بچهها بوق میزدند و بزرگترها کف و چراغهای آپارتمانها یکی یکی روشن میشد. ما از شبکه اصفهان، شبکه امید و شبکههای مجازی با تمام دلشادیمان پخش شدیم و آقای مجری از ساکنان منطقه خواست تا از لحظات ناب پر انرژیشان در کنار بادکنک و عینک و پرچمها فیلم و عکس بگیرند و با تگ کردن آن به @isficf آن را در شبکههای مجازی به اشتراک بگذارند تا همه بدانند که نصف جهان تا دوم آبان ماه غرق شادی است و سرور. با تلاوت آیات نور رفتیم روی آنتن زنده تا هر خانه یک سینما و هر کودک یک داور باشد. صدای ترکیدن بادبادکها از این سو و آن سو بر میخاست و چراغ سرخ پهپادهای فیلمبردارها در شب میدرخشید که سرود ملی کشورمان در هوای پاییزی طنین انداخت و آسمان شب را از نورهای سرخ و سبز و سفید و آبی و بنفش انباشت. با شمارش معکوس و رقص فشفشهها، نور روی ساختمانهای بلندمرتبه رقصید و تیزر جشنواره با موسیقی دلاویزش پخش شد. شهردار اصفهان، دکتر قدرت اله نوروزی به بام ساختمان سه طبقه فرهنگسرای مادر و کودک برآمد و با سلام به همه کودکان و نوجوانان سراسر ایران و شهرداران خواهرخوانده اصفهان در اروپا و آسیا و آفریقا که برای این جشنواره پیام دادند، گفت: «امسال در شرایط سخت کرونا کودکان و نوجوانان بیشتر وقت خود را در خانه میگذرانند، باید با بردن سینما به خانه، خانه نیز به یک پایگاه فرهنگی تبدیل شود تا آنها فیلمهایی را که برای جشنواره تولید شده ببینند و اظهار نظر کنند.»
شهردار اصفهان افزود: «در دل شعار جشنواره پیامی هست که میگوید زندگی جاری است. خوشحالم که امسال بیش از 100 فیلم به خانهها و نقاط کمتر برخوردار راه پیدا میکند. همچنین مسرورم که به عنوان شهردار و رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره اعلام کنم در همکاری با سازمان آموزشوپرورش، برنامهریزی کردیم تا بخشی از هزینه جشنواره در قالب هدایایی شایسته به کودکان مناطق کمتربرخوردار تقدیم شود.»
او در پایان سخنانش گفت: «کسی باور نمیکرد امسال در چنین جایی مردم از پنجرهها شاهد افتتاحیه سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان باشند، اما دیدیم که با تدبیر، این کار انجام شد.» در ادامه عمو مسعود و گروه آب نباتیاش که یک عالمه آب نبات خوشمزه و رنگاوارنگ بودند و آب از دهان بچهها راه انداختند، آنقدر روی سقف فرهنگسرای مادر و کودک بپربپر کردند که بچهها دلشان میخواست مثل بادبادک بروند هوا، توی دل آب نباتها! همه از پنجرههای آپارتمانها محو تماشای عمو مسعود آبنباتی شده بودند و جوری کف میزدند که آدم دلش قیلی ویلی میرفت و تکانتکان میخورد و به قول عمو مسعود از خدا ممنون میشد که لب بچهها را نقاشی کرد تا بخندند. عمو مسعود دنیای کودکانه پدر و مادرهای دهه پنجاهی و دهه شصتی را هم با خواندن ترانه خونه مادربزرگه و ای نام تو بهترین سرآغاز شاد کرد. کلی آهنگ پخش کردند و در ادامه کلیپ سخنرانی علیرضا تابش، دبیر سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم کودکان پخش شد.
او گفت: «خرسندم آغاز عصر جدید جشنوارهها را در شرایط کرونایی اعلام کنم. تلاش همکاران من در بخش فنی امید بخش جشنوارهای متفاوت است.» تابش ادامه داد: «در جشنواره امسال 107 فیلم عرضه میشود و همه کودکان از متولدین 84 تا 94 هر روز میتوانند نظرشان را درباره فیلمها بیان کرده و به دستِ دستاندرکاران برسانند.»
گروه سرود بچهها اما در میان نورافشانیها و دست و جیغ و هورای بچهها و خانوادههایشان از پنجرهها، ترانه برنامههای آقای حکایتی که قصه شیر و پلنگ داره و خونه مادربزرگه که حرفهای تازه و گیاه و سبزه داره را بر بام آسمان خواندند. بعد نوبت به ترانه فیلم خواهران غریب رسید و مادری که مهربان است و یار و یاور همیشگی همه ما که جای خالی خسرو شکیبایی را برجستهتر کرد. ناگهان بنر سیوسومین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان بهوسیله قهرمان یخنوردی جهان، محمدرضا صفریان در میان زمین و هوا به اهتزاز در آمد. در این لحظه همه به احترام و افتخار کادر درمان کشور که با عشق و مسئولیت به مبارزه با کرونا رفتند سکوت کردند و پس از سکوت، با پخش ترانه رضا صادقی همه ساکنان آپارتمانها به خروش امدند: «یه روزی می رسه که همه میخندیم.» سپس بیانیه سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان توسط شایان و آسنا، دو نوجوان شاخ شمشاد خوانده شد که در بخشی از آن آمده بود: «برگزاری مجازی جشنواره امسال فرصتی مغتنم برای همه کودکان و نوجوانان ایرانی است. جشنواره با یادآوری اینکه سینما زنده است و هر خانه یک سینما و هر کودک یک داور، زمینه را برای پیشرفت کودکان فراهم کرده است.» در پایان، با بال پروانهها از منطقه 13 به سی و سهپل پرواز کردیم که سی و سه چشم و چراغش به افتخار سی وسومین جشنواره فیلم کودک روشن شد و بادبادکهای رنگی در آسمان شهرک ولیعصر به پرواز درآمدند.