به گزارش اصفهان زیبا؛ آنچه جوامع بشری را از یکدیگر متمایز میسازد، فرهنگ است. فرهنگ هر جامعه نمایانگر نوع نگاه مردم به زندگی و جامعه است و جهانبینی انسان ریشه در عقاید و باورهای فردی و اجتماعی دارد؛ پس میتوان گفت آنچه فرهنگ یک جامعه را تشکیل میدهد، مجموعهای از عقاید و باورهای جمعی است.
هر عاملی که در اندیشه مردم جامعه تغییر یا تحولی ایجاد کند، میتواند فرهنگ آن جامعه را نیز تغییر بدهد. در تعامل جوامع مختلف با یکدیگر دو پدیده در سطوح مختلف فرهنگی رخ میدهد؛ تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی.
به گفته رهبر معظم انقلاب «تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است و هیچ ملتی از اینکه معارفی را در تمام زمینهها ازجمله فرهنگ و مسائلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق میشود از ملتهای دیگر بیاموزد، بینیاز نیست؛ در همیشه تاریخ هم همینطور بوده است و ملتها در رفتوآمدهایشان با یکدیگر، آداب زندگی، خلقیات، علم، نحوه لباسپوشیدن، آداب معاشرت، زبان، معارف و دین را از هم فراگرفتهاند. این مهمترین مبادله ملتها با هم بود که از تبادل اقتصادی و کالا هم مهمتر بوده است. بسیار اتفاق افتاده که این تبادل فرهنگی به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است.»
ایشان تهاجم فرهنگی را نیز بدینصورت تعریف کردهاند: «تهاجم فرهنگی به این معنی است که یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود و اسیرکردن یک ملت به بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم میبرند. آنها هم چیزهای تازهای را وارد این کشور و ملت میکنند؛ اما بهزور و بهقصد جایگزینکردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت که نام آن تهاجم فرهنگی است.»
درواقع در تبادل فرهنگی هدف ریشهکنکردن و ازبینبردن فرهنگ ملی نیست؛ ولی در تهاجم فرهنگی هدف ریشهکنکردن و ازبینبردن هویت یک ملت است.
تهاجم فرهنگی چیزی نیست که امروز بهعنوان شیوهای جدید بهکار رود؛ بلکه در طول تاریخ بشری در اشکال مختلف علیه انبیای الهی و حرکتهای انقلابی مورداستفاده قرار گرفته است.
ازآنجاییکه اصلیترین پشتوانه فرهنگ جامعه، مردم هستند و نوجوانان و جوانان انتقالدهنده فرهنگ به نسلهای آینده هستند، برای حفظ و گسترش فرهنگ و تمدن جامعه باید توجه بیشتری به این گروه سنی داشته باشیم.
امروزه یکی از علایق و برندهای فعلی نوجوانان گرایش به گروه موسیقی «بیتیاس» است و زمان اوقات فراغت خود را با گوشدادن به آهنگهای این گروه میگذرانند.
«بیتیاس» در چند سال اخیر پدیده جهانی کیپاپ بوده که با آلبومهای برتر و همچنین نامزدی گرمی و جوایز موسیقی آمریکایی به اوج خود رسیده است؛ آنها همچنین یک جنبش از طرفداران دارند که در آن پیامهای غیرمستقیم درباره پذیرفتن خود و مثبتگرایی میدهند که در ویدئوها و نوع لباسپوشیدن آنها نمایان است.
نوجوانان در سنین 12 تا 20سالگی عموما با هنجارها و طرز فکر اطرافیان، والدین، معلمان و گذشتگان به مخالفت میپردازند و دنبال یک هویت مستقل و متفاوت از دیگران هستند؛ به این علت که در این سن، استقلالطلبی انسان بهشدت فعال است و میخواهد شخصیت متفاوت و خاص خود را به اطرافیان نشان دهد.
گروه «بیتیاس» از این نیاز نوجوانان بهخوبی بهرهبرداری میکند و یک نمونه عملی از هویت متفاوت را برایشان به نمایش میگذارد و آنان را در سبک زندگی تابع خود میکند.
از طرفی، تأثیر «بیتیاس» بر نوجوانان از دید برخی والدین نیز مثبت بوده است. در دنیایی که سراسر بیادبی، خودتخریبی و سوءاستفاده در آن دیده میشود، پیامهای مثبتی ازایندست ممکن است برای بسیاری از نوجوانان، بهویژه آنهایی که با اضطراب، افسردگی نوجوانی و ظلم اجتماعی سروکار دارند، راه نجاتی بهنظر برسد؛ بااینحال این گروه، اثرات منفی نیز دارد.
نوجوانان و جوانان هوادار گروه «بیتیاس» یا اصطلاحا بیتیاس آرمیها هم باید در نظر داشته باشند افراط و زیادهروی در تغییر تفکرات و سبک زندگی موجب عقبماندگی و بطالت شده و عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت که ممکن است تا سالیان سال بر زندگی، خانواده و اطرافیان اثرگذار باشد؛ بنابراین از طرفی برخی از خانوادهها بنا به علاقههای افراطی فرزند خود به این گروه، مخالف طرفداری نوجوانان از گروه «بیتیاس» هستند.
در ادامه برای روشنشدن هویت و ماهیت این گروه موسیقی و همچنین تأثیر فعالیت آنها بر افکار و سبک زندگی نوجوانان با حسین مهدوی، کارشناس نوجوان، به گفتوگو پرداختیم.
آنچه در مواجهه با نوجوانان امروزی قابلمشاهده است، علاقه آنها به گروههای موسیقی کرهای ازجمله گروه «بیتیاس» است. به نظر شما این علاقه و تمایل از کجا نشئت میگیرد؟
در جامعه امروز ما یکی از مشکلات و چالشهایی که نوجوانان با آن روبهرو هستند، نداشتن هویت است و این نداشتن هویت خصوصا برای افرادی که با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی درگیر هستند، پررنگتر نمودار میشود.
طرفداری و هواداری از گروه «بیتیاس» این فقدان هویتی را خیلی خوب جبران میکند و به جوانان هویتی پوشالی و خیالی میدهد.
چرا نوجوان، این گروه را برای پرکردن خلأهای خود انتخاب میکند؟
در کنار سایر موارد جذابیت «بیتیاس» و کاملبودن پکهویتی این گروه دلیل اصلی است؛ گروهی با موسیقی، حرکات موزون و نورپردازی که با سنتی و پاپ جدید هم ترکیب شده است.
از طرفی، این موسیقیها مشارکت مخاطب را هم دارد و با حرکات نمادین، مخاطب را در اجرای موسیقیها همراه میکند.
از طرف دیگر، این گروه برای مخاطبان خود ارزشسازی کرده است. بهطورمثال، جامعه مخاطب خود را به نام مخصوصی میخواند؛ زیرا مخاطبهای «بیتیاس» آهنگی را گوش میدهند که نورپردازی عالی و کیفیت خیلی خوبی دارد.
موسیقی پاپ جدید و سنتی باهم ترکیب شده و ازطرفی، برای مخاطبان خود ارزشسازی کرده است. این گروه اسم مخاطبان خود را آرمی نامیده است؛ یعنی به آنها هویتی داده است که خانواده آنها محسوب میشود.
تمام مخاطبان این گروه یا گروههای پاپ دیگر با اسامی خاصی که برای خود اعلام میکنند، خانواده گروهی میسازند که به دنبال آن ارزشسازی هم صورت میگیرد.
«بیتیاس» چه تأثیرات مثبت و منفی بر طرفداران خود دارد؟
اثرات مثبتی که به اذعان خودشان، انرژی مثبت و امید به زندگی میگیریم، از خودکشی، ناامیدی و تنبلی فاصله گرفتهایم و برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود انگیزه بیشتری یافتهایم. همه این بازخوردها و احساسات مثبت نتیجه هویتبخشی به افراد است.
احساس هویت، به انسان شوروشوق و انرژی حرکت و جهش میدهد؛ اما اثر منفی این گروه که از چشم نوجوانان پوشیده است، متعصبشدن است؛ چراکه آنها هویت خودشان را از این گروه گرفتهاند و دیگر نمیتوان به آنها گفت که این فرهنگ و هویت حقیقی تو نیست؛ درنتیجه از فرهنگ حقیقی خود روزبهروز بیشتر فاصله میگیرند. ازطرفی، با ادبیات خاصی که این گروه برای هواداران خود تعریف کرده است، زمینه اضمحلال ادبیات اصیل ایرانی فراهم میشود.
هدف فعالیت این گروه در سطح بینالمللی چیست؟
این گروه نتیجه سیاستهای توسعه اقتصادی کره جنوبی در چندین سال گذشته است؛ سیاستی که بهدنبال ارزشگذاری بر صنایع خلاق فرهنگی بود و به این منظور از هنرهای تصویری و موسیقی استفاده کردند.
نتیجه این سیاستگذاری تبدیل گروههای کیپاپ به یک تاجر زرنگ اقتصادی است؛ یعنی گروهی که در مواجهه با مسلمانان ادعای طرفداری از آنها میکند تا به بازده اقتصادی برسد و در مقایسه با گروهی از همجنسگرایان از اعتقادات آنها طرفداری میکند تا به فروش بیشتری برسد.
اما علاوه بر این اهداف اقتصادی که در حال حاضر هم موفق به جذب نزدیک به 90میلیون طرفدار در سراسر جهان شده است، سوء استفادههایی است که از شهرت و محبوبیت آنها میشود؛ یعنی جریانهای پنهانی که از این محبوبیت استفاده کرده و اهداف فرهنگی خود را اعمال میکنند.
باتوجه به این مسئله، واکنش خانوادهها باید چطور باشد؟
در مرحله اول باید خانوادهها در خصوص این هویتسازی کاذب آگاهی پیدا کنند و محیط خانواده را به سمت هویتسازی حقیقی سوق دهند.
باید فضای خانواده بهدوراز تنش باشد و آرامشی که نوجوانان نیازمند آن هستند، فراهم شود؛ چراکه آمارها نشان میدهد نوجوانانی که با مشکلات خانوادگی مواجه هستند، بیش از دیگران به این گروهها وابستگی پیدا میکنند.
در مرحله بعد، آنها باید بدانند که فرزند خود به چه گروهی علاقهمند شده است. از ماهیت و اهداف و برنامههای گروههای کیپاپ باخبر باشند تا تحلیل مناسبی در خصوص وضعیت فرزند خود پیدا کنند؛ چراکه وابستگی و مضراتی که این گروهها بههمراه دارند، صرفا انحراف از مذهب نیست؛ بلکه پیامدهای گسترده اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی بهدنبال دارد.
در ادامه این آگاهی آنچه به همافزایی خانواده و نوجوان کمک میکند، درک والدین از علایق فرزندشان است.
اینطور نشود که علاوه بر علاقه افراطی که شخص به گروهی پیدا کرده است، از خانواده هم رانده شود. ازطرفی، پذیرش فرهنگ نقادانه هم در خانواده شکل بگیرد؛ یعنی به کودکان و نوجوانان آموزش دهیم که در عین تمایل و علاقهمندی به یک گروه، نباید به آن تعصب داشته باشند.
نباید نحوه خوراک، پوشاک، رفتار و هر نشستوبرخاستشان تقلید بیقیدوشرط از گروه خاص باشد؛ چراکه در این صورت خلاقیت نوجوانی به تعصب در نوجوانی ختم میشود.
اگر خانواده بتواند این همراهی و همافزایی را با نوجوان داشته باشد و آگاهی کامل در خصوص وضعیت او داشته باشد، زمینه بازگشت شخص به دامن فرهنگ و هویت اصیلمان فراهم میشود.