به گزارش اصفهان زیبا؛ کتاب زیباتر از گل که به قلم آیتالله سیدابوالحسن مهدوی به نگارش درآمده، از چندجهت دارای اهمیت است:اول اینکه، یک مجتهد، به جای بسندهکردن به تدریس درس خارج و خطابه، به میدان آمده و برای یک مخاطب وسیعتر قلم زده است.
عالم دین، رسالتش، رساندن حرف حق به عموم جامعه است؛ بنابراین در این اندیشه میکند که حرف را چگونه میتواند به او برساند. این ماجرا انسان را به یاد مجاهدتهای امثال شهیدمطهری میاندازد که با وجود آن همه حکمت و معرفت، گاهی برای مخاطب داستان مینوشتند و گاهی برای مجله زن روز، از نگاه اسلام به زن میگفتند. امروز، مسئله حجاب به یک سنگربندی جدی میان اسلام و استعمار بدل شده است.
حق این است که عرصه فرهنگ و هنر و رسانه به یک اشباع نظری در خصوص مسئله حجاب برسد. این کار در درجه اول برعهده حوزههای علمیه است. خوب است اهل علم در کنار تمام مشغلههای ضروری خود، فرصتی را برای مسئله حجاب کنار بگذارند. با نوجوانان صحبت کنند، دست به قلم شوند، به اهل هنر و رسانه جهت بدهند، پرسشهای اساسی این حوزه را استخراج کنند.چه خوب است که طلاب و فضلای حوزه علمیه و فرهیختگان فرهنگی دانشگاهها و مدارس، همین کتاب زیباتر از گل را محور کار قرار دهند و همانگونه که مؤلف کتاب درخواست کردهاند، آن را اضافه و تکمیل کنند و از آن فراورده و محصول استخراج کنند. گاهی میشود که دوستان طلبه، از نبود میدان عمل گلایه میکنند. بسمالله…میدانی به وسعت نبرد آخرالزمانی با شیطان و اعوان و انصار استعماری شیطان.
نکته دوم این کتاب این است که در سراسر این اثر، خبری از اثبات روایی و نقلی وجود ندارد. همانگونه که مؤلف محترم تأکید کردهاند، حجاب بهوسیله دین اسلام، یادآوری شده است. حجاب،حکم عقل است؛ برای همین سراسر کتاب، استدلال عقلی و عقلایی در موضوع حجاب است؛ بنابراین مخاطب این مباحث، تنها مسلمانان نیستند، بلکه همه انسانها هستند.اینجا مسئله مهمی وجود دارد: جریانها و افرادی در جامعه ما هستند که گویا مدعی عقلانیت هستند. نسبت اینها با مسئله حجاب چیست؟ یا آن را انکار کنند یا در مسیر تحکیم آن قدمی بردارند.
دانشگاه چه نسبتی با مسئله حجاب دارد؟ مگر نه این است که دانشگاه باید جایگاه خردورزی باشد؟ چرا از دانشگاه کمتر صحبت جدی پیرامون حجاب میشنویم؟ همه صحبتها حول الزام یا عدم الزام حجاب است؛ درحالیکه جامعه به تبیین عقلانی اصل مسئله حجاب نیاز دارد.
اگر شما هم موافق نویسنده بزرگوار هستید که حجاب، امری عقلی و عقلایی است، بیاییم از این پس، حجاب را شاخص عقلانیت بدانیم و آن را برای همه، بهخصوص نسل جوان تبیین کنیم تا کسانی هم که آن را رعایت نمیکنند، خودشان را در مقابل عقل و عقلانیت بدانند. هرکس در مسیر حجاب قدم گذاشت، بداند مدافع خردورزی است. نمیشود این مسئله را مسکوت و مبهم رها کرد. نکند، مدعیان عقلانیت، پشت این نقاب پنهان شدهاند و درواقع مدافعان غربپرستی هستند؟ فردگرایی و نفسانیت مستتر در اندیشه غربی، مساوی عقلانیت نیست؛ بلکه در بسیاری جهات، نقطه مقابل عقلانیت است. نباید گذاشت از واژههای مقدس مثل عقل سوءاستفاده شود.
نکته سوم این است که مؤلف محترم که از مدافعان واجب سیاسی بودن حجاب بوده و برای دستگاههای حاکمیتی، قائل به نقش در این حوزه هستند، قلم به دست گرفتهاند و در جهت فرهنگسازی اقدام کردهاند. برخی افراد در جامعه، این دو مقوله را مقابل هم قرار میدهند. میگویند یا برخورد حاکمیتی یا برخورد فرهنگی. پرسش من از این افراد این است که شما که مخالف برخورد حاکمیتی هستید، باید تاکنون هزاران اثر فرهنگی در خصوص حجاب تولید کرده باشید. چگونه است که بازهم قلم فرهنگ در دست امثال آیتالله مهدوی است. نکند این دوگانهسازیها، نشانی غلطدادن به جامعه باشد تا مسئله حجاب فراموش شود؟
حجاب امروز یک سنگر مبارزه با استعمار است؛ چه خوب که از این جهاد، جا نمانیم.
انشاءالله از این پس، در یک ستون ثابت، هردوهفته یکبار به این کتاب خواهیم پرداخت.















