی است و علی برادر کوچکتر است که هنوز سنش به مدرسهرفتن نمیرسد. از آنها میپرسم که چه چیزی باعث شده که به سینما آمدهاند؟ محمد با کمال احترام و غرور نوجوانانهاش جواب میدهد: «ما با پدر و مادرمان بیرون آمدیم. اکنون آنها مشغول چهارباغگردی هستند و من هم برادرم را به سینما آوردم.» علیآقا قصد دیدن فیلم «بامبولک» کرده و بلیت آن را تهیه کردند و الان هم از شواهد پیداست که کاسه صبرش سرریز شده و دیگر تحمل انتظار تا شروعشدن فیلم را ندارد!
لحظهبهلحظه که به شروع سانس این فیلم ژانر کودک و نوجوان باکس نوروزی نزدیک میشویم کودکان بیشتری را در سالن میبینم؛ به حدی که دیگر سینما را با سروصدا و شلوغیشان روی سر گذاشتهاند و دیگر صدا به صدا نمیرسد. شوق چشمان علیکوچولو بیشتر و بیشتر میشود، دل توی دلش نیست و این را میشود در چشمانش دید.
کودک و نوجوان، انتخابهایی محدود!
خانم سلطانی که مادر دو بچه دوقلو و بازیگوش است، درباره آمدنش به سینما میگوید: «ما هفته گذشته به همراه همسرم فیلم “رها” را تماشا کردیم و لذت بردیم. این هفته بچهها را به سینما آوردم فیلم ببینند.»
از سبد انتخاب فیلم برای کودکانش میگوید: «فیلمهای “پسر دلفینی۲” و “بامبولک” دو فیلمی هستند که مناسب مخاطب کودک و نوجوان است؛ اما چون بچههایم فیلم “پسردلفینی1” را دیده بودند و دوست نداشتند، تصمیم گرفتیم این بار برای بچهها بلیت فیلم “بامبولک” را تهیه کنیم. در کل ما خانواده حق انتخابی زیادی برای بچههایمان در سینما نداریم؛ چراکه فیلمهای کمدی کمی سخیف است و آنها را مناسب تماشا به همراه بچههایم نمیبینم.»
اکران نوروز ۱۴۰۴، ضعیفتر از هر زمانی!
و اما بوفه سینما؛ جایی که اکثر اوقات حتی از سالنها شلوغتر است. از متصدی بوفه میپرسم حال و احوال چطور است؟ میگوید: «مخاطب نسبت به سال پیش بسیار کمتر شده و در مخاطبان سینما رضایت همیشگی وجود ندارد.» او درباره سلیقه تماشاگران هم اضافه میکند: «براساس آنچه دیدهام، مردم اغلب فیلمهای کمدی را میپسندند و سالن این ژانر از آثار تا حدودی تکمیل ظرفیت میشود؛ اما در این ایام و فیلمهای جدیدی که در نوروز به سینما آمده، فیلمهای خیلی جالبی وجود ندارد. شخصا زیاد نپسندیدم و الان هم همانطورکه میبینید حتی فیلم کمدی پرطرفدار باکس امسال سالنش تکمیل نیست.
در واقع از لحاظ کیفی، از آن کیفیت همیشگی دیگر خبری نیست. حتی فیلمهای عید سال گذشته بهتر بودند؛ اما به طور کلی درحال حاضر از فیلم کمدیهایی که قبل از عید اکران شدهاند بیشتر استقبال میشود و مردم آنها را نسبت به فیلمهای اکران بهاره بیشتر دوست دارند.» گفتوگویم با او در همین حد بود؛ اما حقایق تلخی را بیان کرد. از اینکه سلیقه مردمی بر اثر خوراک و آنچه در سالهای اخیر تحویل مخاطب دادهشده اینقدر تغییر کردهاست و کیفیت و محتوای فیلمهای کمدی سخیف و البته برای بعضی از سنین نامناسب شده بگذریم، نکته قابلتأمل این است که فیلمهای ویژه اکران نوروز ۱۴۰۴ از لحاظ محتوایی بهقدری مسموم و فاقد ارزش شده که مردم به سراغ فیلمهای کمدی اکران قبل از عید میروند!
برای اولین بار!
با همین درگیری ذهنی جوانی خوشتیپ با موهایی که مشخص است زمان زیادی را صرف سشوار و مرتبکردنش صرف کرده را میبینم. سؤالم از او درباره چرایی آمدنش به سینما و فیلمی که میخواهد ببینید است. با لبی خندان و قهقههای از ته دل جواب میدهد: «من بار اولی است که پا به سینما گذاشتهام و آن هم به اجبار نامزدم. خودم عاشق فیلم جنگی و ژانر اکشن هستم؛ ولی نامزدم تأکید داشت فیلم “هفتادسی” را ببینیم که در نهایت سلیقه او بر کرسی نشست.»
او میگوید اصلا از این فیلمها لذت نمیبرد و اگر هم فیلمی را بپسندد ترجیحش بر آن است که آن را داخل موبایل تماشا کند.
واقعیت میدانی متفاوتتر از پیشبینیها!
آمده بودم تا از سینمای بهاری بنویسم؛ اما آنچه در طول چندساعت از مشاهداتم در سینما دیدم بیشتر خواب زمستانی سینما بود تا طراوت بهاری آن! هرچند به لحاظ آکادمیک خیلی درست نیست که وضعیت یک سینما را به وضعیت سایر سینماها تعمیم دهیم؛ اما آماری که از فروش کلی فیلمهای اکران بهاره در سایتها منتشر شده است، وضعیت چندان متفاوتی را نسبت به آنچه در این گزارش نوشتیم و خواندیم نشان نمیدهد؛ اتفاقی که نشان میدهد حتی با داشتن فیلم در ژانرهای مختلف در اکران بهاره، مخاطب با این تنوع هم نمیتواند خوراک مناسب خود را در آثار سینمایی پیدا کند.
طبیعی است که وقتی خوراک مناسب برای ذهن، جسم و روح مخاطب نباشد، او هم آن را از سبد محصولات خود حذف میکند. بهراستی مشکل کنونی سینمای ایران چیست؟ سؤالی که رسیدن به جوابش سختیها و دشواریهای زیادی را میطلبد.