به گزارش اصفهان زیبا؛ پنجشنبه اصفهان میزبان اختتامیه نخستین جایزه ملی ناداستان «پلک» بود. این جایزه که با همکاری دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری، هسته ادبی روایتخانه و فولادمبارکه اصفهان برگزار شد، با موضوع پوشش اجتماعی در دو بخش برای تولید آثار ادبی در دو محور حرفهای و تجربهنگاریهای مردمی فراخوان خود را منتشر و طی مراسمی از برگزیدگانش تجلیل کرد.
جوایز ادبی در ایران و جهان سوابق زیادی دارند و به مناسبتهای مختلف و در محورهای موضوعی متفاوتی برگزار میشوند. شاید داوری را بشود مهمترین بخش این دست از رویدادهای ادبی دانست. در این رویدادها داورانی متخصص و باتجربه که در زمینه نویسندگی و داوری جشنوارههای دیگر صاحبتجربه و صاحبنظرند، گرد هم میآیند و بسته به نظر دبیرخانه، طی مراحلی آثار را مطالعه و ارزیابی کرده و براساس نظر تخصصیشان آثار را غربال و انتخاب میکنند.
این رویداد ادبی نیز از نظر و تجربه سه داور متخصص در عرصه ادبیات داستانی و ناداستان بهره برد. در رویداد ادبی «پلک» حدود 600 اثر به دبیرخانه رسید که بعد از غربال اولیه، 70 اثر به عنوان نامزدهای مرحله نیمهنهایی در اختیار سه داور جایزه گذاشته شدند و این سه داور 17 اثر را به عنوان برگزیدگان در دو بخش مردمی و حرفهای و شایستگان تقدیر اعلام کردند. در ادامه نظر گلستان جعفریان، محمدعلی جعفری و سعید معتمدی را درباره تجربه داوریشان در این جایزه ادبی که برای نخستین بار در کشور برگزار شد، جویا شدهایم.
موضوع «پلک» هیچوقت کهنه نمیشود
گلستان جعفریان از چهرههای نامآشنا و باسابقه در زمینه ادبیات پایداری و عرصه روایتنویسی است. او که در جوایز معتبری همچون جایزه ادبی جلال نیز داوری کرده است، با آثار مشهور و جذابی همچون «ساجی»، «روزهای بیآینه» و «همه سیزدهسالگیام» در عرصه ادبیات پایداری خوش درخشیده است.
اخیرا نیز «پاییز آمد»، اثری از این نویسنده، مزین به تقریظ رهبر معظم انقلاب شد. او از دیگر داوران جایزه ادبی «پلک» است. جعفریان تجربهاش را از داوری این جایزه اینطور تعریف میکند: «من در جشنوارههای مختلف و با موضوعات متفاوتی داوری کردهام؛ اما داوری در جایزهای با چنین موضوعی تجربه اولم است. تجربه پلک برای من جدید بود؛ زیرا موضوعی است که جامعه بهطور کامل درگیرش است و از این جهت برایم تازگی داشت.»
او درباره وجه تمایز این جایزه با باقی جوایز ادبی میگوید: «این جایزه هنوز نوپاست و نمیتوان آن را با جوایز ادبی دیگر مقایسه کرد و هنوز در حال آزمون و خطاست. بااینحال، در نوع خودش برای شروع ممتاز بود؛ زیرا سطح کارها در بخش حرفهای بالا بود و در بخش مردمی نیز کیفیت آثار همسطح و خوب بود. »
جعفریان درباره آثار مردمی توضیح میدهد: «ویژگی آثار بخش مردمی این بود که در فضاهای متفاوتی اتفاق میافتاد؛ مثلا نویسندگان تجربیاتشان را در خیابان و در بیمارستان و در سفرهای خارج از کشور نگاشته بودند که یا تجربه خودشان بود یا از قول دیگری نوشته بودند. پلک میتواند موضوعی باشد که هیچوقت کهنه نمیشود و همیشه حرف برای گفتن دارد. پلک دامنه کاری گستردهای دارد و بهخوبی میشود روی آن مانور داد و از طریق آن به تعریف جدیدی از پوشش رسید.»
گلستان جعفریان پوشش را امری باطنی دانسته و بیان میکند: «الان شرایطی در جامعه وجود دارد که همهمان در خصوصش تجربهای داریم و اطرافمان افرادی هستند با پوششهای متفاوت که با هم تعامل میکنیم.
پیش از این حس میکردم تجربیات از جانب افرادی نوشته شود که به طور کامل باحجاباند و صرفا در میان عدهای محدود باشد؛ اما اینگونه نبود و این برای من دور از انتظار بود و پلک از این جهت برای من ارزشمند است. پوشش آدمها درباره درونیات آدمها و باطنشان و حتی خلقوخویشان حرف برای گفتن دارد. پس این موضوع از لحاظ روانشناسی و جامعهشناسی و هنری موضوعی بسیار پیچیده و پرکار است.»
این نویسنده مطرح کشور به روایتهای تلخ در عرصه تجربهنگاری اشاره کرده و ادامه میدهد: «نکته عجیب و جالبی در میان تجربهنگاریها وجود داشت که جا دارد به گوش مسئولان برسد و من به عنوان داور در این خصوص احساس مسئولیت میکنم. مسئله پوشش و امنیت بانوان در بیمارستانهاست که شرایط عجیبی دارند. بیشترین مشکلاتی که از جانب نویسندگانی بیان شده بود که لزوما هم کاملا محجبه نبودند، مربوط به اتاق زایمان بود که این فاجعهای مطلق است؛ زنانی که نمیخواستند پزشک بیهوشیشان مرد باشد و در وضعیتی که حساسترین لحظات زندگی یک زن و خصوصیترین موقعیتش است، کسی به این موضوع اهمیت نمیداد. برای من این شرایط باورنکردنی بود و بهشدت مرا به هم ریخت. عنوان یکی از آثار برنده “تلخترین روز زندگیام” بود و تلخترین روز زندگی نویسنده روزی بود که مادر شده بود و این فاجعه است. حداقل کاری که میشود با پلک کرد، این است که صدای این زنان به گوش مسئولان برسد.»
نویسنده «ساجی» درباره سطح تولیدات ادبی در اصفهان اظهار میکند: «سطح روایتنویسی اصفهان در حالت مطلوبی است و قابلیت این را دارد که با کار و مطالعه بیشتر به سطح حرفهای برسد؛ اما این مطالعات باید تخصصی و محوری و هدفمند باشد و نویسندگان اصفهان باید بیشتر بخوانند. آنها از لحاظ تخصصی و ساختاری میدانند روایت چیست و چطور باید به یک اثر هنری تبدیل شود؛ اما مطالعهشان کم است و این از آثاری که خواندم مشخص بود. مطالعه هدفمند بسیار کمککننده است.»
او مشکلات برگزاری این دوره را به این صورت بیان میکند: «این جایزه در زمینه بودجه و تبلیغات مشکل داشت. برای دورههای بعدی باید دست دبیرخانه و برگزارکنندگان در بودجه و تبلیغات بازتر باشد تا بتوانند تفکرات متفاوتتری را جذب کنند و آثار بینالمللی افزایش یابد که همه اینها به دنبال تبلیغات خوب کسب میشود. در بخش حرفهای سطح آثار بسیار بالا بود؛ اما دبیرخانه به دلیل شرایط بودجهای نتوانست آثار بیشتری را انتخاب و برگزیده کند.
این جایزه باید سعی کند بودجههای بیشتری از بخشهای خصوصی جذب کند؛ زیرا قابلیت این را دارد که از مواد خام ارسالشده به این جایزه در کارهای فرهنگی و علمی و پژوهشی در زمینه پوشش استفادههای متعددی کرد. اگر برای سالهای بعد تبلیغات خوبی روی این کار انجام شود، از اقشار مختلف جامعه به این موضوع جذب خواهند شد تا با سنین و تفکرات مختلف آثار بیشتری ارسال شود. »
«پلک» در جای درستی ایستاده است
سعید معتمدی، مدیر دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری اصفهان و مدرس دورههای متعدد داستاننویسی در این شهر، دیگر داور جــایــزه ادبی «پلک» بود. او دغدغه جایزه ادبی «پلک» را باارزش میداند و دراینخصوص میگوید: «از اینکه بابت دغدغهای باارزش سراغ یک کار هنری و ادبی رفتهایم خشنودم. جایزه ادبی پلک جزو معدود جشنوارههایی است که روی یک دلیل واقعی و بیرونی بنا نهاده شده و در جای درستی ایستاده است. پلک دارد برای پدیدهای اجتماعی دست به خلق میزند؛ خلقی که ناداستان و براساس واقعیت است و بسیاری از افراد جامعه درگیر همین واقعیتها هستند؛ همچون تجربیات تلخ اتاق زایمان و اضطراب پوشش این مکان.
چنین تجربههایی در میان تجربهنگاریها بسیار پربسامد بود و نشان میدهد یک درد مشترک در کل کشور است.» معتمدی بیان این تجربهها را درمانگر دانسته و ادامه میدهد: «این تجربیات اگر به دست مدیران و کارمندان بیمارستان برسد، حلکننده است و از آنجا که واقعیت دارد، تأثیرگذاری و باورپذیری نیز به دنبال دارد؛ به همین دلیل داوری این جایزه تجربهای خوشایند برای من بود.» او چشمانداز جایزه ادبی «پلک» را اینطور تعریف میکند: «رویکرد جایزه پلک این است که نگاه به پوشش را فراتر از الزام به حجاب گسترش دهد. پلک از این دغدغه اجتماعی عبور نمیکند و همین مسیر را طی خواهد کرد. هر حرکت مستمری نیز خیر و برکت را به دنبال خواهد داشت.»
این داور جایزه ادبی «پلک» درباره ظرفیت اصفهان در تولید و جریانسازی ادبی تصریح میکند: «اصفهان در طول تاریخ در سبکهای شعری و متون مدرن ادبی پیشرو بوده است؛ مثلا اولین داستان کوتاه در جنگ ادبی اصفهان خلق شده و اصفهان در ادبیات جایگاه خوبی داشته است. اکنون نیز نسل جدیدی از نویسندگان را در شهر داریم که دور هم جمع میشوند. چنین اتفاقی در کشور کمنظیر بوده و موقعیتی اثرگذار است. ترکیب فکر درست و خلاقانه هنرمندان و نویسندگان با نگاه مدیریتی صحیح با هم باید مماس شوند تا اصفهان را به مراتب بالاتری برسانند و زمینه پیشرفت ادبی در اصفهان وجود دارد.»
تغییر جهانبینی جامعه با کمک «پلک»
محمدعلی جعفری، نویسنده یزدی که در زمینه ادبیات داستانی و تاریخ شفاهی آثار زیادی را همچون «عمار حلب»، «سربلند»، «خانه مغایرت» و «شغل شریف» منتشر کرده است، یکی از داوران این جایزه بود.
او درباره سطح کیفی آثار رسیده به جایزه «پلک» اینطور میگوید:« آنچه برای من جذاب بود، تنوع و گستره کار بود. برخی از کارها فضایی خاص داشت و اینکه خانمی در چنین موقعیتی از لحاظ شغلی مشغول به کار باشد برای ما تصورش ممکن نبود؛ مثلا یکی از روایتهایی که موفق به دریافت جایزه اثر برگزیده شد، به قلم یک خانم قاضی نوشته شده بود. ما در حالت عادی هیچوقت نمیتوانستیم تصور کنیم که یک زن در این موقعیت و وضعیت شغلی چطور سر میکند یا خانمی در یکی از شهرهای شمالی در گمرک کار میکرد و روایتش به عنوان زنی که در گمرک همراه با رانندگان مرد در چنین فضایی کار میکند، بسیار خاص بود. این روایتها فضاهای زیر پوست شهر را بهخوبی نشان میدهد. در یکی از روایتها خانمی درباره شرایط وضع حملش در بیمارستان نوشته بود و میگفت بعد از سالها هنوز جرئت نکرده اتفاقات تلخ بیمارستان را برای همسرش تعریف کند.»
جعفری تجربهاش را از داوری این جایزه مثبت ارزیابی کرده و توضیح میدهد: «اینها برای من نهتنها بهعنوان داور، بهعنوان کسی که اهل ادبیات است، جذاب بود و جهانبینی خوبی به من میداد و همین کمک را به جامعه نیز خواهد کرد. این جشنواره بستری را برای حرفهایی فراهم کرده که آدمها شاید سالها بابت گفتنشان حیا میکردند و حرفهای توی سینهشان را نوشتند. در این روایتها وقایعی بیان شده که اگر در حالت عادی آنها را برای مدیران و مسئولان تعریف کنیم، شاید باورشان نشود؛ ولی با برگزاری این جایزه میشود براساس این مطالب با آنها صحبت کرد.»
این نویسنده یزدی تأکید میکند که برخی از آثار قابلیت تولید آثار دیگری همچون رمان را دارد و بیان میکند: «برخی از روایتها بسیار تکاندهنده بود و علامت تعجب ایجاد میکرد که چه اتفاقاتی برای زنانمان میافتد و برای کسی دغدغه نیست. حتی برخی تجربهنگاریها غنای چندانی نداشت؛ اما آن روایت و تجربه بسیار عجیب بود و میتواند سوژه و ماده خام برای تولیدات بعدی همچون رمان باشد. از این میان برخی از روایات مربوط به آقایان بود. یکی از روایتها که برگزیده دوم شد، روایتی از یک طلبه بود که پوشش طلبگیاش برایش مسئله بود و رویکرد و نگاه جدیدی به پوشش داشت.»
محمدعلی جعفری یکی دیگر از ویژگیهای مثبت این جایزه را به این صورت شرح میدهد: «این قشر اعتماد به نفسی نداشت که حرفش را درباره این موضوعات بزند و جایزه ادبی پلک این فضا را برای این دست از افراد ایجاد کرد. ما در ایران چنین ادبیاتی نداشتهایم یا خیلی کم داشتهایم و این خودش اتفاقی جدید در راستای تولید ادبیات
در این خصوص بود. اصفهان یکی از شهرهایی است که در تولید ادبیات حرف جدی برای گفتن دارد و پیگیری خوبی در این خصوص دیده میشود.»