به گزارش اصفهان زیبا؛ پژوهشهای یک ایرانشناس صاحبنام و دغدغهمندی اهالی نیکآباد باعث شد ریشههای باستانی یک آیین فراموششده، پدیدار و ثبت شود.
گزارش پیش رو، در گفتوگو با محمد طاووسی، مدیرعامل انجمن دوستداران میراث ینگآباد با روایتهایی از دکتر حبیب برجیان، ایرانشناس و متخصص زبانهای ایران باستان، درباره «آیین شصتوششی جرقویه» نوشته شده است؛ میراث ناملموسی که حالا در مسیر مرعیشدن، حفاظت، ثبت و معرفی به میراثدوستان و گردشگران قرار گرفته است.
مدیرعامل انجمن دوستداران میراث ینگآباد، در گفتوگو با «اصفهان زیبا»، با اعلام خبر برگزاری نشست «از نیکآباد تا نیویورک؛ واکاوی آیین شصتوششی جرقویه» بیان کرد: «جشنهای باستانی ایران که امروزه بسیاری از آنها فراموش شده یا در گوشه و کنار ایرانزمین با نام هایی دیگر پراکندهاند، از مهمترین آثار هویتی ایرانیان محسوب میشوند. یکی از این جشنهای باستانی، جشن خردادگان است که قرنها از فراموشی آن میگذرد؛ تا جایی که در عصر بیرونی هم اطلاعاتی از آن وجود نداشته است؛ اما امروز پس از قرنها از دل گرکویه باستانی، این جشن کهن رخ مینمایاند و شکوه تاریخ و فرهنگ این دیار ناشناخته را به نمایش میگذارد.»
محمد طاووسی افزود: «در حاشیه شهرهای بزرگ امروزی یا تمدنهای شکلگرفته در عصرهای جدید، سرزمینهای گمنامی وجود دارند که در دل خود اسرار ناشناخته ایران باستان را چون دُری گران نگهداری میکنند؛ اسراری که هر کدام گوشههایی از تمدن و شکوه ایرانشهر بزرگ را به رخ میکشد. گرکویه باستانی یا جرقویه امروزی از آن دست سرزمینهایی است که در گمنامی، کولهباری ارزنده از تاریخ و فرهنگ فراموششده ایران زمین را به دوش سراسر زخمی خود میکشد.»
به روایت او، استاد شفیعی نیکآبادی در کتابی به نام «گرکویه؛ سرزمینی ناشناخته بر کران کویر» گرکویه را سرزمینی ناشناخته بر کران کویر و موزه ایرانشناسی کوچک نامیده که چون نگینی درخشان در حاشیه کویرهای مرکزی ایران میدرخشد. «گرکویه» بنابر آنچه در کتب تاریخی آمده، به معنای «سرزمین ستایش و نیایش و جایگاه پاکنهادان» است.
روایتهای باستانی از «در بهشت»
حبیب برجیان، ایران شناس و متخصص زبانهای ایران باستان ، مهمان ویژه رویدادی بود که در گرکویه برگزار شد.
از او بهعنوان یکی از پژوهشگران برجسته ایرانشناسی و زبانهای ایرانی یاد میکنند؛ پژوهشگری که در دانشگاههای معتبر آمریکا تدریس و تحقیق کرده و نقش مهمی در حفظ و مطالعه زبانها و فرهنگهای ایرانی ایفا میکند.
در این نشست صحبتهایش را با اشاره به اینکه خرداد ایزدبانوی موکل بر آبها در آیین زرتشتی است، آغاز کرد.
برجیان تصریح کرد: «در برهان قاطع آمده است که خرداد نام روز ششم از هر ماه شمسی را گویند و در خردادروز از خردادماه که نام ماه و روز با هم موافق باشد، پارسیان آن روز را جشن و عید نمایند و آن را جشن خردادگان نامند.»
نویسنده کتاب «گنجینه گویشهای استان اصفهان» ادامه داد: «مردادماه 1403 پس از دعوت دوستان انجمن دوستداران میراث ینگآباد به شهرستان گرکویه و بازدید از بخشهایی از این سرزمین کهن، در گفتوگوهای پایان سفر که در دفتر این انجمن داشتیم، بر روی کلمه شصتوششی دقت و تأمل کردم. منظور از این شصتوشش، شصتوشش روز بعد از عید نوروز است. با یک حساب و کتاب جزئی، در همان جلسه متوجه شدم این آیین بر اساس تقویم جلالی که در آن ماههای قدیم سی روز بوده است، در ششم خردادماه برگزار میشود و این تاریخ در تقویم خورشیدی کنونی برابر 4 خرداد است.»
پژوهشگر مرکز ایرانشناسی دانشگاه کلمبیا افزود: «در ایران قدیم هر روز ماههای سال نامی داشتند و تقارن نام روز و ماه، جشنهای باستانی را به وجود میآورد. روز ششم هر ماه را خرداد میگفتند و شصتوششی برابر میشود با خردادروز از خردادماه و این باید جشن خردادگان باشد. پس بر اساس این تقارن باید گفت شصتوششی همان خردادگان است؛ اگرچه اکنون نام این آیین شصتوششی است.»
به روایت نویسنده مقاله پژوهشی «خردادگان در جرقویه»، نیاز بود عناصر این جشن در گرکویه شناسایی شود و با پژوهشهای صورتگرفته مشخص شد که مهمترین آداب شصتوششی، آبتنی در شاهچشمه بوده (که متأسفانه اکنون خشک شده) و هر شرکتکنندهای مقید به انجام آن بوده است.
این کیفیت با ذات ایزدبانوی خرداد که موکل بر آبها بوده کاملا تطابق دارد و اینجاست که چگونگی مراسم خردادگان برای نخستینبار، معلوم میشود.
به گفته نویسنده کتاب «کتابت زبانهای ایرانی»، المانهای دیگری هم هستند که پایه و اساس این جشن را میسازند؛ از جمله: اصطلاح «دَرِ بهشت» که به جایی در مجاورت استخر اطلاق میشده و تورفتگی در صخره بوده که جهت برآوردهشدن آرزوها به جداره آن، سنگ میچسبانند و بانوان به درخت اَشک مجاور آن دخیل میبستند.
همچنین «تنور حضرت فاطمه(س)» المان دیگری بوده است. ماجرا هم این بوده که در آن نزدیکی چاهی است به صورت حفرهای دارای حرارت و بخار آب و بانوان برای برآوردهشدن حاجات، در آن زیورآلات معمولی میریختند. همچنین عنوان «اشکفت چهلدختر» را هم به مغارهای داده بودند در بالای سر چشمه که در آن شمع میافروختند و حتی تا چندسال پیش هم یکی از بانوان روستای سیان هر شب فانوسی را در این غار روشن میکرده است.
برجیان همچنین افزود: «اهالی منطقه از حدود ده روز تا یک ماه پس از خردادروز، به شاهچشمه روستای سیان میآمدند و به همین جهت اصطلاح “بازار مَکاره” هم به عنوان یکی از المانهای این جشن باستانی شناخته میشد. باید گفت این نوع جشنهای ایرانی معمولا دهروزه بودند که به سبب تغییر تقویم و سردرگمیهایی که در این رابطه ایجاد شده است (مخصوصا در زمان هخامنشیان که تقویم را تصحیح میکردند)، معتقدان برای اطمینان جشنها را یک بار بر اساس تقویم جدید و باردیگر بر پایه تقویم قدیم برگزار میکردند؛ به همین سبب بازارهای مکاره در کنار جشنهای باستانی به منظور تأمین مایحتاج شرکتکنندگان شکل میگرفت که در سیان نیز این بازار وجود
داشته است.»
آیین شصتوششی؛ در مسیر ثبت ملی و جهانی
عضو هیئت ویراستاری دانشنامه ایرانیکا، ادامه داد: «در منایع تاریخی و مذهبی زرتشتی هیچ اثری از خردادگان وجود ندارد؛ مگر توضیحات مختصری از ابوریحان بیرونی. بنابراین آیین شصتوششی گرکویه که همان خردادگان باستان است، میتواند ابعاد جشن باستانی و فراموششده خردادگان را روشن سازد و به همین دلیل این مطلب برای همه ایرانشناسان دارای اهمیت
خواهد بود.»
پژوهشگر صاحبنام ایرانی در پاسخ به اینکه چرا غبار فراموشی بر چهره جشن خردادگان نشست، توضیح داد: «در آغاز خرداد موکل بر عنصر فوقالعاده آب بود که مهمترین عنصر در شکلگیری تمدن ایرانی است. زمانی فلات ایران مسکون شد که کاریز (قنات) اختراع شد و هرجا کاریز آمد، آبادی نیز آمد. با گذشت زمان، ایزدبانوی خرداد رقیبان اساطیری پیدا کرد که یکی از آنها آپام نبات بود (آبان) که او نیز موکل بر آب شد. دیگری ناهید (آناهیتا) که تمام ایزدان زن را تحتتأثیر قرار میداد. ایزد دیگر که با آب نسبت داشت، تِشتر (تیر) بود که موکل بر باران شد.»
او افزود: «کمکم این ایزدان زرتشتی سبب فراموشی خردادگان شدند؛ به علاوه که در زمان ساسانیان آناهیتا بر دیگر ایزدان زن چیره شد و این سبب شده است که در عصر بیرونی هیچ اثری از خردادگان باقی نمانده باشد. حال مشاهده میکنیم یکباره پس از سههزار سال در جرقویه آیینی وجود دارد با شاخصههای خردادگان که نشان میدهد قدرت این ایزدان باستانی آنچنان نبوده است که در همهجا بتوانند خردادگان را
از بین ببرند.»
دکتر حبیب برجیان در ادامه تصریح کرد: «آیین شصتوششی میبایست در سطح ملی و جهانی مورد توجه قرار گیرد. این آیین به علت خشکی چشمه رو به خاموشی و فراموشی است و شاید برای اهالی منطقه دیگر اهمیت قبل را نداشته باشد؛ اما اگر این رویداد درست معرفی و ارائه شود میتواند حوزه گردشگری شهرستان جرقویه و استان اصفهان را تحتتأثیر قرار دهد.»
به روایت این ایرانشناس، آیین شصتوششی جرقویه یکی از میراث ناملموس ایران است که قابلیتهای فراوانی دارد و میتواند مانند «آیین قالیشویان مشهد اردهال» (که بازمانده مهرگان است) به ثبت ملی و جهانی برسد و سالانه گردشگران زیادی را به منطقه جذب کند.
به گفته محمد طاووسی، دکتر حبیب برجیان طی چند سفر به منطقه و بازدید از محل برگزاری آیین شصتوششی در روستای سیان، آتشکده حسنآباد، روستای رامشه، دژکوه حسنآباد و مناطق مختلف، مقاله پژوهشی با موضوع این آیین را تهیه کرده که به زودی نیز منتشر خواهد شد.
برجیان همچنین سخنران نشست تخصصی دیگری با عنوان «گویش ینگآبادی؛ یادگار سرزمین ماد» نیز بوده که در ینگآباد برگزار
شده است.