مجموعه مقالاتی با عنوان «زندگی شهری؛ چالشهای کنونی افقهای آینده» از سوی «کمیته ملی اسکان بشر ایران» منتشرشده که در ارتباط با زندگی شهری و آنچه بهعنوان چالش پیش روی آن شناخته میشود، مباحث مختلفی را از سوی جامعه دانشگاهی کشور ارائه کرده است. اینکه این مجموعه مقالات با چه هدفی منتشرشده و بهطورکلی «کمیته ملی اسکان بشر ایران» در حوزه مسائل شهری چه فعالیتهایی را در دستور کار دارد، محور گفتوگویی است که با دکتر اعظم ملایی، دبیر شورای پژوهشی کمیته ملی اسکان بشر ملل متحد در ایران، انجام دادهام.
روز گذشته، شهردار و اعضای ششمین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان با آیتالله سیدابوالحسن مهدوی، امامجمعه موقت اصفهان و عضو مجلس خبرگان رهبری دیدار و گفتوگو کردند.سخنگوی شورا درباره مسائل طرحشده گفت: در این دیدار رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان با ترسیم چشمانداز و برنامههای آینده شورا از اقدامات سه ماه گذشته این مجموعه گزارشی بیان کرد و از منشور شورای ششم به آیتالله مهدوی نسخهای ارائه داد. علی صالحی تصریح کرد: در این دیدار آیتالله مهدوی بر همگرایی در بین همه مدیران شهری و استانی برای تسریع در حل مشکلات مردم تأکید کرد.
در سمت جنوبی رودخانه زایندهرود و حد فاصل دو پل فلزی و پل آذر، در ضلع جنوبی و در رأس تقاطع خیابان توحید و بلوار ملت، ساختمان مجموعه فرهنگی هنری استاد محمود فرشچیان قرار دارد. معمار این بنا، زنده یاد استاد فرهاد احمدی (1329-1399) از معماران به نام نسل متأخر معاصر ایران است. او ازجمله معمارانی بود که طرحهای خود را با گرایش آکادمیک و مبتنی بر اصول نظری تبیینشدهای طراحی میکرد و با تأکید بر زمینداری و برقراری پیوند میان محیط با فضا، معماری خاصی را پدید آورد. او طی دو دهه فعالیت حرفهای خود، در کنار آموزش معماری و مسؤلیتهای دیگر، حدود سی طرح ارائه کرده بود که اغلب آنها کاربری و مضمون فرهنگی داشته است.
فصل بودجهریزی شهر از راه رسید. بودجه 1401 اصفهان که اواخر پاییز و اوایل زمستان به شورای ششم تحویل داده میشود، باید از امروز پایهریزی و سیاسـتگـذاری شــود. سنـگبـنـای بودجه شهر از شش سال قبل تاکنون بر توسعه مترو، حملونقل عمومی و پروژههای نیمهتمام گذاشته شد و اوایل شورای پنجم اندکی خیز فرهنگی هم گرفت. شورای ششم که با شعار #شهر_زندگی، روی کار آمد، فرهنگ را برای انتخاب شهردار در اولویت کار خود قرار داد و به نظر میرسد بعد فرهنگی بودجه 1401 شهرداری اصفهان قویتر از سالهای گذشته باشد؛ بودجهای که علاوه بر فرهنگ، باید سنگ مترو، رینگ چهارم، بخشهای مشارکتی و سرمایهگذاری را هم زیر سایه کسری درآمد و کرونا به سینه بزند.
برای چند لحظه چشمهایتان را ببندید و فضایی را که در آن قرارگرفتهاید، تصور کنید. حالا آرامآرام فضای مدنظرتان را بزرگ و بزرگتر کنید و از اتاقی که در آن هستید، خانهتان، فضای بیرونی خانه، بنبست، کوچه، محله و خیابانی که خانهتان در آن قرار دارد، فراتر بروید. حالا خواهید دید در این سفر کوتاهی که ذهنتان به محیط اطرافتان دارد، مجموعهای از مؤلفهها و عناصر مختلف که مفاهیم متنوعی را در خود دارند برایتان ایجاد شد. مثلا ممکن است از تصور فضای اتاقتان، محیطی امن برای آسودن را درک کرده باشید. تصور فضای خانهتان به شما احساس تعلق و مالکیت را منتقل کرده باشد. با تصور فضای بنبست، کوچه و خیابان احساس خوشایندی از رضایت و آشنایی یا برعکس احساس نامطلوبی از نارضایتی و غربت به شما دست داده باشد.
پاتوقهــــــــای شهــــــــــری فضاهایی ازپیشطراحیشده و منتخب از سوی مدیران شهر نیستند. بلکه فضاهایی هستند که براســاس معیارهایـــــی پیشبینیناپذیر از سوی مردم مورد توجه و استقبال قرار میگیرند و رفتهرفته به مرکزی برای تجمع شهروندان بدل میشوند.» این را «محمود درویش» معمار برجسته و پیشکسوت اصفهان که طراحی پروژههای مهمی همچون بویین زهرا، مرمت و توسعه مورچهخورت، مجموعه اداری و مسجد پلار (کاندیدای جایزه آقاخان) و… را در کارنامه خود دارد، در گفتوگو با «اصفهان زیبا» میگوید. به اعتقاد او، پاتوقهای شهری را نمیتوان به شهر و شهروندانش تحمیل کرد، بلکه باید زمینه و بستر لازم برای شکلگیری چنین فضاهایی را ایجاد کرد تا مردم براساس جذابیتهای موجود در فضا نسبت به یک نقطه واکنش مثبت نشان داده و آنجا را به عنوان پاتوق خود در شهر انتخاب کنند.
در دنیایی زندگی میکنیم که یکی از وجوه اصلیاش غیرشخصیبودن زندگی است. امروزه اشتغال به منزله فعالیتی اساسی و منبعی اقتصادی، بخش بزرگی از زندگیمان را بهتسخیر درآورده است. هر روز اشخاص زیادی را در اتوبوس، مترو، خیابان یا راهروهای محل کارمان میبینیم که هیچ آشنایی شخصی با آنها نداریم. هزاران کنش اجتماعی با فروشندگان، مراجعان، صندوقداران، خریداران و… انجام میدهیم بدون آنکه در آنها معنای عمیق و ارضاکنندهای باشد. در اینمیان درگیر انواع موقعیتهایی هستیم که فرصت برقراری ارتباطی عمیقتر و دوستانهتر را نمیدهد و وضعیتهای نصف و نیمهای که صرفا برای پیشبرد اهداف دیگر زندگی از آنها استفاده میکنیم.
«محیط مناسب بر راحتی، امنیت و آشنایی تأکید دارد»، عبارت تقریبا مشترکی بین معمارها، شهرسازها، منتقدان شهری و حتی کاربران فضای مختلف برای وصف مکانهای مطلوب است. امنیت و آشنایی در کنار چند کیفیت دیگر که بتواند به افراد امکان حضور در فضاهای خصوصی و عمومی بدهد و آسایش آنها را در استفاده از فضا تأمین کند، دال بر مناسببودن محیط است. برخلاف غنای نمادین، تاریخی و بامعنای زیست سنتی که به خلق فضاهایی تعریفشده میانجامید، ما امروز با نامکانهای غیرمنتظره فرودگاهها، بازارهای روز خرید عمده، پارکینگهای چندطبقه و فضاهایی روبهرو میشویم که در معرض جریانهایی که با دوربینهای مداربسته کنترل میشوند، قرار دارند.
چطور میشود شهری مرده، دلگیر و خالی از شور و نشاط را به شهری شاد و پویا با شهروندانی فعال و امیدوار بدل کرد؟ این سوالی است که از زوایای مختلف قابل تحلیل و بررسی است. چنانکه یک معمار، یک شهرساز، یک مدیر شهری، یک هنرمند و حتی یک سیاستمدار میتواند پاسخ متفاوتی برای آن داشته باشد. اما بیشک دیدگاه یک معمار و شهرساز از اهمیت دوچندانی برخوردار است. چراکه یک مدیر شهری بدون به کار بستن توصیههای یک شهرساز قادر به رسیدن به این غایت مهم نیست.
اصولا شهرکهای اقماری با چند هدف متفاوت احداث میشوند. تعدادی از شهرکها در حومه کلانشهرها ایجاد میشوند تا بتوانند بخشی از سرریز جمعیتی آنها را جذب کرده و از فشار بیشازحد به مادرشهر جلوگیری کنند. دستهای دیگر که در فواصل معقول از محل استقرار کارخانهها یا صنایع بسیار بزرگ احداث میشوند، محل اسکان شاغلان آنها و خانوادههایشان میشوند تا مجبور نباشند هر روز مسافتی طولانی را برای رسیدن به محل کار طی کنند. بعضا نیز شهرکهایی با رویکرد تفریحی و گردشگری ایجاد میشوند که مشخصات خاص خود را دارند.
بیشتر ما کلانشهرها و شهرهای بزرگِ قرن بیستم و بیستویکمی را با برجها و ساختمانهای بلندشان به یاد میآوریم، با مکعبهای سربهفلککشیدهای که محل کار، زندگی و تفریح بیشتر انسانهای ساکن در شهرهاست. ساختوسازهای بلندمرتبه تصویر بیشتر شهرها را در سرتاسر دنیا به آرمانشهری که متفکران و معماران در اوایل قرن بیستم در سر میپروراندند، نزدیک کرده است. هرچه این برجها بیشتر قد میکشند مقیاسها و ابعاد انسانی و بهتبع آن ساختمانهای معمول چندطبقه بیشتر گم میشوند. یادمان میرود که برای فهم ابعاد یک ساختمان، نگاهی گذرا کافی بود که بفهمیم مثلا سهطبقه است. لازم نبود سرمان را آنقدر خم کنیم که گردندرد بگیریم و آخر هم چیزی دستگیرمان نشود. بگذریم که همین چندطبقههای متداول دیرزمانی است باعث شدهاند فراموش کنیم که روزگاری آدمها در خانههایی با حیاطهای بزرگ زندگی میکردند.
اصفهان شهر پلهای تاریخی است. عبور رودخانه زایندهرود از قلب شهر و از سوی غربی به شرقی آن، باعث شده تا در دورههای مختلف تاریخی حکومتها به ساخت پلهایی روی بیاورند که دو سوی رودخانه را بهم متصل میکنند. اینکه هر کدام از پلهای تاریخی اصفهان در چه دوره تاریخی و توسط چه کسانی ساخته شدهاند در جای خود قابل تحلیل و بررسی است. ضمن اینکه شنیدنیهای بسیاری هم درباره سابقه تاریخی، ارزش معماری و هنری و فلسفه ساخت هر کدام از این پلها وجود دارد.