به گزارش اصفهان زیبا؛ ششمین مجموعه شعر استاد عباس شاهزیدی متخلص به «خروش»، شاعر پرسابقه اصفهانی، با نام «به افق باران» اخیرا توسط انتشارات سوره مهر به بازار نشر عرضه شده است. چند سالی از انتشار مجموعه «دوبیتیهای من عین لَهوفاند» گذشت تا کتاب فوق به دست علاقهمندان شعر آیینی برسد.
«به افق باران» شامل اشعاری آیینی است که شاعر در آنها به موضوعات و شخصیتهایی از جهان اسلام میپردازد که در دیگر مجموعههای شعر آیینی اصلا پرداخته نشده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
مضمونهای نو و بدیع در خصوص امام باقر(ع)، حضرت ابوطالب (ع)، حضرت حمزه(ع)، خطبه حضرت زهرا (س)، حضرت خدیجه(س) و نهجالبلاغه، مجموعه را پربارتر کرده است.
در کتاب، شعری هم در وصف جناب وهب نصرانی، از شهدای کربلا آمده است که فقط چند روز پس از تشرف به دین مبین اسلام به فوز شهادت نائل شد.
اشعار در قالبهای شعری غزل، چهارپاره و مثنوی سروده شده و استفاده شاعر از قالب «مربع ترکیب» در مجموعه، تازگی و جذابیت خاصی دارد. اما چند نکتهای که مخاطب علاقهمند شعر آیینی در حاشیه کتاب «به افق باران» نوشته در ادامه میآید.
عنوان کتاب، با سلیقه انتخاب شده است؛ البته سنت گزینش عناوین زیبا در بین شاعران کشورمان سابقهای طولانی دارد.
به یاد بیاوریم عناوین مجموعههای شعر زندهیاد قیصر امینپور همچون «دستور زبان عشق»، «حرف آخر عشق»، «تنفس صبح» و «بی بال پریدن» یا زندهیاد سهراب سپهری مانند «صدای پای آب»، «آوار آفتاب»، «حجم سبز» و … .
طرح روی جلد با عنوان همخوانی داشته و ریزش رنگ آبی از کلمات طرح، منظره جاریشدن قطرات باران را از شیشه پنجره تداعی میکند.
اولین شعر با عنوان «تقدیم به سه حرف عشق : ع، ل، ی» انتخاب مناسبی برای آغاز اشعار مجموعه بوده است.
بیان تصویری و تصویرگرایی شاعر و بهکارگیری تعابیر و تشبیهات زیبا در برخی از اشعار، قوتی است که در جذب مخاطب نقش بسزایی دارد. این ویژگی در سه بیت زیر بهخوبی دیده میشود:
در شعر «به قامت قیامت اباالفضل»:
ماه شبهای علی این نیزه در حد تو نیست/ ماه من جای سرت بالاتر از این حرفهاست
در وصف بزرگ بانوی کربلا:
ای بازترین پنجره رو به مناجات/در نابترین نافله شام غریبان
نگذاشته بر هم نفسی چشم سحر را/سجاده باز تو بیابان به بیابان
خوانش و فهم احادیث و برخی عبارات و کلمات عربی موجود در بعضی از ابیات برای مخاطب مستلزم سابقه مطالعات دینی است.
برای مثال در شعر مربع ترکیب در مدح مولیالموحدین آمده است:
خوشیم ما به همین، فی حیاتنا و ممات/ بگیر دامن «شمس الضُّحاء فی الظلمات»
که سر عاشقیام پیش مرتضی علنی/ بگو که کور تو مشتاق «مَن یَمت یَرنی» است
اخیرا در اشعار شاعران آیینی از عبارات «حِصن حَصین» و «سلسله» زیاد استفاده شده است؛ لذا اگر کلمات مناسب دیگری جایگزین شود از تکرار عبارات فوق پرهیز میگردد؛ همچون شعر «نذر حضرت ابوطالب (ع)» که در آن آمده است:
یا عم نبی، اجر تو والله که این نیست/ مانند شما سلسلهای روی زمین نیست
یا در شعر «مدح امام صادق (ع)» آمده است:
شیخ الائمه است و امام المحامد است/ حِصن حَصین نام تو حِرز شداید است
بیان شاعرانه و فاخر در اشعاری نظیر تقدیم به سه حرف عشق، نهجالبلاغه، شب عاشورا، حسینیه بر توقع مخاطب میافزاید و برخورد او با اشعاری که از عبارات زبان محاوره روزمره در آنها استفاده شده، باعث میشود که مخاطب نوعی دوگانگی در بیان شعری را برداشت کند :
حق ریخته در میکده چشم تو مستی/ پیدا شده از مستی چشمان تو هستی
بیحوصلهای شیعه حیدر چه نشستی؟/ دامان کریم است، بچسبید دودستی
تنها نه غزل راه خیال تو گرفتهست / جبرئیل هم امشب پر شال تو گرفتهست
با مرور مجموعه، به نظر میرسد که از بهکاربردن نمادها یا سمبلها در اشعار پرهیز شده است که میتواند به سبب استفاده مکرر و کلیشه شدن در اشعار آیینی دیگر باشد.