نصف جهان در قاب خاتم‌کار

«ولی آقای بابایی اصفهانی نبود»! آقا با اولین جمله کمی جوّ جلسه را عوض می‌کنند.

تاریخ انتشار: 12:08 - شنبه 1403/09/10
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
نصف جهان در قاب خاتم‌کار

به گزارش اصفهان زیبا؛ «ولی آقای بابایی اصفهانی نبود»! آقا با اولین جمله کمی جوّ جلسه را عوض می‌کنند. بعضی‌ها که حواسشان به صحبت‌های رئیس کنگره نبود (که قبل از آقا چند دقیقه‌ای از فرایند برگزاری کنگره گزارش داد و لابه‌لای شهدای شاخص استان هم، یا به‌سهو یا به‌عمد، نامی از شهید عباس بابایی برد)ناگهان گوششان تیز می‌شود که چه شده و منظور آقا چیست؛ بعضی‌ها هم که مثل من متوجه ضمیر جمله‌ آقا می‌شوند، لبخند می‌زنند. رئیس کنگره‌ شهدای اصفهان با زیرکی به پاس دوره خدمت شهید عباس بابایی در اصفهان و فرماندهی او بر پایگاه هشتم شکاری این شهر که پایگاه مادر ناوگان اف-۱۴ های نیروی هوایی محسوب می‌شود او را در زمره‌ اصفهانی‌ها محسوب کرده بود که از دید آقا پنهان نماند.

چشم می‌چرخانم بین جمع؛ پسر شهید همت و شهید زاهدی و شهید نیلفروشان که در آخرین صف نماز بودند، حالا همان‌جا نشسته‌اند؛ موقع ورود هم با هم بودند. تصویر عجیبی است قاب فرماندهان و شهیدان اصفهان؛ از شهدای قدس مانند شهیدان حجازی، زاهدی و نیلفروشان، تا شهدای دفاع مقدس از قبیل شهید همت!

تازه این‌ها به جز شخصیت‌هایی مثل شهید بهشتی و شهید نواب صفوی است! بماند که بعضی از همین افراد حاضر در جلسه هم در زمره‌ شهدای زنده‌اند؛ نمونه‌اش همان بنده‌خدایی که موقع ورود، جلوی گیت‌ بازرسی ایکس‌ری گیر کرده بود، رفیقش از راه رسید و به شوخی و خنده چیزی گفت، طرف هم به شوخی و خنده (که من نفهمیدم جدی است یا مزاح) جوابش را داد که ترکشِ توی بدنش صدای بوق دستگاه را درآورده و فعلا مانده‌اند برای بررسی بیشتر و با همان لهجه‌ غلیظ اصفهانی ادامه داد که «باید ترکش رو اینجا دم در تحویل بدم و بیاییم تو»!

همه‌ این‌ها را باید گذاشت کنار اظهارات نماینده‌ولی‌فقیه و امام‌جمعه‌ اصفهان از وضعیت این روزهای استان، تا جورچین تصویر اصفهان کامل‌تر شود: «اصفهانی‌ها شاید به خودشان مشکل بگیرند، اما برای کار خیر خرج می‌کنند. در همه‌ زمینه‌ها، از مدرسه‌سازی و آزاد کردن زندانی تا کمک به مردم غزه و لبنان، کارهای عجیبی می‌کنند.»

سپس از چند نمونه از طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی مثال می‌زند؛ کسی را که یک ربع‌سکه داشت و می‌گفت این تمام موجودی طلای من است و برای کمک به غزه و لبنان آورده بود، تا کسی که سرویس طلای نهصدمیلیون‌تومانی‌اش را بخشیده!

امام‌جمعه البته زرنگی هم می‌کند و به نمایندگی از مردمش می‌گوید: «مسئله‌ی آب اصفهان یک مشکل بزرگ استان است. امیدواریم که دستورات و عنایات شما در این زمینه در دستور کار دولت چهاردهم هم قرار گیرد.» در پایان صحبت‌هایش اشاره‌ ریزی هم می‌کند که کدورت‌های سیاسی در استان به صفر میل کرده است.

جورچین تصویر مردم اصفهان با صحبت‌های آقا کامل می‌شود، وقتی که از عقبه‌ فرهنگ و علم و تدین مردم این دیار سخن می‌گویند و اینکه اصفهان نشان داده بین علم و دین جدایی نیست و کار کسانی که در این جدایی می‌دمند، هم غلط است و هم بیهوده. آقا با اشاراتشان به تدین و فرهنگ و علم و جهاد و مبارزه‌ مردم اصفهان، دارند تصویر اصفهان را می‌برند توی یک قاب میناکاری و خاتم‌کاری‌شده.

این تصویر البته نمادی از ایران معاصر است در قاب میناکاری و خاتم‌‌کاری‌شده، شبیه همان قاب‌هایی که بعد از بیانات، در قالب یک نمایشگاه مختصر، از فعالیت‌های کنگره برپا شد و مورد بازدید آقا قرار گرفت.

کنگره‌های شهدا و بزرگداشت شهدا و زنده کردن نام و یاد شهدا میناکاری‌ها و خاتم‌کاری‌هایی است که قرار است تصویری واقعی از ایران نشان دهد. میناکاری، استاد می‌خواهد و زحمت و مرارت و تجربه. روی همین حساب است که آقا تأکیددارند خروجی این کنگره‌ها باید توسط بهترین‌ها صورت گیرد؛ بهترین فیلم‌نامه‌نویس، بهترین کارگردان، بهترین نویسنده و قس‌علی‌هذا.

لابه‌لای همین تذکرهاست که جمله‌ عجیب سردار احمدرضا رادان به ذهنم می‌آید که داشت آخرین دیدارش با سردار علی (محمدرضا) زاهدی ۴۸ ساعت قبل از شهادتش را روایت می‌کرد: «بعد از سه ساعتی که با هم بودیم، موقع رفتن، برگشت و گفت احمد! نکند شهید نشویم؟» به این فکر می‌کنم که حقا و انصافا درآوردن این فضا و سکانس و میزانسن، در هر قالب فرهنگی و هنری، کار هر کسی نیست.

به تصویر کشیدن این واقعیت‌ها همان‌قدر که تعهد می‌خواهد، همان‌قدر هم ظرافت می‌خواهد و هنر؛ ظرافتی که واقعیت را قربانی نکند و آن را همان‌گونه که هست نشان دهد، بدون کم‌وزیاد و بدون اعوجاج. در این واقعیت، همان‌قدر که حسرت ۴۸ ساعت قبل از شهادت حاج علی زاهدی که «نکند شهید نشویم؟» بخشی از تصویر ایران است، همان‌قدر هم عصبانیت شهید همت در حال انفجار و عتاب‌وخطابش با یکی از فرماندهان و قطع کردن بدون خداحافظی گوشی بعد از گفتن «شما یک مشت بچه جنگ را به بازی گرفته‌اید؛ مگر جنگ مسخره‌ شماست؟» بخشی از تصویر است؛ حتی زرنگی امام‌جمعه و رئیس کنگره که نام شهید بابایی را به نام فهرست شهدای اصفهان الصاق می‌کند هم بخشی از این تصویر است و حتی مزاح آقا که «ولی آقای بابایی اصفهانی نبود»!

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

چهار × یک =