انتخاب عنوان «مردی مقابل رژه» برگرفته از کنشی استوار است

«مردی مقابل رژه» نمایش ایستادگی برای اصفهان

نمایش «مردی مقابل رژه» به کارگردانی محسن رهنما، روایتگر مقاومت عباس بهشتیان در دهه ۳۰ شمسی است که برای حفظ میراث تاریخی اصفهان در برابر تانک‌ها و توپ‌های ارتش ایستاد.

تاریخ انتشار: 13:11 - یکشنبه 1404/02/7
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
«مردی مقابل رژه» نمایش ایستادگی برای اصفهان

به گزارش اصفهان زیبا؛ نمایش «مردی مقابل رژه» به کارگردانی محسن رهنما، روایتگر مقاومت عباس بهشتیان در دهه ۳۰ شمسی است که برای حفظ میراث تاریخی اصفهان در برابر تانک‌ها و توپ‌های ارتش ایستاد.

در دنیای تئاتر، گاهی آثاری خلق می‌شوند که فراتر از یک اثر هنری صرف، به موضوعاتی اجتماعی، فرهنگی و تاریخی تبدیل می‌شوند. نمایش «مردی مقابل رژه» یکی از همین آثار است که تحت تأثیر شخصیت برجسته عباس بهشتیان شکل گرفته. محسن رهنما، نویسنده و کارگردان این نمایش، با نگاهی دقیق به موقعیت تاریخی خاص اصفهان، به سراغ یکی از رویدادهای مهم دهه ۳۰ شمسی رفته است؛ روزی که عباس بهشتیان در برابر تانک‌ها و توپ‌های ارتش ایستاد تا از عبور آن‌ها روی سی‌وسه‌پل تاریخی جلوگیری کند.

در این نمایش، رهنما با دقت فراوان به جنبه‌های انسانی و روحیه مقاوم بهشتیان پرداخته و در قالبی تئاتریکال، قدرت ایستادگی در برابر بی‌عدالتی و ناآگاهی را به تصویر می‌کشد. بهشتیان، یکی از مهم‌ترین اصفهان‌شناسان معاصر، نه تنها در عرصه پژوهش‌های تاریخی، بلکه در تمام زندگی‌اش برای حفظ و حراست از هویت فرهنگی اصفهان تلاش کرده بود. اکنون این داستان تاریخی با زبان تئاتر روایت می‌شود؛ زبانی که هیچ‌گونه فاصله‌ای میان اثر و تماشاگر نمی‌گذارد و ارتباطی بی‌واسطه برقرار می‌کند. کارگردان با درک عمیق از تاریخ و فرهنگ اصفهان، توانسته است نمایشنامه‌ای خلق کند که هم از لحاظ احساسی و هم از لحاظ تاریخی پرمحتوا باشد. این اثر نه تنها به مقاومت فردی در برابر قدرت‌های ظالم پرداخته؛ بلکه به‌ویژه به فرهنگ و تاریخ اصفهان توجه دارد؛ فرهنگی که در طول تاریخ بارها تهدید شده؛ اما همواره به‌واسطه افرادی چون بهشتیان در برابر این تهدیدها ایستادگی کرده است.

در گفت‌وگویی که «اصفهان زیبا» با محسن رهنما درباره نمایش «مردی مقابل رژه» داشته است، او از جزئیات خلق این اثر و انگیزه‌های خود برای به‌تصویرکشیدن زندگی عباس بهشتیان صحبت می‌کند.

چه عاملی برای شما الهام‌بخش شکل‌گیری نمایش «مردی مقابل رژه» بود و ایده‌ اولیه نمایش و عنوان آن از کجا نشئت گرفت؟

انتخاب عنوان «مردی مقابل رژه» برگرفته از کنشی استوار و ستودنی از سوی عباس بهشتیان است. در واقع این نمایش روایتی است از زندگی عباس بهشتیان، پژوهشگر فرهیخته و اصفهان‌شناس برجسته‌ای که در زادگاه خود کمتر شناخته شده است. نقطه‌ کانونی این اثر، به یکی از ماندگارترین لحظات زندگی او بازمی‌گردد؛ روزی در ۲۱ آذر ۱۳۳۳ هم‌زمان با «روز ارتش»؛ زمانی که نیروهای نظامی با تانک‌ها و ادوات سنگین نظامی قصد عبور از سی‌وسه‌پل را داشتند.

او در اقدامی اعتراضی، با درازکشیدن مقابل ستون نظامی، کوشید تا از عبور این کاروان نظامی از روی سی‌وسه‌پل، یکی از ارزشمندترین میراث تاریخی شهر، جلوگیری کند. کنش شجاعانه‌ای که سال‌ها در سایه‌ فراموشی مانده بود، اینک در قالبی نمایشی، فرصتی برای بازخوانی دوباره یافته است.

این عنوان در واقع، ترجمان رفتاری است که به‌زعم من آن‌چنان ژرف و تأمل‌برانگیز بوده که شایسته بود نام نمایش برگرفته از آن باشد؛ اقدامی نمادین و شجاعانه که نه فقط یک اعتراض مدنی، بلکه نوعی پاسداری فرهنگی از میراث تاریخی اصفهان محسوب می‌شود.

عباس بهشتیان به‌عنوان محور روایت نمایش، شخصیتی کمترشناخته‌شده اما تأثیرگذار است. کمی بیشتر از او و جایگاهش در فرهنگ و حافظه‌ تاریخی اصفهان بگویید.

بهشتیان چهره‌ای فرهیخته، دغدغه‌مند و عاشق اصفهان بود و اصفهان را نه صرفا به‌عنوان یک زادگاه، بلکه چونان موجودی زنده و میراثی گران‌بها نگاه می‌کرد. نسبت به هر اثر تاریخی، از بناهای نامدار گرفته تا خانه‌های کمترشناخته‌شده، حساسیتی مثال‌زدنی داشت و در برابر کوچک‌ترین تهدید نسبت به هویت تاریخی شهر واکنش نشان می‌داد.از او به‌عنوان چهره‌ای اهل قلم یاد می‌شود که همواره در حال نوشتن و نامه‌نگاری به نهادها و مسئولان برای دفاع از هویت و معماری شهر بود. بسیاری از این پیگیری‌ها و تلاش‌ها به‌صورت پژوهش‌هایی ارزشمند نیز منتشر شده‌اند.

از جمله آثار ماندگار او می‌توان به کتابی درباره‌ کبوترخانه‌های اصفهان در دهه‌های ۳۰ و ۴۰، مجموعه‌ «گنجینه آثار ملی» و جزوه‌های پژوهشی درباره‌ بناهای کمترشناخته‌شده‌ شهر اشاره کرد.

یکی دیگر از جنبه‌های پراحساس زندگی او، علاقه‌ عمیقش به طبیعت و درختکاری بود؛ به‌گونه‌ای که بنا بر روایت‌های تاریخ شفاهی و گفته‌ نزدیکانش، سالی نبود که او نهال‌های بی‌شماری نکارد و پرورش ندهد. این عشق به زمین و شهر، در تک‌تک رفتارهایش متجلی بود.

چه شد که نوشتن و سخن‌گفتن از عباس بهشتیان به دغدغه‌ای جدی برای شما تبدیل شد؟ آیا شرایط امروز اصفهان در شکل‌گیری این ایده نقش داشت؟

در حقیقت، نخستین جرقه نه از مسائل بیرونی، بلکه از خودِ شخصیت عباس بهشتیان زده شد. منابع و مستندات اندکی درباره‌ ایشان وجود دارد؛ اما همان اندک اطلاعاتی که در اختیار داشتم، تصویری شگفت‌انگیز و الهام‌بخش از انسانی استوار و فرهیخته به من ارائه داد؛ شخصیتی که فارغ از بستر تاریخی‌اش، آن‌قدر منحصربه‌فرد و عمیق بود که مرا به سمت خلق روایتی نمایشی سوق داد.

در آغاز، تنها خودِ بهشتیان برایم موضوع بود؛ اما هرچه بیشتر در زندگی و آثارش تأمل کردم، دریافتم که این شخصیت، تنها متعلق به گذشته نیست. او در واقع پاسخی است به نیازهای امروز، به خلأیی که در مواجهه‌ ما با تاریخ، بافت شهری و مسئولیت‌پذیری فرهنگی احساس می‌شود.بهشتیان انسانی بود آگاه، بااراده و ریشه‌دار در هویت تاریخی شهر. هرچه پیش‌تر رفتم، این احساس در من تقویت شد که زمانه‌ ما نیازمند بازشناسی چنین چهره‌هایی‌ست؛ انسان‌هایی که با کنش‌های فردی‌شان، در سکوت، حافظ حافظه‌ شهری و فرهنگی ما بوده‌اند؛از همین‌رو، تولید این نمایش برای من نه‌فقط یک انتخاب هنری، بلکه پاسخی بود به ضرورتی درونی و بیرونی؛ ضرورتی برای بازخوانی و بازپروری یاد مردی که در سایه مانده؛ اما در روشنی وجدان تاریخی شهر حضوری زنده و الهام‌بخش دارد.

این نمایش در چه ژانر یا سبک نمایشی‌ جای می‌گیرد؟

این اثر در قالب نمایشنامه‌‌های آمیخته نگاشته شده است؛ گونه‌ای که به‌جای پایبندی صرف به یک سبک یا ژانر مشخص، از تنوع ژانری بهره می‌برد و تلاش می‌کند وابسته به فرم تئاتریکال باقی بماند. در این شیوه، مفاهیم فراتئاتری حضوری پررنگ دارند. به‌عبارتی، به تئاتر اشاره مستقیم دارد. در چنین ساختاری، مرز میان مخاطب و اثری که اجرا می‌شود به حداقل می‌رسد و اثر می‌کوشد بی‌واسطه و صمیمانه با مخاطب ارتباط برقرار کند.

در حوزه‌ کارگردانی نیز تلاش کردم تا همین مؤلفه‌ها را در اجرا متجلی سازم. صمیمیتی که در متن وجود دارد، در میزانسن و طراحی صحنه نیز دنبال شده است. از واقع‌گرایی صرف پرهیز کردم و کوشیدم با بهره‌گیری از حداقل عناصر بصری، بیشترین معنا را منتقل کنم؛ تا آنجا که مخاطب بتواند به‌سادگی با اثر ارتباط برقرار کرده و مفاهیم را از آن استخراج کند.

به‌نظر شما، امروز مهم‌ترین چالش و دغدغه‌ تئاتر اصفهان چیست؟

آنچه در وهله نخست به ذهنم می‌رسد، کمبود جدی سالن‌های نمایشی است. تعداد سالن‌هایی که به‌صورت واقعی و حرفه‌ای در اختیار تئاتر قرار دارند، بسیار اندک است. این سخن را با اشراف کامل به وضعیت موجود بیان می‌کنم؛ چرا که متأسفانه برخی سالن‌ها مسیر خود را از تئاتر جدا کرده‌اند و عملا وارد چرخه‌ کسب‌و‌کار و بیزینس شده‌اند؛ به‌گونه‌ای که تئاتر را نه به عنوان یک ضرورت فرهنگی، بلکه به عنوان یک مشتری می‌نگرند. این نگاه وارونه است؛ چرا که سالن‌ها باید در خدمت تئاتر باشند، نه آنکه تئاتر در گرو اجاره‌ سالن.

در حال حاضر، هنرمندان تئاتر برای اجرای آثار خود باید هزینه‌های سنگینی بابت اجاره‌ پرداخت کنند؛ هزینه‌هایی که اغلب خارج از توان گروه‌های نمایشی است. این رویه نه‌تنها مشوقی برای خلق اثر نیست؛ بلکه عملا مانعی در مسیر تولید و اجراست.

نمونه‌ مشخص این وضعیت، سالن فرشچیان است که برخلاف برخی دیگر از نهادها مانند شهرداری یا حوزه هنری که از هنرمندان حمایت می‌کنند، سیاست‌هایش در جهت حمایت از تئاتر تعریف نشده است. این سالن که متولی آن اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است، با افزایش مداوم هزینه‌های اجاره، فشار مضاعفی را بر گروه‌های تئاتری تحمیل کرده و متأسفانه تاکنون اقدام مؤثری از سوی متولیان آن برای اصلاح این روند صورت نگرفته است. بی‌تردید این شرایط ادامه‌دار، برای هنرمندان اصفهان ناعادلانه و نگران‌کننده است.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

15 + سیزده =