به گزارش اصفهان زیبا؛ من دختری از نسل z هستم؛ همان نسلی که از ابتدای کودکی وقتی چشمان خود را به روی دنیا گشودند با یک دنیای هوشمند روبهرو شدند.
اما فکر نکنید به دلیل اینکه در زمانی در این دنیا متولد شدیم که بستری پهناور و هوشمند در کنار ماست یک فرصت خوب و اتفاقی ناب را به دست آوردیم! خیلی از مواقع نسل z بودن به ضرر ما تمام شده است.
نزدیکترین نمونه بارز آن ترم قبل دانشگاه است. یک درس تخصصی و بسیار مهم داشتیم که نمره یک واحد آن را پروژهای تعیین میکرد که برای به سرانجامرساندنش باید از چند نرمافزار تخصصی کمک میگرفتیم.
زمانی که سؤالات مختلفی درمورد چگونگی انجام پروژه یا بهرهگیری از یکی از امکانات نرمافزارها را از استاد میپرسیدیم، پاسخ او به ما این بود:
«شما نسل z هستید. زمانی که متولد شدید نرمافزارهای مختلفی وجود داشت و باید ارتباط قوی با تکنولوژی و فضای مجازی داشته باشید. پس بروید و با جستوجو در بستر فضای مجازی به پاسخ سؤالات خود برسید. حتی میتوانید فیلمهای آموزشی مجازی را مشاهده کنید و آموزش ببینید.»
اینجاست که چرایی آمدن به دانشگاه و حضور استاد در کلاس درس برایمان سؤالبرانگیز شده بود!
هیچوقت صحبتهای استادی که با ما 15 سال تفاوت سنی داشت و میگفت «شما نسلی بیدغدغه، بیفکر و بیخیال هستید» را فراموش نمیکنم.
آن روز بهاندازهای دانشجویان این نسل ناراحت شدند و با استاد بحث کردند که او قهر کرد و از کلاس خارج شد. حالا نمیدانم کارهای نسل ما بر اساس بیفکری است یا بیاحترامی او به دانشجویان؟
قهرکردن و خارجشدنش از کلاس درس بر اساس بیفکری بود؟ البته این تنها سؤالی نیست که ذهن دانشجویان نسل z را به خود مشغول کرده است.
با مطرحکردن این سؤال قصد ندارم از نسل خودم دفاع کنم؛ فقط میخواهم با یک زاویه دیگر به نسل ما فکر کنید.
نزدیکترین و مؤثرترین افراد برای نسل جوان، اطرافیان او یعنی والدین، اولیاومربیان مدارس و استادان مراکز علمی هستند که جوان را به طرز خودآگاه یا ناخودآگاه به کششهای خاصی در الگوگیری سوق میدهند.
اما چرا هیچوقت کسی نپرسید استادانی که ما نسل zها در دانشگاه با آنها مدتزمان زیادی وقت میگذرانیم و از آنها الگو میگیریم چه ویژگیهایی دارند و چگونه عمل میکنند؟ نیاز نیست که به گذشته برگردیم.
همین چند هفته پیش که آغاز ترم تحصیلی جدید بود، یک نمونه بسیار نزدیک برای مثالزدن است.
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان به ما دانشجویان اطلاع داد که شروع کلاسهای نیمسال دوم از شنبه 13 بهمنماه است؛ اما در واقعیت نه استادی در دانشکده بود و نه کلاسی تشکیل شد!
روز 21 بهمنماه همکلاسهای دانشگاه مجازی شد و ما برای هر کلاس داخل سامانه سامد حدود یک ساعت منتظر آمدن استاد بودیم؛ اما باز هم کلاسی تشکیل نشد.
هفته سوم هم تعداد محدودی از استادان به دانشکده آمده بودند.
نکته قابلتوجه توبیخشدن پنج نفر از دانشجویان توسط استادی بود که در طبقه دوم دانشکده میگفت:
«چرا اکنون که اولترم است و برخی دانشجویان برای شرکت در کلاس حضور ندارند به دانشگاه آمدید؟ الان من به خاطر شما مجبور شدم به دانشگاه بیام و باید به خاطر حضور شما چند نفر درس بدهم!»
اینجاست که ما نمیدانیم باید این افراد مسئولیتپذیر و جویای علم را الگوی خود قرار دهیم یا نه؟
شاید برایتان جالب باشد که مدیر گروه رشته ما در چهارمین هفتهترم جدید هم در دانشکده حضور نداشت تا از او درخواست کنیم اگر قرار است استادها به دانشگاه نیایند به ما هم اطلاع بدهد تا این مسیر طولانی را تا دانشگاه سپری نکنیم و کارهای مهم خود را برای کلاسهایی که قرار نیست برگزار شود کنسل نکنیم.
سه هفته حضور ما و عدمحضور استادان خستگی به جانمان منتقل کرده بود که در هفته چهارم تصمیم گرفتیم به دفتر مدیر دانشکده مراجعه کنیم و مسئله را با او بیان کنیم.
خدا را شکر مدیر دانشکده حضور داشت و پس از چند دقیقه موفق شدیم وارد دفتر او شویم و ماجرای نیامدن استادها را با او مطرح کنیم.
پاسخ او به ما این بود: «مدیر گروه نیست و این مسئله را باید با او مطرح کنید؛ نه با من»!
صحبتش که به پایان رسید یکی از دانشجویان گفت: «این مشکل فقط مربوط به این ترم نیست و از ابتدای تحصیل در این دانشگاه این روند وجود داشته است.»
او فقط به ما نگاه کرد و هیچ جوابی نداشت. این یکی از سادهترین و نزدیکترین اتفاقاتی است که در فضای دانشگاه، بزرگترهای نسل z برای آنها رقم زدند.
بزرگترهای نسل شما چگونه بودند؟ از آنها چه چیزی یاد گرفتید؟ آنها با شما چگونه رفتار کردند؟ اصلا از کدام رفتار و گفتار آنها الگوبرداری کردید؟
نسل شما را نمیدانم اما برخی از بزرگترهای نسل ما همان کسانی که الگوی ما هستند خودشان متهم ردیف اول برخی از رفتارها و گفتارهای نادرست هستند.
امروز ما باید انتظار بکشیم تا شاید کلاسی تشکیل شود و بهاندازهای دلسوزبودن و بزرگی کردن در بزرگان نسلمان محدود است که اگر کسی این ویژگیها را داشته باشد با دیدنش غرق در شادی میشویم.
بله، درست است. امروز قبل از قضاوت نسل ما بهتر است ببینید این نسل زیر دست چه کسانی پرورش پیدا کردند و تربیت شدند.
پیشنهاد ما نسل z ها اصلاح استادانی است که قرار است از آنها الگو بگیریم؛ چراکه اگر الگوهای ما دچار مشکل باشند، چه انتظاری میتوانید از ما داشته باشید؟