گفت من تیغ از پی حق میزنم بنده حقم، نه مأمور تنم
شیر حقم، نیستم شیر هوا فعل من بر دین من باشد گوا
مولانا در بازسرایی مشهور خود از این رویداد، به نیکی ویژگیهای لازم جهت رسیدن به این مرتبه از توانایی غلبه بر هوای نفس را بیان کرده و به بهانه این داستان، شرایط و مراحل تقوا و آزادگی را به خوبی تعلیم میدهد.
در فرهنگ عامه مردم ایران، ورزش باستانی و زورخانهای از دیرباز جایگاهی ویژه دارد. مهارت کشتیگرفتن به عنوان نبرد تن به تن و تمثیل از نبرد دوگانههای اخلاقی نیک و ناپسند و پهلوانی به عنوان نماد پاکدامنی، جوانمردی و مردمداری همواره مورد توجه نوجوانان و جوانان بوده است و زورخانهها به مثابه نهادی تربیتی، کارکرد فرهنگی قابل توجهی در نهادینهکردن ارزشها و هنجارهای اجتماعی متعالی در شخصیت افراد جامعه داشتهاند.
مرور صفات منتسب به پهلوانان، معنای کشتی، آداب استاد و شاگرد کشتی و آداب پهلوانان، در درک کارکرد فرهنگی و اجتماعی نهاد زورخانه در جامعه ایرانی، یاریرسان است.
پهلوانان در یک کلام نیرومند و اهل معرفت بودهاند و مشهور به راستی، پرهیزگاری، خداشناسی و کوشا در تکمیل این صفات و عامل به آنان در رفتار و سلوک. انسانهایی با هدف رسیدن به نیکی و کمال در زندگی اهل تعقل و تفکر در تمام امور و مسائل و دارای قدرت تمییز و تشخیص نیکی از پلیدی و صلاح از خلاف. چنین افرادی بالتبع محل رجوع مردم در گرفتاریها و اختلافات و الگو و الهامبخش کودکان و نوجوانان بودهاند.
کشتیگیران علاوه بر قدرت بدنی و توان مبارزه و مغلوبساختن حریفان و کسب برتری، مشهور به صفاتی چون معرفت داشتن، سحرخیزی، پاکنهادی و عبادتکردن بودهاند و مربیان کشتی بر آموزش سجایای اخلاقی به شاگردان و دورساختن آنان از صفات ناپسند کوشا بودهاند؛ لذا کشتیگیران باید به راستی، پاکی، تواضع، پارسایی، نیک اندیشی، خداترسی، عقلانیت، صبوری، عفت کلام، دلاوری، تبعیت از شرع و پوشیدگی از حرام، خردمندی، دانایی و دستگیری از نیازمندان آراسته، بخل، حسد، تکبر، بغض، کینه، فسق، وقاحت، طمع و دیگر خصال ناپسند به دور باشند.
کشتیگرفتن کنایه از تقابل نیکیها و پلیدیها معنا شده است. تقابل یکتاپرستی و شرک، بخشایش و بخل، پرهیزگاری و فسق، یقین و شک، صلاح و فساد، زیبایی و زشتی، تواضع و تکبر، حب و بغض، حیا و وقاحت، حضور و غفلت، رحمت و قساوت، حکمت و ملامت و پیروزی در این نبرد با مدد اراده و ایمان. کشتی نمایانگر عالمانه به کارگرفتن قدرت است و آراستگی عمل با علم و هنر غلبه بر ناراستیها.
آداب استادان کشتی را مشتمل بر این موارد دانستهاند: پاکی و سلامت، هدایت شاگردان به پاکی، بیدریغ آموختن فنون، شفقت بر آنان، دوری از طمع بر مالشان، تعلیم هر شاگرد به قدر قابلیتش، دوری از ریا، بد نخواستن برای شاگردان، تسلط بر علم و فن کشتی، نرم سخنگفتن با کشتیگیران ناشی، با آوای آهسته شاگردان را در مبارزه هدایت کردن و جلوگیری از باخبر شدن حریف و همواره یاد استاد و پیر خود را گرامی داشتن.
آداب شاگردان و کشتیگیران نیز این چنین ذکر شده است: راستی، پارسایی و نیکزیستی، سیرت نیکو و اخلاق پاکیزه، نیت نیک، کوشا در عبادت و اطاعت از پروردگار، خدمت صادقانه به استاد، دوری از حسد، دوری از بخل و بخشش بی دریغ به استاد، اتفاق با دیگر شاگردان در دل و زبان، دلجویی از دیگران، پرهیز از غرور به نیروی خود، خوشدل نشدن از شکست حریف.
صفات پهلوانان را نیز چنین برشمردهاند: خداترسی، پیروی از شرع، تن قوی، زبان خوش، دل دلیر، خرد کامل، صبر تمام، علم به کمال، تلاش پیوسته، خلق پسندیده، پوشیدگی از حرام و نعمتی پردوام.
راه و رسم پهلوانی و ورزش باستانی، هرچند برخوردار از باورها و اعتقادات ایرانیان پیش از اسلام و آیین زرتشت هم هست، لیکن ارتباط راسخی نیز با اصول و مبانی مذهب تشیع دارد. آداب استادی کشتی، شاگردان و پهلوانان هر یک دوازده خصلت است که محققان آن را نشانهای از پیوند این ورزش و پیشه، با تشیع و ارادت به ائمه معصوم دانستهاند و نشانههای دیگری چون قداست قائل بودن برای زورخانه و اشارات بسیار به امام علی علیهالسلام در آیینها و مراحل تشرف و اشعار همراه با موسیقی ضربی زورخانه، مؤید این موضوع است. همچنین آیین فتوت که مرامنامه پهلوانان است، نام خود را از صفت مشهور حضرت علی در احادیث و روایات یعنی «فتی» برگرفته است. جوانمردی برگرفته از صفات و خصال و سلوک آن حضرت است. استفاده از خاک در کف گود زورخانه، پایینتر از ردیف حضار ساختن گود، ششگوشه بودن گود، برگرفتن ابزار و ادوات از ابزار جنگی همه و همه رموزی از ارتباط و ارادت به خاندان پیامبر را در خود دارند.
انتقال ارزشها و هنجارها از نسلی به نسل دیگر همواره نیازمند اسطورهها و شخصیتهای اسطورهای بوده است و اگر این شخصیتها واقعیت تاریخی نیز داشته باشند، کارکرد فرهنگی و اثربخشی تربیتیشان صدچندان میشود.
نمادینترین فرد در ورزش پهلوانی در فرهنگ کهن ایرانیان، پهلوان محمود خوارزمی مشهور به «پوریای ولی» است. با بازخوانی داستان این پهلوان در اذهان مردمان، میبینیم که آنچه او را یگانه و الگو میسازد، نه زورمندی و بیرقیبی و هنر کشتی گرفتن او که جوانمردی و دستگیری از ضعیفان و غلبه بر نفس و ترجیح نیازردن دل دیگران بر کسب مراتب ورزشی است و این عامدانه زمینخوردنها او را صاحب سبـــک روحــی، خــداشناســـی و بینـــشی میگرداند که اثری سرشار از آموزههای ارزشمند چون مثنوی «کنزالحقایق» را خلق میکند و یادگاری جاودان برجا میگذارد که مملو از تعالیم عرفانی و جوانمردی و نیکو زیستن است.
اگر تو روی خوش داری به هر کار
از آن خویت بهشت آید پدیدار
اگر خوی بدت اندر رباید
از آن جز دوزخت چیزی نشاید
چو دانستی که خوی خوش بهشت است
رها کن خوی بد زیرا که زشت است
دهان تو کلید توست هموار
زبان تو کلیدش، آن نگه دار
بلا را همچو مردان شو خریدار
که قوت اولیا این است هموار
رها کن بوالفضولی و هوس را
مرنج از کس، مرنجان نیز کس را
زندگینامه پهلوان پوریای بر اساس یافــتههـــای مـــختلف تـــاریخی تـــوســـط نگارندگان و پژوهشگران متعددی تألیف شده است و داستانهای متعددی از جوانمردیهای او در محافل عمومی و کتب مختلف نقل شده و به فراخور زمانه، دستمایه آثار هنری متفاوت، از نقالی و نمایشنامه گرفته تا پویانماییهای تلویزیونی قرار گرفته است و کماکان جذاب، الهامبخش و آموزنده است. یادگار دیگر این مرد بزرگ نیز رباعیات خواندنی و ارزشمند اوست که گویای نگرش منحصربهفردش به زندگی و جهان است.
ما صافدلانیم، ز کس کینه نداریم
خلقی است به ما دشمن و ما با همه یاریم
ما شاخ درختیم پر از میوه توحید
هر رهگذری سنگ زند عار نداریم
در روزگار معاصر، نماد جوانمردی و مردمداری، نزد عموم مردم، جهانپهلوان غلامرضا تختی است که او نیز علاوه بر برخوداری از قدرت بدنی و هنر کشتیگرفتن و قهرمانی جهان، به سبب خوی جوانمردانه و دستگیری از نیازمندان و رعایت حال حریف مصدوم و پیشقدمی در جمعآوری کمک به زلزلهزدگان و سرخمنکردن در برابر خودکامگیها و تبعات آزادگی را به جان خریدن، نزد مردم جایگاه والا و الگو بودن، یافته است.
بیمناسبت نیست نظری به مفهوم «بازی جوانمردانه» در عرصه جهانی ورزش بیفکنیم. در تارنمای کمیته بینالمللی بازی جوانمردانه (CIFP)، مفهوم «بازی جوانمردانه» چنین تعریف شده است: «مفهومی برگرفته از ترکیب ارزشهای بنیادینی که هم با ورزش عجین و همراهند و هم سراسر زندگی با آنها گره خورده است. رقابت عادلانه، احترام، دوستی، روحیه کار گروهی، برابری، ورزش بدون تقلب و مصرف نیروزا، احترام به قوانین مکتوب و نانوشته مانند صداقت و راستی، همبستگی، تحمل، مراقبت، تعالی و شادی، عناصر سازنده بازی جوانمردانه هستند که هم در داخل و هم در خارج از میدان ورزش، قابل تجربه و آموختن هستند.» به نظر میرسد، شباهت این ویژگیها و شرح مفصل مندرج در تارنمای مذکور با مفاهیم کهن ورزش باستانی ایران قابل تأمل و بررسی تحلیلی است.
نگاهی اجمالی به وضعیت فرهنگی و اجتماعی امروز جامعه به خوبی بیانگر دوری قابل توجه خانوادهها و به تبع آنان نوجوانان و جوانان از ورزش زورخانهای و به تبع آن کمرنگشدن آموزههای ارزشمند و مفید پهلوانی و جوانمردی در جامعه است. از سوی دیگر توجه جوانان به ورزشهای محبوب جهانشمول، صرفا با انگیزه افزودن مهارت فنی و قدرت بدنی و رسیدن به قلههای ثروت است و الگوهای ورزشی بیشتر به سبب ثروت هنگفت و مقامهای جهانی مورد توجه و اقبال واقع میشوند. لذا بجاست که مربیان این ورزشها قبل از دیرشدن و تغییر یافتن و وارونه شدن ارزشها و هنجارهای فرهنگی دیرین، اصول و آموزههای والا و تربیتی دیرین را در آموزش ورزشهای دیگر نیز به کار گیرند تا ورزشکاران ایرانی چونان گذشته در جوانمردی و اخلاقمداری، نماد و الگو باشند و بتوانند در تعلیم نسلهای آینده نیز سربلند بمانند. همچنین با الگوسازی مناسب برای کودکان و روایت شخصیت پهلوانان، به واسطه محصولات فرهنگی درخور و شیوههای جذاب نوین رسانهای میتوان تا حد مطلوبی از آسیبهای اجتماعی پیشگیری کرد و از فرهنگ عامه و ظرفیتهای بیکران آن بهرههای سودمند در پرورش نسل نو برگرفت.
شایان ذکر است در نگارش این یادداشت از کتاب «زندگینامه و رباعیات پهلوان محمود پوریای ولی» به قلم «مجتبی کرمی (1335)» از انتشارات روزنه و مقاله «جلوههای تصوف، فتوت و مذهب تشیع در ورزش باستانی و زورخانهای ایران» به قلم «علی حیدری» و «ناصر دولتشاه» چاپ شده در دو فصلنامه پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی شماره نیمه دوم سال 91 استفاده شده است.