اصفهان را تا پیشازاین، شهر چهارباغها، شهر گنبدهای فیروزهای، شهر میدان نقشجهان، شهر بازارهای تاریخی، شهر منارهها، شهر پلها، شهر مسجدها و گلدستهها، شهر مدرسهها، شهر کبوترخانهها، شهر شاهعباس، شهر زایندهرود و سرانجام شهر تاریخ نامیدهاند؛ اما اینها همه داستانهای شهر اصفهان نیستند؛ یکی دیگر از این داستانها درباره کوه مهرین یا ماربین یا آتشگاه کنونی است؛ کوه یا کوهچهای که در باختر اصفهان و کمی پس از منارجنبان در میان باغهای بلوک ماربین سر برافراشته است. در گزارشهای کهن و تاریخی، ساختههای فرازین آن را نیایشگاه، کاخ فرمانروایی، دژ پدافندی و آتشکده دانسته و آن را کهندژ، آتشگاه و آتشکوه خواندهاند. این موضوع نشان میدهد که آنجا از گذشتههای باستانی دستخوش دگرگونی و بهرهبرداریهای گوناگون قرار گرفته است.
به مناسبت سال نوی میلادی، نیمروز سهشنبه هفتم دی مدیریت شهری با حضور در مزار شهدای ارامنه اصفهان و ادای احترام به جانبرکفان دفاع مقدس آغاز شد. سپس شهردار اصفهان به همراه اعضای شورای اسلامی شهر با حضور در کلیسای وانک با اسقف اعظم ارامنه اصفهان و جنوب ایران دیدار و گفتوگو کردند. در ادامه، بازدید از کلیسای وانک، میدان جلفا، نمایشگاه و موزه نیز در دستور کار قرار گرفت.
هفدهم آبان مصادف با هشتم نوامبر، روز جهانی شهرسازی بود؛ موضوعی که اگرچه در یکیدو دهه اخیر به دغدغه جدیتری برای مدیران شهری در کشور بدل شده، اما هنوز آنچنان که باید جایگاه مشخص و شایستهای برای آن وجود ندارد و سردرگمی محسوسی در روند تدوین برنامههای نظری و عملی آن احساس میشود. به مناسبت این روز مهم بر آن شدیم تا مروری کوتاه بر تاریخ شهرسازی در شهر اصفهان داشته باشیم، شهری با شاخصههای مهم تاریخی، فرهنگی، مــذهــبــی و اجــتــمــاعـی که حساسیت شهرسازی در آن را صدچندان میکند.
روزهای زوج، حوالی پنج تا پنجونیم عصر، مخاطبان شبکه دو رسانه ملی، روایتهایی کمتر شنیدهشده، موجز و جذب از تختفولاد را میبینند؛ این اتفاقی است که با مجموعه تلویزیونی «فرمول جاذبه» میافتد. این هفته، سه برنامه آخر مجموعه در روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه پخش خواهند شد که به روایت زندگی استاد جلالالدین همایی، استاد فلاطوری و حاج آقا رحیم ارباب اختصاص دارند.
رویداد رونمایی از دویست ویدئوی داستانهای ناگفته اصفهان (اصنهان) عنوان برنامهای بود که شماری از خبرنگاران حوزه میراث و گردشگری و مسئولان و مدیران بلندپایه ملی، استانی و شهری را به سالن کنفرانس اتاق بازرگانی اصفهان کشاند تا به یمن انتشار صد ویدئوی یک دقیقهای درباره اصفهان و آغاز انتشار صد ویدئوی دوم پروژه از ابتدای آبانماه، با هم به گفتوگو بنشینند. این جلسه به ریاست علی کرباسیزاده، مشاور عالی رئیس اتاق بازرگانی اصفهان و با سخنرانی شماری از مسئولان برگزار شد.
در قسمت ششم یادداشتهای «درددل آثار و ابنیه تاریخی اصفهان» منتشرشده در سال 1344 نوروز جمشاد به سراغ خیابان مطهری رفته و از آنجا راهی سی و سهپل میشود. تاکنون دو قسمت از یادداشتهای منتشرشده در روزنامه اصفهان در دهه چهل با عنوان «درد دل آثار تاریخی اصفهان» به چاپ رسیده است. این مطلب حاوی دادههای بسیار جالب و ارزشمندی راجع به اوضاع این آثار و ابنیه از زبان خودشان است. ما در این قسمت به سی و سهپل و اطراف آن میپردازیم.
«اگر بهشت عدن در زمين خواهد بود، به زمين اصفهان باشد و گر بر آسمان است، برابر اصفهان است؛ به هرحال اصفهان نمودار بهشت است.» سخن را با این جملات یکی از فضلای اصفهان در کتاب راحهالصدور اثر محمد راوندی (۵۹۹ق.) آغاز میکنم که آقای حشمتالله انتخابی همواره در آغاز سخنانش در همایشها یا گردهماییها نقل میکند و نشانهای از عشق فزاینده او به اصفهان است.
آندره گدار که بود؟!
آندره گدار معمار فرانسوی است که در حدود سی سال در ایران زندگی و کار کرد. او سال 1260 خورشیدی در پاریس به دنیا آمد و در دانشکده هنرهای زیبای پاریس رشته معماری و باستانشناسی را انتخاب کرد و به اتمام رساند. او برای اولین بار در سال 1290 خورشیدی به منطقه خاورمیانه آمد و هدف از این سفر حفاری در سامرا بود. با روی کارآمدن دولت پهلوی، انحصار فرانسه در کاوشهای باستانشناسی ایران به اتمام رسید. بر طبق قرارداد جدید، دولت ایران تعهد داد که یک متخصص اداره اشیای عتیقه زیرخاکی از فرانسه به مدت پنج سال استخدام کند. به همین منظور از آندره گدار در سال 1308 خورشیدی درخواست شد تا برای سازماندهی و مدیریت بخش باستانشناسی ایران به این کشور سفر کند. وی در این سفر پیشنهاد اداره موزه وزارت معارف را دریافت کرد و همچنین مدیریت ادارهکل باستانشناسی ایران را برعهده گرفت.
اصفهان بهشتی بود که در عصر قاجار به واسطه بیتوجهی و کینه نسبت به صفویه که این قدر در میان مردم اعتبار داشت، بهطور عمد ویران گردید. انگیزه این ویرانی حرص بود یا عداوت، یا مخلوطی از هر دو، کسی بهدرستی نمیداند، اما حاصل این فرایند آنکه آثار و عمارات با شکوهی مانند آیینهخانه، نمکدان و هفتدست اکنون وجود خارجی ندارند. در این متن نگاهی به این فاجعه میاندازیم:
امروز نهمین سالگرد ثبتجهانی مسجد جامع عتیق اصفهان در فهرست میراث جهانی بشر است؛ روزی مهم برای ایران، برای اصفهان و برای بنایی که فخر معماری اسلامی دوران مختلف تاریخی محسوب میشود. امروز و هفته پیش رو را برای دیدار با مسجدجامع غنیمت بشمارید. شناخت دقیق این بنای مهم تاریخی بر همه مسئولان اصفهان واجب است؛ میراثی که باید بارها در زمانهای مختلف از زوایای گوناگون ببینیدش تا به اهمیت و فقط بخشی از رازهای بیشمارش پی ببرید. نــــاگفتـــههـــای فـــراوانـی دربـــاره مسجدجامع عتیق اصفهان وجود دارد و پژوهشهای مختلفی که در این بنا انجام شده، هنوز نتوانسته شناخت همهجانبهای را از این میراث مهم در اختیار ما قرار دهد. پژوهشها همچنان ادامه دارند و جالب اینکه هر بار با شگفتیهای بیشتری در تاریخ مسجد جامع عتیق اصفهان روبهرو میشویم. برخی از مهمترین و اساسیترین نکاتی که باید همه ما اصفهانیها و ایرانیان علاقهمند به میراث فرهنگی بدانیم، در ادامه این متن ذکر میکنم.
بیش از 50 سال قبل و از بخت خوب یک جوان آذری خوشذوق با تحصیلات عالیِ بهروز در آلمان و تجربههای منحصربهفرد جهانگردی در آن زمان، اصفهان را برای ماندن و همیشهماندن انتخاب کرد تا روزهای تازهای را در سرنوشت شهری ثبت کند که حالا موطن اوست. در اواسط دهه چهل، رشته جغرافیا بهتازگی از تاریخ در دانشگاه اصفهان تفکیکشده بود و دکتر جوان مؤسس، مدیر، استاد و همهکاره این رشته تازهتأسیس در دانشگاه شد؛ البته سنگینی مسئولیت و یکهبودن در انجام آن نهتنها او را ناامید نکرد که به تلاشی شبانهروزی برای تأسیس گروه جغرافی و هر چه قویترشدنش منجر شد.گروه جغرافیا خیلی زود جان گرفت و کلاسهای پرشور استاد، دانشجویان را روزبهروز افزون کرد.