این ساختمان که در پارک ایثارگران اصفهان بین پل خواجو و پل بزرگمهر قرار دارد و پیش از انقلاب ساختهشده، در سال ۱۳۸۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. هنرمندان و فعالان فرهنگی اصفهان اما با نگرانی از دست دادن این پاتوق دیرین لب به گلایه از حوزه هنری گشودند و خواستار پاسخگویی مسئولان ذیربط به این جریان شدند. در پیگیری این ماجرا، صبح دیروز خواستار گفتوگو با مدیرکل بنیاد شهید اصفهان شدیم که با اعلام روابط عمومی این نهاد قرار شد به علت درخواستهای مکرر اهل رسانه، یک گفتوگوی واحد با صداوسیما صورت گرفته در اختیار سایر خبرنگاران و روزنامهنگاران قرار بگیرد. مسئله تعطیلی و متروکشدن تالار اندیشه، ویرانی سینما ایران و همینطور جریان رو به تعطیلی دیگر سینماهای اصفهان که در سالهای گذشته توسط بنیاد شهید اداره میشد و با واگذاری به حوزه هنری بازسازی و احیا شد، نگرانیها نسبت به تملک بنیاد شهید بر خانه هنرمندان را بیشتر و تصویر کاربری فعلی آن را دچار ابهام میکند. از سویی، طبق گفته رئیس حوزه هنری اصفهان، کاربری خانه هنرمندان قرار است به شکل سابق حفظ شود که در این صورت این پرسش پیش میآید که اصلا چه نیازی به تغییر مالک بود؟
کاربری خانه هنرمندان مثل سابق حفظ میشود
اما رئیس حوزه هنری اصفهان با بیان اینکه حوزه هنری، خانه هنرمندان را به بنیاد شهید واگذار نکرده، بلکه بنیاد با رأی قوه قضائیه بهعنوان مالک این عمارت شناخته شده است، میگوید: «این ساختمان بعد از انقلاب تحت تملک بنیاد مستضعفان بود و طی این چهل سال، بنیاد مستضعفان در بنیاد جانبازان و سپس بنیاد شهید ادغام شد. بنیاد شهید اصفهان از سال ۱۳۹۴ تاکنون پیگیر اخذ مالکیت این بنا بوده و در حال حاضر نیز با رأی دادگاه حوزه هنری، شهرداری اصفهان، اداره کل آموزشوپرورش و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی از این خانه خلعید و بنیاد شهید بهعنوان مالک اصلی شناختهشده و در سازمان ثبتاسناد و املاک به نام بنیاد شهید ثبت شده است.» مهدی احمدیفر درخصوص نگرانیهای موجود برای تغییر کاربری این فضا اضافه میکند: «این ماجرا فقط یک بحث حقوقی بین بنیاد شهید و چند مجموعه بود و مشکلی برای کاربری محل وجود ندارد و فرقی نمیکند مالکیت آن با کجا باشد. همانطور که در حال حاضر، تلاش ما بر این است که طی گفتوگو با مدیران بنیاد شهید در تهران و اصفهان کاری کنیم که اینجا کماکان کاربری و ماهیت سابقش را حفظ کند و طی صحبتهایی هم که با آنها شده مشکلی با این موضوع ندارند که اینجا همچنان خانه هنرمندان حوزه هنری باشد.» او در پاسخ به این پرسش که اگر قرار است کاربری خانه هنرمندان به شکل سابق حفظ شود، چرا خانههای هنری رشتههای مختلف که سالها دفترشان در خانه هنرمندان بود، از این ساختمان منتقل و به ساختمان سعدی جابهجا شدهاند، میگوید: «ما کارمندان این خانهها را به خاطر پراکندگی و زیاد بودن هزینهها جابهجا کردیم، وگرنه همینالان سهشنبهها جلسات کاریکاتور، یکشنبهها جلسات خوشنویسی، پنجشنبهها جلسات شعر و… دایر است. این جابهجایی یک بحث درونسازمانی بود و ربطی به جلوگیری از انجام کار هنری در خانه هنرمندان ندارد. همانطور که بیشتر ادارهها مدام در حال جابهجایی کارمندانشان هستند.» احمدی فر همچنین دراینباره که چرا جریان انتقال مالکیت خانه هنرمندان به بنیاد شهید با آگاهی رسانهها و طی جریان مطبوعاتی و اطلاع کامل هنرمندان انجام نشد، اظهار میکند: «ما خودمان هم سهشنبه گذشته مطلع شدیم. اداره کل امور حقوقی ما در تهران با اداره کل حقوقی بنیاد شهید در حال پیگیری بودند و سهشنبه هفته گذشته از جانب بنیاد شهید حکم به ما ابلاغ شد و الان ماجرا را رسانهای کردهایم.» او در پاسخ به این پرسش که چه تضمینی نسبت به ادامه کار هنری در خانه هنرمندان و در اختیار داشتن همیشگی آن برای کار هنری وجود دارد، اینطور گفت: «چه تضمینی نسبت به زندهبودن من تا همین فردا وجود دارد که شما در مورد چنین چیزی تضمین میخواهید؟ بههرحال برمبنای سیاستهای جاری ادارات و نظام و کشور تصمیمگیری میشود، ولی الان ما در حال رایزنی برای حفظ کاربری فعلی این ساختمان هستیم تا ببینیم آینده چه پیش میآید.»
جابهجایی خانههای هنری و شروع تخلیه خانه هنرمندان
جواد ایزددوست، مدیر پیشین خانه تئاتر حوزه هنری، معتقد است: مسئله واگذاری خانه هنرمندان به بنیاد شهید در یکی دو سال گذشته در جریان بوده است، بااینحال از طرف مدیر حوزه هنری، آقای احمدیفر همیشه تکذیب میشده است: «خانه هنرمندان از اول انقلاب در اختیار بنیاد مستضعفان و بعد در اختیار بنیاد شهید بوده است و بعدازآن حوزه هنری مدیریت آن را برعهده گرفته است. در تمام این سالها همه مدیران حوزه هنری میدانستند که برای حفظ خانه هنرمندان باید با مدیران بنیاد شهید رایزنی کنند و همیشه هم این مصالحه صورت میگرفته است. دقیقا شبیه موزه خط که آنهم از طرف شهرداری در اختیار حوزه هنری بود و همیشه با گفتوگو مدیریت آن با حوزه هنری باقی میماند. تا دوره مدیریت اخیر حوزه هنری که برای ما روشن نیست چه سیاستی را در قبال موزه خط و خانه هنرمندان در پیشگرفته بودند که هر دو از دست حوزه هنری خارج شد.» از نظر ایزددوست، جابهجایی خانههای هنری از خانه هنرمندان به ساختمان سعدی در سال گذشته کلیدیترین نقطه برای شروع تخلیه خانه هنرمندان است: «زمانی که ابلاغ جابهجایی خانههای هنری اعلام شد، میشد حدس زد که دیر یا زود خانه هنرمندان سرنوشت موزه خط را پیدا خواهد کرد. آقای احمدیفر اما در مصاحبهها اعلام کرد خانه هنرمندان سر جای خودش هست و جابهجایی خانههای هنری منجر به گسترده شدن فعالیتها و برنامهها در خانه هنرمندان خواهد شد، درحالیکه ما در خانههای هنری خانه هنرمندان از نزدیک شاهد تحرکاتی برای واگذاری بودیم.» او درباره خواسته و مطالبه اهالی تئاتر هم میگوید: «خانه هنرمندان تنها مکان در اصفهان منتسب به نام هنرمندان است و اهالی تئاتر میدانستند هر دو هفته یکبار نشستهای «یکشنبههای تئاتر» در آن برگزار میشود و پاتوقی برای آنهاست تا درباره تئاتر صحبت کنند. حال اگر خانه هنرمندان از هنرمندان گرفته شود کجا قرار است میزبان این جلسات باشد؟ این را باید کنار رخدادهای دیگر در عرصه تئاتر گذاشت. همانطور که سالن ماه حوزه هنری با مشکلات فراوان و با صرف بودجهای 500 میلیون تومانی تجهیز شد، اما الان در چه وضعیتی است؟ آیا به مکانی برای اهالی تئاتر تبدیل شده است؟ بچههای تئاتر این پرسش را مطرح میکنند که نقش حوزه هنری در تئاتر اصفهان چیست و البته نقش انجمن نمایش؟ دوستانی از انجمن نمایش برای مدیریت سالن ماه به حوزه هنری رجوع کردند، اما میخواستند نه بهعنوان عضوی از صنف اهالی تئاتر بلکه به نام یک شخص، این سالن را در اختیار بگیرند که موافقت نشد. طبیعتا تمام اینها کنار هم بچههای تئاتر را عصبانی و مجبور به واکنش میکند. خاک خوردن سالن ماه، واگذاری سالن سوره به بخش خصوصی و حالا هم از دست رفتن خانه هنرمندان مسلما اعتراض هنرمندان تئاتر را به همراه دارد و خواهد داشت.»
از دست رفتن سرمایههای هنری
محسن سلیمانی، کارشناس هنرهای تجسمی که چند سال تجربه همکاری با حوزه هنری را دارد، خانه هنرمندان را فراتر از یک ساختمان دارای یک هویت زنده و مستقل میداند: «خانه هنرمندان با تمام فرازوفرودها و قوت و ضعفهایش یک هویت زنده است. مکانی است که مأمن هنرمندان رشتههای مختلف بوده و به نظر من نمیتوان صرفا بهعنوان یک ساختمان حقوقی به آن نگاه و بر سر مالکیت آن گفتوگو کرد، بلکه خانه هنرمندان دارای یک هویت مستقل در فضای شهری اصفهان است که دستاوردها و خاطرات و آثار هنرمندان اصفهانی بسیاری را به خودش دیده است.» سلیمانی ادامه میدهد: «یکی از مشکلات بزرگ مراکز فرهنگی هنری اصفهان در سالهای اخیر این است که تصمیمات از بالاگرفته و اعمال میشود. این فضا امکان گفتوگو را سلب میکند.» این فعال حوزه تجسمی درباره جابهجایی خانه هنرمندان در سال گذشته میگوید: «برای شخص بنده بههیچوجه مشخص نشد که چرا سال گذشته دستور به جابهجایی خانه هنرمندان و واحدهای مربوطه داده شد. طبعا اینگونه تصمیمات در حوزه مسائل فرهنگی به اعتماد هنرمندان آسیب میزند، کما اینکه همه واحدهای حوزه هنری از این تصمیم و حکم صادرشده ناراحت شدند و آن را نادرست میدانستند.»
خانه هنرمندان خاطره هنری یک شهر است
مهرشاد متین فر، مدیر خانه موسیقی خانه هنرمندان، از تاریخچه افتتاح خانه هنرمندان و حضور استادان موسیقی میگوید، حضوری که سابقه درخشان و غیرقابل تکراری را برای خانه هنرمندان به وجود آورده است: «در بهار سال 73 زمانی که خانه هنرمندان بهطور رسمی افتتاح شد، استاد محمدرضا شجریان و استاد جلال ذوالفنون در آن مراسم به اجرای برنامه پرداختند که فیلم این برنامه نیز از دو روز گذشته در فضای مجازی دستبهدست میشود؛ بنابراین خانه هنرمندان در عرصه موسیقی از همان ابتدا تا سالهای اخیر شاهد حضور بزرگان موسیقی بوده است و استادان بسیاری نشستهای تخصصی موسیقی را در این مکان مدیریت و اجرا کردهاند.» او به فعالیت مداوم خانه موسیقی در سالهای اخیر هم اشاره میکند و میافزاید: «در این دو سالی که در کنار استاد منصوری مدیریت خانه موسیقی را برعهده داشتیم برنامهها و نشستهای فراوانی را در حوزه موسیقی و آنهم در زمینههای مختلف برگزار کردیم. از بررسی سبکها و گونههای مختلف موسیقی با حضور استادان سرشناس موسیقی کشور. تا جایی که اولین مجموعهای بودیم که بهصورت پیوسته بحث موسیقی فیلم را در کشور پیگیری کردیم و در دورهای از این نشستها میزبان استاد کامبیز روشنروان از استادان برجسته موسیقی کشور بودیم.» متین فر البته از ضعف روابط عمومی حوزه هنری در طی سالهای اخیر برای پوشش برنامهها و عدم پیگیری رسانههای اصفهان هم گلایهمنداست: «در این چند روز که بحث واگذاری خانه هنرمندان مطرح شده است افراد بسیاری در فضای مجازی این را مطرح کردهاند که مگر خانه هنرمندان فعالیتی هم داشته است که الان نگران تعطیلشدنش باشیم؟ گذشته از اینکه نفس وجود خانه هنرمندان به خودیخود برای هنرمندان شهر اصفهان مهم است، بااینحال عدم پوشش درست فعالیتهای هنری خانه هنرمندان بهخصوص خانه موسیقی چه از سمت روابط عمومی حوزه هنری در طی سالهای اخیر و چه اکثر رسانههای اصفهان، این شائبه را به وجود میآورد که در خانه هنرمندان کاری انجام نمیشود و درنهایت این تصویر مخدوش مسیر خارجشدن خانه هنرمندان از دست اهالی هنر را فراهم میکند. هرچند در حال حاضر روابط عمومی در حال بهبود است و امید است از حالا روابط عمومی حوزه هنری و رسانهها با خانههای هنری همدل و همگام باشند.» این کارشناس حوزه موسیقی درباره جابهجایی خانههای هنری حوزه هنری در سال گذشته هم میگوید: «محل کار ما به ساختمان سعدی منتقل شد، اما نشستهای خانه موسیقی همچنان در خانه هنرمندان برگزار میشد و تغییر بخصوصی از بابت برنامهها ایجاد نشد. مسئله مهم اما بعدازاین جریانهاست که اگر خانه هنرمندان به بنیاد شهید واگذار شود، اهالی موسیقی کجا میتوانند نشستهای خود را برگزار کنند؟ آنهم در شرایط بسیار سخت مالی که دیگر امکان چاپ کتاب یا نشر آلبوم موسیقی وجود ندارد و فعالیت خانه موسیقی در همین نشستها خلاصه میشود.» متین فر خواسته اهالی هنر اصفهان برای پابرجاماندن خانه هنرمندان را یک درخواست انسانی میداند: «هنرمندان اصفهان در تمام رشتههای هنری خواستهای عجیبوغریب ندارند. البته ازلحاظ قانونی این ساختمان بهعنوان ملک بنیاد شهید سند خورده است، ولی درخواست ما درخواستی انسانی و عاطفی از مدیران تصمیمگیرنده است. ما بهعنوان هنرمندان این پرسش را مطرح میکنیم که آیا تصرف این ساختمان و از بین رفتن خاطره سیساله هنرمندان اصفهان کار درستی است؟ تصرف مکانی که تاریخ شفاهی هنرهای مختلف اصفهان را در خود دارد چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ من امیدوارم تصمیمی درست و بجا گرفته شود تا خانه هنرمندان که الان تبدیل به یک هویت مستقل و زنده برای هنرمندان شهر شده است و فعالیتهایی در آن جریان دارد از دست نرود.»