مأموریت شهر من

بروز معرفت را در سه شکل عمده می‌توان دید: اندیشه و پژوهش، رسانه و ترویج، آموزش و تربیت. اکنون باید دید که اصفهان در مقطع کنونی در کدام بعد می‌تواند خود را بیشتر و بهتر بروز دهد و در فرآیند ماجرای معرفت نقش داشته باشد. بدیهی است که ما برای پیشرفت در بعد معرفتی نیازمند هر سه بخش هستیم و این‌گونه نیست که این بخش‌ها از هم جدا باشند.

تاریخ انتشار: 17:57 - چهارشنبه 1404/02/10
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
مأموریت شهر من

به گزارش اصفهان زیبا؛ بروز معرفت را در سه شکل عمده می‌توان دید: اندیشه و پژوهش، رسانه و ترویج، آموزش و تربیت. اکنون باید دید که اصفهان در مقطع کنونی در کدام بعد می‌تواند خود را بیشتر و بهتر بروز دهد و در فرآیند ماجرای معرفت نقش داشته باشد. بدیهی است که ما برای پیشرفت در بعد معرفتی نیازمند هر سه بخش هستیم و این‌گونه نیست که این بخش‌ها از هم جدا باشند.

بدون شک پیشرفت هر کدام از این اضلاع به رشد و پیشرفت دو ضلع دیگر نیازمند است؛ لیکن در این میان قصد ما این است که بپرسیم که اساسا اصفهان در کدام بعد بیشتر می‌تواند خود را نشان دهد. در زمینه اندیشه و پژوهش که بعید است بتوان امید چندانی به اصفهان داشت. مکان رشد اندیشه‌ها، گفت‌وگوی علمی و تحقیقات، حوزه و دانشگاه است. هم‌اکنون نشاط علمی خاصی در اصفهان مشاهده نمی‌شود که بتواند چنین بار سنگینی را حمل کند.

البته منظور ما دانشگاه‌های علوم پزشکی و دانشگاه‌های صنعتی اصفهان نیست؛ بلکه مشخصا منظور ما دانشگاه‌هایی است که در آن‌ها مباحث نظری و علوم انسانی مطرح می‌شود. دانشگاه‌ها در اصفهان به‌خصوص در حوزه علوم انسانی، دانشگاه‌هایی با نوعی از ترس هستند و کمتر از آن‌ها می‌توان انتظار داشت حرف جدیدی بزنند و گام مهمی بردارند. مسئله دیگر نیز به فضای اصفهان برمی‌گردد.

برای صحبت درمورد علوم انسانی نیازمند حجمی از روشنفکران و نخبگان فکری و اندیشه‌ای هستیم و همه می‌دانیم تنها در تهران است که با تراکمی شدید در این زمینه روبه‌رو هستیم و در شهرهای دیگر نخبگان به‌خصوص در حوزه فرهنگ، به تهران مهاجرت می‌کنند.در زمینه حوزه نیز باید اعتراف کرد که حوزه اصفهان در قرن اخیر توفیقات چشمگیری نداشته است.

این معضل در چند دهه اخیر حادتر شده و فاصله حوزه علمیه قم تا حوزه اصفهان روزبه‌روز بیشتر شده است. درست است که روزگاری نجف و اصفهان دو حوزه اساسی جهان تشیع بودند؛ اما اکنون در ایران فاصله حوزه اصفهان تا قم در زمینه مسئله پژوهش و اندیشه بسیار زیاد شده است و این فاصله در حال زیادشدن نیز هست.در زمینه رسانه و ترویج هم پر پیداست که تقریبا تمام رسانه‌های مطرح در تهران هستند.

رسانه احتیاج به پشتیبانی دارد و این پشتیبانی چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ حامیان معنوی و کمک بزرگان، همه و همه مستقر در تهران است. برای رسانه و رونق آن نیازمند شخصیت‌های مطرح و سرشناس هستیم که این شخصیت‌ها نیز جملگی در تهران هستند.

آداب‌گرایی و فرمالیسم

مورد دیگر اینکه، اصفهان سال‌هاست دچار نوعی فرمالیسم شده است. از زمان شاه عباس که اصفهان پایتخت صفویان بوده، نوعی ادب درباری و مناسبت وابسته به آن در فضای اصفهان حالتی از فرمالیسم را به وجود آورده است؛ گویی همه چیز باید در چارچوب قراردادی و آداب‌مندی اجرا شود. این حد پایبندی به رسوم برای تربیت امری شایسته است و موجب می‌شود متربی تا مرحله‌ای روی اسلوب واساس بار بیاید؛ اما این آداب‌مندی به همان اندازه ضد نخبه پروری است و برای نخبگان دست‌وپاگیر است؛ زیرا بیان شد که نخبه در حوزه معرفت کسی است که صاحب سبک و محصولی باشد فراتر از پیشینیان خود؛ لذا این رسم محوری در مراحلی مستقیم و غیرمستقیم راه را محدود یا مسدود می‌کنند.

اصفهان و مسئله تربیت

با توجه به این مقدمات،به سراغ بحث تربیت می‌رویم. به نظر می‌رسد تنها جایگاهی که در حوزه معرفت، اصفهانی‌ها می‌توانند آن را حفظ کنند و آ ن را بهبود دهند و خود را در آن تعریف کنند، همین مبحث تربیت و آموزش است.

بسیار شده است که سایرین از تربیت اصفهانی‌ها به نیکی یاد کرده باشند. گویا زندگی در اصفهان دو بخش دارد؛ بخش اول که مربوط به تربیت می‌شود و شما به عنوان یک نیروی زبده آب دیده می‌شوید و تا حد مطلوبی قدتان رشد می‌کند؛ در حالی که پاهایتان نیز استوار است.

بخش دوم زمانی است که شما به عنوان یک نخبه بخواهید در حیطه تخصصی خود قامتتان از دیگان بالاتر شود و اصطلاحا چهره ویژه‌ای شوید. در اینجا گویی دیگر اصفهان برای شما جایی ندارد و محیط بر شما تنگ می‌شود و در نهایت چاره‌ای جز مهاجرت باقی نمی‌ماند.

این یک فرمول کلی برای اصفهانی‌هاست. آن‌ها در این شهر می‌مانند؛ در حالی که ویژه هستند و باید مصائب و سختی‌های فراوانی را تحمل کنند و البته از لحاظ شخصی برای این باقی‌ماندن که به معنای ازدست‌دادن فرصت‌های فراوان است دلیل داشته باشند.

به هر حال اگر اصفهان بخواهد در حوزه معرفت فعلا برای خود مأموریتی داشته باشد، این مأموریت در حوزه تربیت است. این مأموریت هم شهر را هدفمند می‌کند و هم بر اساس توانمندی‌های پیشین این شهر است. اندیشه و پژوهش نمی‌تواند حرف اول دانشگاه اصفهان باشد تا زمانی که دانشگاه‌های تهران هست و درخشش نخستین در علوم دینی را نمی‌توان از حوزه اصفهان توقع داشت در جایی که حوزه مهمی چون قم وجود دارد. مأموریت اصفهان در حوزه آموزش و مهم‌تر از آن تربیت است. اگر هم نگاهی به پژوهش و حوزه تولید علم داشته باشیم، باید بر محوریت مأموریت تربیت باشد.

به نظر من، اگر اصفهان این جایگاه خود را خوب بشناسد و بر همین مأموریت به درستی پافشاری کند و گام به گام آن را ارتقا دهد، می‌تواند به مرزهای تولید و تکوین علم و قله‌های معرفت‌پژوهی نیز نزدیک شود؛ برای مثال امروز سطح آموزش در اصفهان تا کارشناسی و فراتر از آن است. حال در گام آینده و با اندکی ارتقا، می‌توان تا سطح کارشناسی ارشد این مهم را پیش برد؛ همچنین اصفهان در آینده این توانایی را دارد که تا سطح دکتری نیز بهترین نیروسازی‌ها را ادامه دهد و البته می‌دانیم برای تکمیل این حلقه باید سطحی بالاتر از دکتری نیز مورد آموزش تربیت قرار گیرند.

الان و در شرایط کنونی وضعیت تربیت در اصفهان بسیار پسندیده‌تر از تهران است. در اصفهان خانواده منسجم‌تر است و بر تربیت فرزندان نظارت وجود دارد. تربیت نوجوانان و کارهای فرهنگی مربوط به آنان نیز وضعیت خوبی دارد که با هیچ شهر دیگری در ایران قابل مقایسه نیست.

اما اصفهان برای نیروهای خاص خود پس از دوره جوان برنامه دیگری ندارد و به عبارت دیگر شهر ظرفیت لازم را ندارد.از دیگر فضیلت‌های تربیت در حوزه‌های معرفتی در اصفهان نسبت به تهران این است که تهران به سبب پایتخت‌بودن و پرهیاهوبودنش به طور غیرمستقیم طلب علم و دانشی می‌کند که به اصطلاح دست‌به‌نقد باشد. در تهران اگر علوم انسانی آموزش داده می‌شود، این علوم انسانی باید به روز نزدیک‌تر باشد و همین ممکن است نوعی تعجیل در معرفت‌آموزی را به‌دنبال بیاورد.

جایگاه کانون‌های تربیتی

در اینجاست که نقش اساسی کانون‌های فرهنگی مشخص می‌شود که در درجه اول پرورش نیرو و تربیت انسان است. حال هر کس از این نقش، تعبیر و تفسیر خاص خود را دارد و بعدی را پررنگ‌تر می‌کند؛ اما آن چیز که در این نوشتار مهم است، فهم حرکت و رسالت عمومی شهر اصفهان در شرایط فعلی است. اگر نقشه کلی حرکت را که بنا بر واقعیات و ظرفیت‌ها دیده شده خوب فهم کنیم، ما می‌توانیم جایگاه کانون‌های فرهنگی را هم بهتر بیابیم و اهمیت آن‌ها در این مقطع کنونی برای ما بسیار بیشتر هم می‌شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

19 + 10 =