عامریان در ابتدای صحبتهایش به چرایی ورود به عرصه سینمای کودک و تهیه فیلمی برای این قشر از جامعه اشاره میکند: «واقعیت این است که همیشه دغدغه سینمای کودک را داشته و دارم و دنبال فرصتی برای تهیه فیلمی در اینگونه سینمایی بودم. برای همین بهمرور و بازخوانی و تحقیق بر روی فیلمنامههای کودکی که به دستم میرسید، پرداختم تا اینکه فیلمنامه نارگیل را از آقای حمزه صالحی دریافت کردم و بعد از خواندن فضای متفاوتی را در این فیلمنامه مشاهده کردم و علاقهمند شدم که همین متن را کار کنم. بعدازآن با فراهمکردن مقدمات و انتخاب عوامل فیلم را جلوی دوربین بردیم.» او با اشاره به اینکه تعریف خلاصه داستان تا حدودی قصه را لو میدهد توضیحات کوتاهی درباره فضای کار «نارگیل» ارائه میدهد: «فضای فیلم نارگیل شبیه فضای فیلمهای کلاهقرمزی است که بهصورت همزمان بازیگران و عروسکها در کنار یکدیگر حضور دارند؛ منتها تفاوتی که با آن مدل کارها در این فیلم شاهد آن هستیم، این است که عروسکهای فیلم نارگیل بهنوعی مدرن و امروزیتر هستند.»
ساخت و تهیه فیلم کودک بسیار دشوار است
این تهیهکننده سینما درباره شرایط تولید فیلم برای مخاطب کودک به دشواریهای تهیه و تولید اینگونه فیلمها میپردازد: «ساخت فیلم در عرصه کودک کار بسیار دشواریتری به نسبت کار بزرگسال است. یکی از دلایل اولیه آن به مسئله کودکشناسی و روانشناسی کودکان برمیگردد؛ چراکه کودکان امروزی پیچیدگیهای بیشتری به نسبت کودکان نسلهای پیش از خود دارند و ارتباطگرفتن با آنها و ساخت فضایی باورپذیر برای این کودکان دشوارتر است. در واقع ایجاد فضایی در فیلم که بتواند کودک را سرگرم کند یا بخنداند، پیچیدگیهای بیشتری پیدا کرده است.»
عامریان همچنین درباره تأمین سرمایه در سینمای کودک و حمایت برای تولید اینگونه از فیلمها میگوید: «من تهیهکنندهای هستم که کارها را به صورت شخصی سرمایهگذاری میکنم و از جایی حمایت نمیشوم و این مسئله درمورد نارگیل هم صدق میکند. نکته مهم اینجاست که دوستانی در این سالها برای سینمای کودک سرمایهگذاری کردند اما نتوانستند نتیجه خوبی به لحاظ برگشت سرمایه در این نوع سینما به دست بیاورند و این مسئله طبیعتاً بر اشتیاق تهیهکنندهها برای آمدن به سینمای کودک تأثیر گذاشته است. بااینحال تمام تلاش ما بر این بود که در این کار هم بودجه کافی را تأمین کنیم و هم بهگونهای فیلم را تولید کنیم که با دارابودن ویژگی سرگرمکنندگی، مخاطبان کودک را راضی نگه دارد.»
اکران آنلاین در ایران معنا ندارد
عامریان با بیان اینکه به اکران فیلم و موفقیت در جشنواره امیدوار است، میگوید: «البته در دوره کرونا و وضعیت کنونی سینماها در خصوص مسئله اکران خیلی نمیتوان صحبت کرد؛ چراکه فیلمهای پرفروش و گیشهای هم با مشکل فروش روبهرو هستند؛ بااینحال فکر میکنم در شرایط مناسبی، فیلم نارگیل میتواند مخاطبانش را راضی کند و به فروش خوبی دست پیدا کند.» او درباره اکران آنلاین هم اضافه میکند: «بهطورکلی مخالف اکران آنلاین هستم؛ چراکه اکران آنلاین در ایران تنها دو ساعت اولیه ارائه فیلم معنا دارد و بعد از آن، فیلم قاچاق میشود و در همهجا قابلدسترسی است و در عمل سرمایه تهیهکننده و سرمایهگذار ازدسترفته است.»
برگزاری جشنواره کودک یعنی زندهبودن سینما
عامریان در بخش دیگر صحبتهایش به جشنواره فیلم کودک هم میپردازد و به اهمیت مضاعف این جشنواره برای آینده سینمای ایران اشاره میکند: «از منظر من، جشنواره فیلم کودک حتی به نسبت جشنواره فجر هم در درجه اهمیت بالاتری قرار دارد؛ چراکه مخاطبان کودک امروزی که به تماشای فیلمهای کودک و نوجوان مینشینند، در اصل مخاطبـــــان اصلی فردای سینمـــــا هستند و اگر حال بچهها با دیدن فیلمهای امروز خوب باشد و فیلمها بتوانند آنها را سرگرم کند و راضی نگه دارد قطعا علاقه و اشتیاق آنها به سینما و فیلمدیدن بیشتر خواهد شد و این مسئله میتوانــــد بر آینده سینمای ایران تأثیرگذار باشد.» او ادامه میدهد: «بنابراین از منظر من، برگزاری جشنواره کودک در این شرایط دشوار کار بسیار بزرگی است و باید به این تصمیم تبریک گفت. این مسئله هم اهمیت سینمای کودک را یادآور میشود و هم در اصل زندهبودن سینما حتی در شرایط کرونا را نشان میدهد.»
فیلم کودک با کیفیت نیاز به هزینه دارد
عامریان در بخش پایانی صحبتهایش به مخالفت با نگرشی که نسبت به سینمای کودک شکل گرفته است و فیلم کودک را فیلمی کمخرج و با کیفیت پایین معرفی میکند میپردازد: «متأسفانه در کشور ما تا اسم فیلم کودک به میان میآید بهعنوان یک فیلم کمهزینه شناخته میشود. فیلمی که آنقدر از هزینههایش کم شود تا بالاخره جمع شود. اما من برخلاف این جریان معتقدم برای فیلم کودک باید خوب و درست هزینه کرد تا اثری با کیفیت ساخته شود و در نتیجه این کیفیت مخاطبان کودک و خانوادهها را راضی نگه داشت. خانواده ازآنجایی اهمیت دارد که کودک بهتنهایی به سینما نمیرود و بازخورد فیلم بر روی پدر و مادرها برای دوبارهرفتن به سینما بسیار مهم است و این رضایت تنها در صورت وجود کیفیت خوب آثار سینمای کودک حفظ میشود.»
او اضافه میکند: «نسبت میان کیفیت خوب و استقبال مخاطبان یک امر ثابتشده در سینمای کودک است. در سالهای گذشته فیلمهایی مثل کلاهقرمـــــزی و پسرخاله یا مدرسه موشها علاوه بر اینکه گیشه را فتح کردند، به یک برند در نوع خود تبدیل شدند و مؤید این مسئله بودند.»