به گزارش اصفهان زیبا؛ در برخی خانوادهها گاهی بهغیراز پول و مادیات، چیزهای دیگری به ارث میرسند که سینهبهسینه و نسلبهنسل در خانواده باقی میمانند و ارزششان خیلی بیشتر از میراث مادی است. خیرخواهی و دست دیگران را گرفتن و مرام پهلوانی داشتن، مسجدسازی و حسینیهسازی، همه باقیات صالحاتی است که هیچ قیمتی نمیتوان روی آن گذاشت.
پدرش عشق به اهلبیت(ع) را به او آموخت
خودش را حاجعلی زارعی سودانی معرفی میکند؛ پسر مرحوم حاج حیدرعلی. چقدر زیباست که پدر را حتی در معرفیاش فراموش نمیکند. پدری که مرام، معرفت و عشق به اهلبیت(ع) را به او آموخته است.او متولد سال ۱۳۳۷ است. پدرش در حسینیه امام صادق(ع) محله سودان دفن است؛ همان حسینیهای که خودش ساخته و کارهای نیمهتمامش را به دست پسر سپرده و حالا او مسئولیت بهاتمامرساندنش را بر عهده گرفته است.
قلعهای بزرگ با دو برج نگهبانی
حاجعلی زارعی از قدیم سودان جی میگوید؛ آن زمان که قلعهای بزرگ اینجا قرار داشته و حدود سی خانواده در این قلعه زندگی میکردهاند. قلعهای با دو برج نگهبانی دوطرفش که تا چند سال پیش هم بقایای آن وجود داشته و حالا اثری از آن باقی نمانده است.
گوشت و گندم عیدی
پدربزرگ حاجعلی، مسجد امام صادق(ع) را در این محل بنا میکند که حدود ۱۵سال پیش، به خاطر قدیمیشدن بنا، آن را خراب میکنند و دوباره میسازند.حاجعلی میگوید: «در زمان قدیم و ایام عید نوروز، چون پدرم بزرگ محل بود، همه به دیدنش میآمدند و ایشان هم به آنها عیدی میداد. مقداری گوشت از دامداری خودمان و یا مقداری گندم ازجمله این عیدیها بود.»
ارثیهای به نام کمک و خیرخواهی به دیگران
این خیر میگوید: «سنت افطاریدادن در خانواده ما بیشتر از صدسال قدمت دارد. پدرم ۱۲سال قبل در سن ۱۰۴سالگی از دنیا رفت و ما راهش را ادامه دادهایم. ایشان هم ادامهدهنده راه پدرشان بودند. چند روز قبل از ماه رمضان بستههای غذایی شامل برنج، روغن، حبوبات، مرغ و گوشت را در منزل پدر، بستهبندی میکنیم و شبانه بین افراد نیازمند محل پخش میکنیم. در ایام شبهای قدر و شهادت مولا هم هر سه شب غذا تهیه کرده و در مسجد محل افطاری میدهیم. این رسم نیز از ۴۰ سال پیش تاکنون در جریان است.»از ۱۰۰ سال پیش تاکنون مراسم شبهای قدر و دعای ابوحمزه در مسجد امام صادق(ع) توسط پدر و پدربزرگ ما برپا بوده و اکنون ما این مراسم را برگزار میکنیم. بیشتر از ۲۰هزار جوان در این برنامه شرکت میکنند و هر سهطبقه حسینیه و خیابانهای اطراف پر از جمعیت میشود.
پای پیاده، برای اقامه نماز عید فطر میرفتیم
یادم هست عید فطر که میشد از محله سودان پیاده میرفتیم طوقچی. آیتالله ادیب، خدا رحمتشان کند، پای برهنه با اهالی میرفتند مسجد مصلا و نماز عید فطر را آنجا میخواندند. بعد از خواندن نماز عید هم، مردم به عیددیدنی میرفتند.
بعضیها حتی یکتکه نان خالی برای افطار و سحر نداشتند
در زمان قدیم یخچال نبود و یخ بهندرت پیدا میشد و بهسختی میتوانستند مقداری آب یخ برای افطار پیدا کنند. مثل الان امکانات و وفور نعمت نبود. کسانی که الان زندگی میکنند، قدیم را ندیدهاند که اگر اینطور بود قدر امکانات زندگی الان را بیشتر میدانستند.مردم در زمان قدیم خیلی سختی و زجر میکشیدند؛ حتی یکتکه نان خالی برای افطار و سحر نداشتند. با مقداری غذای جزئی مثل دمپختی و یا ماشپلو و عدسپلو روزه میگرفتند؛ ولی با اینحال مقید بودند روزههایشان را تمام بگیرند. پدر خودم ۱۰۴سال از خدا عمر گرفت؛ ولی یک نماز و روزه قضا نداشت.
برپایی صدساله جزءخوانی ماه رمضان در محله سودان
از زمان قدیم در منزل پدری جلسات جزءخوانی قرآن در ایام ماه مبارک رمضان برپا بود که بیشتر از صدسال قدمت دارد. مداحان و قاریان معروف به خانه پدر میآمدند و مداحی و جزءخوانی میکردند. یکی از آنها حاجآقا مراتب بود که از بچگی به خانه پدرم میآمد و با صوت زیبایش قرآن را تلاوت میکرد. این جلسات نیز هنوز در ماه مبارک رمضان برپا میشود.
همه دورهم افطاری و سحری میخوردند
در زمان قدیم چون در هر خانه چند خانواده زندگی میکردند، سحر و افطار شور و شوق زیادی داشت. هرکسی هر غذایی که داشت میآورد و همه دورهم زیر کرسی جمع میشدند، غذاها را توی مجمر (سینی بزرگ) میگذاشتند و با هم افطاری و سحری میخوردند. صفا و صمیمیتی که قدیم بود، متأسفانه الان نیست. یادم هست پدربزرگم سر کوچه مینشستند و افرادی که میدیدند وضعیتشان ضعیف است و مستمند هستند، برای افطار به خانه میآوردند. خیلی وقتها با شش کیلو گندمی که به آنها میدادند، آن خانواده برای مدتی از گرسنگی نجات پیدا میکردند.
اقامه نماز جماعت در ماه رمضان
در زمان قدیم وسیله نقلیه نبود. ماه رمضان که میشد امام جماعت را برای اقامه نماز جماعت، عزاداری و مراسم شبهای قدر، با اسب و قاطر از خوراسگان یا مسجد مصری به طوقچی میآوردند. شب به خاطر تاریکی هوا و ناامنی میماندند و فردا برمیگشتند.قبل از انقلاب پدرم ماشینی خرید و مردم را با آن به مرکز شهر میبرد تا خریدهای عید نوروز و مایحتاج خود را از بازار تهیه کنند.