به گزارش اصفهان زیبا؛ نمایش «پروفسور و نوچه نگهبان» به کارگردانی شفق کاظمی، اثری است که قالب اصلی آن بر بستر موسیقی پیش میرفت. موسیقیهای انتخابشده قابلقبول بودند و ترکیب آن با حرکات فرم بازیگران، فضایی شاد و رنگارنگ برای مخاطب کودک ایجاد میکرد.
بازیگران اصلی و همچنین بازیگر بزرگسال نمایش نقش خود را بهخوبی ایفا کردند؛ هرچند میتوان گفت تأثیر بازیگر بزرگسال در روند کلی اجرا کمتر بود و بیشتر بار نمایشی بر دوش کودکان قرار داشت. این هماهنگی گروهی از نقاط قوت اثر محسوب میشود.
با وجود این، استقبال از نمایش کمتر از حد انتظار بود. سالن اجرا نیز متأسفانه مناسب تئاتر کودک نبود و فاقد ویژگیهای لازم برای ارتباط مؤثر با تماشاگران خردسال بود. با همه این چالشها، گروه توانسته بود اجرای خود را بهخوبی به صحنه ببرد.
مدت زمان اجرای نمایش حدود یک ساعت بود و ساعت شروع نمایش نیز زمان مناسبی برای خانوادهها بهشمار میرفت؛ نه به زمان خواب کودکان آسیب میزد و نه مانعی برای حضور والدین ایجاد میکرد. بیشتر تماشاگران را مادران بههمراه فرزندانشان تشکیل میدادند که حضور پرانرژی آنها فضای صمیمی و دلنشینی به سالن داده بود.
از منظر محتوایی، با توجه به محوریت قصه حیوانات و ماجراهای آنها، نمایش برای گروه سنی کودک جذاب و قابلقبول بود. همانطور که در گفتوگو با کارگردان نیز اشاره شد، داستان حیوانات برای بچهها همیشه کشش و جذابیت خاصی دارد و همین ویژگی باعث شد این اثر بتواند ارتباط خوبی با مخاطبان خردسال برقرار کند.
در مجموع، «پروفسور و نوچه نگهبان» نمایشی رنگارنگ، آموزنده و تلاشمند در حوزهی تئاتر کودک است که با وجود کمبود امکانات و سالن مناسب، توانست اجرایی آبرومند و دلپذیر ارائه دهد. در ادامه در همين خصوص با شفق کاظمی، کارگردان کار به گفتوگو پرداختیم.
از سابقه فعالیتتان در حوزه تئاتر کودک بفرمایید. چه زمانی وارد کار تئاتر شدید؟
من از سال ۱۳۷۹ وارد کار تئاتر شدم. از همان ابتدا بهصورت حرفهای آن را دنبال کردم و بهطور ویژه بر تئاتر کودک تمرکز داشتم. اولین اجرای رسمی من در سال ۱۳۸۲ بود. از آن زمان تاکنون، هم در مقام نویسنده و هم کارگردان فعالیت داشتهام. در این سالها بیش از ۴۰ نمایش برای گروههای سنی مختلف روی صحنه بردهام، اما محور بیشتر کارهایم کودک و نوجوان
بوده است.
وضعیت فعلی تئاتر کودک در اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
تئاتر کودک در اصفهان همیشه مظلوم بوده است. نه سالن اختصاصی داریم، نه حمایت درست و حسابی. گروهها برای پیدا کردن سالن اجرا با چالشهای زیادی روبهرو میشوند. برخی سالنها نیز هزینههای بالایی دارند که با شرایط گروههای کودک سازگار نیست. در حالی که ما نیروی انسانی بااستعداد فراوان داریم، اما فضا و امکانات کافی در اختیارشان نیست. متأسفانه مسئولان فرهنگی با وجود حمایت نسبی، امکانات سختافزاری مناسبی در اختیار نمیگذارند.
در این سالها بیشترین دغدغهتان در کار کودک چه بوده است؟
همیشه تلاش کردهام که کارهایم برای بچهها آموزنده و در عین حال جذاب باشد. هدف فقط سرگرمی نیست؛ باید نکتهای بیاموزند، اما نه به شکل شعارگونه. در کارهای اخیرم سعی کردهام با طنز، موسیقی، رنگ و حرکت پیامهایم را منتقل کنم، چون بچهها از طریق حس و تصویر بهتر یاد میگیرند تا از کلمات خشک و مستقیم.
برسیم به نمایش جدیدتان «پروفسور و نوچه نگهبان». از روند شکلگیری و موضوع اثر بفرمایید.
این کار حدود دو سال پیش به ذهنم رسید. ایده از یک کلاس آموزشی شروع شد که بچهها درباره زمان و تاریخ سؤال میپرسیدند. فکر کردم چقدر خوب است نمایشی آموزشی طراحی کنیم که مفاهیم علمی و تاریخی را با زبان کودکانه توضیح دهد. نمایش از دوران دایناسورها آغاز میشود، بعد به دوران حیوانات و انسانهای اولیه میرسد. محور قصه درباره نوچهای است که شاگرد پروفسور است. این نوچه کنجکاو و بازیگوش است و در جریان تمریناتش با پروفسور، گوی زمان را بهاشتباه دستکاری میکند و نظم زمان بههم میریزد. پروفسور مجبور میشود با کمک نوچه همهچیز را به حالت اول برگرداند. در طول این مسیر، اتفاقات طنز و آموزشی زیادی برای بچهها رخ میدهد که باعث میشود مفاهیم علمی بهصورت نمایشی به آنها منتقل شود.
تمرینها چقدر طول کشید؟
تمرینهای پیشزمینهای شامل تمرین بدن، بیان و فرم بود. اما تمرینهای اصلی و فشرده حدود شش ماه طول کشید. چون کار موزیکال بود، باید زمان بیشتری برای هماهنگی موسیقی، حرکت و بازی صرف میکردیم.
کار موزیکال بود و هماهنگی بچهها چشمگیر بود، اما متن نمایش کمی پیچیده بهنظر میرسید. بعضی بخشها برای بچههای زیر هفت سال سنگین بود. نظرتان در این باره چیست؟
درست است، اما تجربه نشان داده بچهها از طریق تصویر و اتفاقات نمایشی، حتی مفاهیم نسبتاً سخت را هم یاد میگیرند. بعد از اجرا با بچهها صحبت کردم و جالب بود که بسیاری بخشهایی از داستان را دقیق تعریف کردند. بهنظرم چون داستان درباره حیوانات است، بهصورت طبیعی جذاب و قابل فهم است. بچهها با حیوانات همذاتپنداری میکنند و راحتتر یاد میگیرند.
بخش حیوانات جذاب بود و طراحی لباسها و رنگبندی صحنه هم این فضا را تقویت میکرد. به نظر میرسد کار برای خانوادهها هم سرگرمکننده بود.
بله، هدف همین بود. میخواستیم نمایش هم برای بچهها جذاب باشد، هم برای خانوادهها. وقتی پدر و مادر همراه بچه میآیند، اگر خودشان هم لذت ببرند، تجربه تماشای تئاتر برای کل خانواده ماندگارتر میشود. برای همین روی رنگ، موسیقی و طراحی صحنه خیلی کار کردیم.
چالش اصلیتان در مسیر تولید این نمایش چه بود؟
بزرگترین چالش، مدیریت ۳۰ بازیگر کودک و نوجوان بود. کار موزیکال با این تعداد بازیگر، نیاز به نظم و انرژی زیادی دارد. از طرفی، هزینه سالن و امکانات هم فشار زیادی وارد میکند. ما معمولاً حمایت مالی خاصی نداریم و مجبوریم بخش زیادی از هزینهها را خودمان تأمین کنیم. اما خوشبختانه با همکاری خوب گروه، توانستیم کار را بهموقع آماده کنیم.
به مشکلات سالن اشاره کردید. در اصفهان سالن استاندارد مخصوص تئاتر کودک نداریم. به نظرتان سالن استاندارد باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
مهمترین ویژگی، نورپردازی متنوع و فانتزی است. باید بتوان از رنگهای زنده و شاد استفاده کرد. طراحی صحنه و صندلیها باید متناسب با قد و دید کودک باشد. در تئاتر بزرگسال، نور و فضا محدودتر است، اما در کار کودک باید پرانرژی و رنگارنگ باشد. در تهران سالن هنر مخصوص کار کودک طراحی شده؛ رنگی، روشن و با نورهای پویا. اما در اصفهان سالنهایی مثل فرشچیان یا تالار هنر چنین ویژگیای ندارند. سالنها معمولاً خاکستری و سرد هستند و کودک هنگام ورود حس شادی نمیگیرد.
درباره مدت اجرا و تداوم آن هم بفرمایید. چرا اجراها کوتاه بود؟
در سالن فرشچیان برنامهها پشتسرهم برگزار میشوند. اگر چند روز وقفه بیفتد، تبلیغات از بین میرود و مخاطب سرد میشود. از نظر اقتصادی هم بهصرفه نیست. معمولاً پس از دورهای کوتاه باید سالن را به گروه بعدی تحویل دهیم. امسال بهدلیل دهه فاطمیه هم محدودیت زمانی داشتیم. احتمالاً اجراهای بعدی را در شهرهای دیگر ادامه خواهیم داد.
تفاوت سالنهای خصوصی و دولتی را چگونه میبینید؟
سالنهای دولتی مانند خانه کودک معمولاً برای آموزش طراحی شدهاند، نه اجرا. امکانات لازم برای اجرای تئاتر ندارند. سالنهای خصوصی آزادی عمل بیشتری دارند، اما هزینههایشان بالاست و گروههای کودک کمتر میتوانند به سراغشان بروند.
درباره بازیگران بزرگسال در تئاتر کودک چه نظری دارید؟ آیا بازیگران حرفهای تمایل به کار در این حوزه دارند؟
برخی علاقهمند هستند و برخی نه. در مجموع مشکلی نداشتیم. نقش پروفسور از ابتدا برای آقای یوسفی نوشته شده بود و از همان ابتدا در ذهنم بود که این نقش فقط با بازی ایشان کامل میشود. ترکیب تجربه بازیگر بزرگسال با دنیای کودکانه نتیجه خوبی داد.
در پایان اگر نکتهای برای جمعبندی دارید بفرمایید.
فقط اینکه امیدوارم مسئولان فرهنگی اصفهان تئاتر کودک را جدیتر بگیرند. این بچهها سرمایههای آیندهاند. اگر از الان با هنر و تئاتر آشنا شوند، در آینده جامعهای خلاقتر خواهیم داشت.














