به گزارش اصفهان زیبا؛ فیلم «سونسوز» به کارگردانی رضا جمالی ازجمله آثاری است که به زبان محلی ساخته شده و روایت خود را بهطور کامل به زبان ترکی ارائه میدهد. داستان فیلم در روستایی جریان دارد که طی بیست سال گذشته، هیچ کودکی در آن متولد نشده است. مردان، زنان را عامل این مسئله میدانند؛ اما کاظم که اکنون پیرمردی سالخورده است، خود را مقصر اصلی میبیند. سالها پیش، او مستندی درباره نازایی زنان روستا ساخته بود؛ اما اکنونکه حقیقت را دریافته و متوجه شده که مشکل از مردان بوده، تصمیم میگیرد مستندی تازه بسازد تا اشتباه گذشتهاش را جبران کند.
با شنیدن چنین خلاصهای، طبیعتاً کنجکاو شدیم که فیلم چگونه روایت میشود و چه فضایی را خلق کرده است. اما متأسفانه مشکلی که هنگام تماشا با آن روبهرو شدیم، زیرنویسهای ناخوانای فیلم بود. «سونسوز» بهطور کامل به زبان ترکی ساخته شده و در تمام مدت حتی یک جمله به زبان فارسی شنیده نمیشود. همین مسئله باعث میشود که مخاطب ناچار باشد میان دو گزینه یکی را انتخاب کند: یا تلاش کند زیرنویسهای ناخوانا را دنبال کند تا از داستان سر دربیاورد، یا به تماشای تصاویر مستندگونه فیلم بنشیند که از قوتهای آن محسوب میشود.
این دوگانگی، تجربه تماشای فیلم را دشوار میکرد؛ چراکه تا چشم میخواست به خواندن زیرنویسها عادت کند، بخش قابلتوجهی از فیلم سپری شده بود. از سوی دیگر، فیلم به لطف قاببندیهای دقیق و حسابشدهاش، تصویری تماشایی از طبیعت زیبای روستا ارائه میداد. همین رویکرد بصری باعث شده بود که فیلم، فارغ از چالش زبانی، واجد تصاویری باشد که با حسبحال مستندگونهاش همخوانی داشت.
فیلمهایی مانند «موقعیت مهدی» و «آپاراتچی» در سالهای اخیر بهنوعی مسیر استفاده از زبان ترکی در سینمای ایران را مشخص کردهاند. حتی «موقعیت مهدی» که مخاطبان بسیاری با آن ارتباط برقرار کرده و دوستش داشتند، واکنش مشترکی را میان تماشاگران ایجاد میکرد: اگر نظرشان را درباره فیلم میپرسیدی، اغلب پاسخ میدادند که فیلم خوب بود؛ اما یک بدی داشت و آنهم این بود که باید مدام زیرنویسها را دنبال میکردیم.
در جشنواره پیشین، کارگردان «آپاراتچی» نیز به این موضوع اشاره کرد. او توضیح داد که برای برقراری ارتباط با طیف وسیعتری از مخاطبان، فیلم را بهطور کامل به زبان ترکی نساخته و تنها گویش آن را وام گرفته است؛ اما در مقابل، «سونسوز» بهطور کامل به زبان ترکی روایت و باعث شده که مخاطب، بهویژه اگر ترکزبان نباشد، در برقراری ارتباط با آن دچار مشکل شود.
البته این مسئله دلایلی هم دارد. نخست اینکه «سونسوز» در مقایسه با دو فیلمی که مثال زدیم، ماهیتی متفاوت دارد و احتمالاً در دسته فیلمهای اکران «هنر و تجربه» قرار میگیرد. دوم اینکه زبان ترکی در این فیلم، نهفقط در دیالوگها، بلکه در شوخیها، مکالمات روزمره و حتی اشعار و سخنانی که شخصیتها استفاده میکنند، نقشی محوری دارد. برگرداندن این ظرافتهای زبانی به فارسی بدون از دست رفتن معنا، کار دشواری است؛ ازاینرو، «سونسوز» نهتنها فیلمی برای مخاطبان خاص است، بلکه تماشاگران خاص آن نیز باید ترکزبان باشند تا بتوانند ارتباط عمیقتری با فیلم برقرار کنند.
با توجه به زیرنویس ناخوانای فیلم که عملاً امکان دنبالکردن دیالوگها از بین رفت، درنتیجه، تنها به تماشای تصاویر بسنده کردیم. خوشبختانه، فیلم قاببندیهای خوبی دارد؛ اما روایت داستانی آن چندان واضح منتقل نمیشود. درواقع، تجربه سالهای اخیر نشان داده که برای جلب مخاطب گستردهتر، اغلب از زبان فارسی بهعنوان زبان اصلی استفاده میشود و لهجه یا گویش ترکی تنها در بخشهایی از دیالوگها به کار میرود؛ اما در «سونسوز» چنین رویکردی وجود ندارد.
فیلم همواره پیرامون سه پیرمردی است که در حال ساخت مستند هستند و طنز ظریفی دارد که اگرچه تماشاگر را به خنده بلند وادار نمیکند، میتواند لبخندی بر لبهایش بنشاند. بیشتر فیلم را نماهای لانگشات دربرگرفته است تا نماهای بسته؛ چون نهتنها اتفاقات اصلی، بلکه آنچه در پسزمینه و پشتصحنه رخ میدهد نیز شامل میشود.
این فیلم فاقد بازیگران چهره است و تنها چهره آشنای آن، مریم مؤمن در نقش دکتر روستاست؛ بااینحال، باوجود ساختار سادهاش، ممکن است فرم و شیوه روایت آن برای برخی مخاطبان خستهکننده به نظر برسد؛ ازاینرو، به نظر میرسد که جایگاه اصلی آن در جشنواره فیلم فجر نباشد و شاید بهتر بود در بخش «هنر و تجربه» اکران شود؛ جایی که مخاطبانش آمادگی بیشتری برای پذیرش این نوع روایت و زبان فیلم داشته باشند.