بایدن به برجام باز‌نمی‌گردد

ارتباط میان ایران و آمریکا در 42 سال اخیر و به خصوص پس از تسخیر سفارت آمریکا در ایران و مسائل پیش‌آمده بعدی با چالش‌های زیادی همراه بوده است و در مقاطع مختلفی حتی در میانه جنگ ارتباط‌های علنی و غیرعلنی به جهت رفع موانع مذاکراتی صورت گرفته است؛ اما در نهایت پس از 42 سال هنوز میان این دو کشور توافق رسمی و بین‌المللی برقرار نشده است. آمدن ترامپ در شرایطی که ایران در آستانه یک توافق رسمی با دولت آمریکا بود، تمامی معادلات را بر هم زد و دولت دوم روحانی نیز تصور چنین فاجعه‌ای در سیاست داخلی آمریکا را نــمی‌کــرد.

تاریخ انتشار: 08:26 - دوشنبه 1399/12/4
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

حــالا با آمــدن بـــایــدن و صحبت‌های جسته‌گریخته تیم او به جهت بازسازی برجام و رفع نسبی تحریم‌ها امیدهای جدیدی در این زمینه ایجاد شده و بایدن نیز با به کارگیری تیمی که تمایلات ضد ایرانی ندارد، این پیام را به ایران داده است که قدم‌های هرچند کوچکی برای برقراری دوباره مذاکرات با ایران برداشته، اما از سوی دیگر ایران خواستار لغو تحریم‌ها و بازگشت بی‌چون‌و‌چرای آمریکا به توافق جامع هسته‌ای است. رهبر معظم انقلاب و رئیس‌جمهور بارها در اظهارنظرهای مختلف اعلام کرده‌اند که هیچ‌گونه مذاکره جدیدی بر سر برجام را نخواهند پذیرفت و اگر طرفین به تعهدات خود عمل نکنند، ایران نیز پایبند به برجام باقی نمی‌ماند. بازگشت یا عدم بازگشت دولت بایدن به برجام در روزهای اخیر با سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در صدر اخبار جهان قرار گرفته است. مــهدی مــطهرنــیا، کــارشــناس و تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «اصفهان زیبا» از روزهای سرنوشت‌ساز بر سر آینده برجام می‌گوید.

آینده دولت بایدن در قبال برجام را چگونه می‌بینید؟ آیا تمایل بازگشت به برجام از سوی آمریکا وجود دارد؟

در نظام بین‌الملل همه دولت‌ها رسالت رسیدن به اهداف ملی در قالب‌های مشخص تعریف‌شده را دارند که تیم حزب حاکم این قالب‌ها را مشخص می‌کند. حزب حاکم امروز در ایالات متحد آمریکا در دولت فدرال حزب دموکرات است و این حزب بر اساس اهداف تعریف‌شده خود به دنبال منافع و امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و گسترش پهنای باند این دولت در عرصه جهانی است؛ لذا آنچه به انجام می‌رساند، در مسیر این هدف قابل ردیابی است. بالطبع جو بایدن با توجه به روش‌شناسی حرکت دموکرات‌ها از پنجره ادراک دیپلماتیک به دنبال دستیابی به اهداف تعریف‌شده ایالات متحده آمریکاست؛ لذا در منازعه با جمهوری اسلامی ایران، به کشور ما به عنوان یک کشور هم‌سو با آمریکا نگاه نمی‌کند، اینکه بگوییم آمریکا به دنبال آن است که هدف‌های تعریف‌شده جمهوری اسلامی را جامه عمل بپوشاند، یک امر دور از ذهن و خارج از فکر آن‌هاست و لذا این پرسش که آیا آمریکایی‌ها دنبال فشار‌آوردن بیشتر به ایران هستند یا خیر؟ باید گفت بله و این فشار یک امر کاملا بدیهی و واضح است. آن‌ها فشار می‌آورند تا بر سر راه نظام جمهوری اسلامی مانع بتراشند و چه با دیپلماسی بایدنی و چه با زبان سخت ترامپی هر دو یک هدف را دنبال می‌کنند. آنچه در این میان تفاوت دارد، پارادایم‌های حاکم بر رفتارها و کنش‌های سیاسی و به تبع آن زمینه‌های متفاوتی از روش‌شناسی در جهت ارائه رفتار سیاسی و اقدام عملیاتی در راستای همان رفتار سیاسی است. از این جهت باید گفت آمریکایی‌ها به برجام بازنمی‌گردند. آنچه که بایدن به عنوان بازگشت به برجام مطرح کرد در کنفرانس امنیتی مونیخ به طور واضح بازگشایی شد. او اعلام کرد ما به گروه پنج‌به‌علاوه‌یک بازمی‌گردیم تا با ایران برای ایجاد یک قرارداد جدید وارد گفت‌وگو شویم و اگر ایران وارد این گفت‌وگو نشود، با هم‌پیمانان اروپایی خود وارد عرصه گفت‌وگو می‌شویم؛ چرا که آمریکا بازگشته است. پس می‌توان گفت بایدن با تحرک دیپلماتیک و با استفاده از میراث ترامپ به جهت فشار حداکثری وارد عمل شود و تلاش دارد عمق نفوذ استراتژیک تحریم‌ها را افزایش دهد. سخن‌گوی کاخ سفید آشکارا اعلام کرد که آمریکا به هیچ‌وجه تحریم‌ها را برنخواهد داشت؛ مگر آنکه ایران به برجام و تعهدات قبلی خود بازگردد و اگر تحریمی هم برداشته می‌شود، تحریم‌هایی خواهد بود که در چارچوب توافق‌نامه برجام شکل گرفته است؛ به شرطی که ایران بپذیرد به برجام بازگردد و این توافق نامه را در یک مسیر جدید گسترش داده و موضوعات متفاوت مورد علاقه ایالات متحده آمریکا را نیز به آن بیفزاید. آنچه بایدن می‌گوید باز ترجمه آن چیزی است که ترامپ تحت عنوان پایان برجام و پاره‌کردن آن مطرح کرد تا یک توافق‌نامه نو بر اساس آنچه که آمریکا از رفتار ایران تعریف و تفسیر دارد به انجام رساند. در پاسخ به پرسش شما باید گفت جو بایدن سنتزی از رفتار دولت اوباما و ترامپ است.

پس با توجه به آنچه عنوان شد، شما معتقدید ذات برجام حفظ خواهد شد؛ اما تغییراتی در متن آن صورت می‌گیرد؟

من این‌طور تصور نمی‌کنم. به نظر من آمریکا به ساز‌و‌کار 5+1 بازمی‌گردد تا بتواند برجام جدیدی را فربه‌تر از برجام قبلی در ارتباط با ایران دنبال کند.

یک سؤال ماهیتی درباره ایران پیش می‌آید که آیا جمهوری اسلامی با نفس امپریالیسم در ستیز است یا صرفا آمریکا؟

آنچه که اکنون در عمل دیده می‌شود ایران نماد امپریالیسم را ایالات متحده آمریکا در ساختار حکومتی تعریف می‌کند و ادبیات حاکم بر حکومت موجود در ایران کنونی متوجه این نماد امپریالیسم در جهان است و تمام تلاش خود را در مبارزه با آن قرار داده است؛ زیرا بر این باور است که شکست ایالات متحده آمریکا در برابر ایران موجب خواهد شد طنین این شکست در جاهای دیگر جهان قدرت ایران را به نمایش بگذارد. لذا باید گفت که بیش از آنکه ما در چارچوب مبارزه با امپریالیسم به عنوان یک مفهوم پرگستره در نظام بین‌الملل و با مصداق مختلف بنگریم نظام حکومتی ما به عنوان یک مفهوم و یک مصداق نمادین به آن می‌نگرد.

به نظر شما تحرکات برجامی بایدن ممکن است تأثیری بر انتخابات ریاست جمهوری ایران داشته باشد؟

به هر ترتیب انتخابات ریاست جمهوری در ایران از عوامل و فاکتورهای متعددی تأثیر می‌پذیرد. آنچه که درباره ایران بیشتر خود را به نمایش می‌گذارد این است که فاکتور سیاست خارجی اگر بیشتر از مسائل داخلی در ایران مطرح نبوده باشد، به اندازه مسائل سیاست داخلی در ایران اهمیت داشته است. در ایالات متحده آمریکا در انتخابات‌ گوناگون آنچه که مردم را بیشتر به خود مشغول می‌کند، مسائل سیاست داخلی و انضمام‌های مربوط به آن است؛ اما در ایران مسائل سیاست خارجی به اندازه مسائل سیاست داخلی برای افکار عمومی اهمیت دارد؛ چرا که مردم بر این باور هستند که اگر وضعیت ایران به یک وضعیت عادی و با ثبات در منطقه و نظام بین‌الملل تبدیل نشود، در عرصه داخلی نیز با بحران‌های گوناگون دست به گریبان خواهند بود؛ لذا باید بپذیریم که در کنار عوامل گوناگونی که در انتخابات تأثیر دارد، مسئله سیاست خارجی و به ویژه پرونده ایران و آمریکا نیز بر آن مؤثر است.

به نظر شما ارتباط با آمریکا از سوی ایران در تضاد با منافع روسیه قرار می‌گیرد؟ آیا ممکن است کشورهایی مانند روسیه در این میان مانع‌تراشی کنند؟

به هر ترتیب ارتباط ایران و آمریکا در صورتی‌که با تعهد متقابل و احترام متقابل رو‌به رو باشد، در سطح منطقه‌ای به ضرر رقبا و دشمنان منطقه‌ای ایران و در سطح بین‌المللی به طبع به ضرر رقبا و دشمنان آمریکا در سطح بین‌المللی است.

چه موانعی میان ارتباط ایران و آمریکا وجود دارد؟

موانع گوناگونی را در این زمینه می‌توان نام برد. از موانع متفاوت در ادبیات سیاسی می‌توان به بحران واژگان میان ایران و ایالات متحده آمریکا، بحران گفتمانی و بحران‌های متفاوت و چند‌لایه‌ای در سطح بیرونی و سیاسی اشاره کرد؛ لذا مسئله اصلی آن است که پرونده ایران و آمریکا تا حدی درهم‌تنیده و پیچیده شده که در موانع داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی به آن افزوده شده است و باز شدن این گره به آسانی انجام نخواهد گرفت. ایران و آمریکا هر دو واژگانی را به کار می‌برند که اگر چه به ظاهر یکسان است، اما در تحلیل و تفسیر متفاوت است و به طبع آن گفتمان و باور و پارادایم متفاوتی را هم ایجاد می‌کند که خود را در مسیر رسالت رودررویی با گفتمان رقیب قرار می‌دهد و در لایه بیرونی نیز به این ترتیب دچار این معانی هستیم.

با آمریکا چه باید کرد؟ این تنش و درگیری میان ایران و آمریکا تا کجا ادامه پیدا می‌کند؟

به هر صورت ایالات متحده آمریکا و ایران باید در مسیر یک حرکت تنگاتنگ و متقابل و متوازن که استحکاک‌ها را از میان ببرد، حرکت کنند یا به فکر ایجاد یک سامانه تسهیل در جهت عبور از وضع موجود باشند. در غیر این صورت می‌توان انتظار یک برخورد سخت در لایه‌های بالاتر را مد نظر قرار داد.

یعنی احتمال یک جنگ؟

به هر ترتیب از جمله آخر شاید چنین برداشتی شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط