هاجر دهقانی

هاجر دهقانی

روایت‌نویس

آرشیو مطالب منتشر شده
بابا رمضان
شنبه 1402/12/26

بابا رمضان

رده را کنار می‌زنم. چشم‌هایم برق می‌زنند. همه‌جا پتویی سفیدپوش پهن شده است. میان پتوی سفید یک جفت فاخته و چند گنجشک کوچک به زمین توک می‌زنند.

تیزر مثلث قرمز
سه شنبه 1402/12/1

تیزر مثلث قرمز

مثلث قرمز، نمایش نامه‌های مستندی است که پله پله جریانات اثر گذار فلسطین را بازگو می کند. مردم فلسطین جنگ را زندگی کرده اند، مرگ را چشیده اند و آنجایی که ابرقدرتان چشم به نابودی شان داشتند قد علم کردند و جنگیدند و پایان جنگ غزه، آغاز نابودی اسرائیل است.

مرواریدهای خاکی
یکشنبه 1402/11/29

مرواریدهای خاکی

بقچه‌ها و چمدان‌های تلنبارشده گوشه خیمه را کنار زد. مانده بود چطور از میان اسباب و اثاثیه‌ای که از زیر آوار و خاک و خل بیرون کشیده بودند، لباس سفیدی که مادر برایش دوخته بود سالم مانده بود!

جشن تولد با صدای موشک
دوشنبه 1402/11/9

جشن تولد با صدای موشک

تا جایی که یادم می‌آید، مادر به خانه همسایه رفت تا او را برای جشن تولد دعوت کند.

تیزر پادکست آخرین پرونده
چهارشنبه 1402/11/4

تیزر پادکست آخرین پرونده

دیاکو کارآگاهی است که نزدیک دوران بازنشستگی اش به یک پرونده قتل برخورد میکند و به دنبال حل کردن این پرونده است .

دوربینی که عکس نگرفت
یکشنبه 1402/10/24

دوربینی که عکس نگرفت

از خبرگزاری با نایلا تماس گرفتند و گفتند برای گرفتن خبر به نوار غزه برود.

نام مادر روح‌الله
پنجشنبه 1402/03/11

نام مادر روح‌الله

یکی را چه بگذاریم، همه‌مان رفتیم توی فکر. من یکی خنده‌ام گرفت. بابا همیشه توی حرف‌هایش می‌گفت: من دوست دارم دورم پر از بچه باشد. یکی‌دو تا فایده ندارد. خدای عالم به من مال و ارثی که نداد. ارثیه خدا به من آسم پدرم است و آخرش همان مرا می‌کشد. مال‌ومنال نمی‌خواهم.