سامتی گفت: دولت چین کمونیست است و با اقتصاد آزاد اداره میشود. ازآنجاییکه دولتهای کمونیست تسلطگری دارند، دولت چین نهتنها اقتصاد را مدنظر قرار میدهد بلکه به دنبال تسلط سیاسی، نظامی و انتظامی هم هست. این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان تصریح کرد: بررسی همکاری و تجربیات سایر کشورها با چین نشان میدهد که چینیها با اعطای وامهای سنگین به دنبال این بودهاند که سایر کشورها را در تله بدهی و بازپرداخت این وامهای سنگین گرفتار کنند، در دو دهه گذشته چین با رقمی معادل با یک هزار و 500 میلیارد دلار به 150 کشور جهان یعنی رقمی فراتر از وامهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول وام در اختیار کشورها قرارداده است و شرکتهای مجری برای انجام زیرساختها معمولا شرکتهای چینی بودند و این شرکتها ملزم هستند قرارداد همکاری داشته باشند.
او افزود: وقتی چینیها وارد همکاری میشوند، دو ارتش را وارد آن کشور میکنند؛ ارتش اول، ارتش نیروی کار است و زمانی هست که این قراردادها فعال میشود برخی اوقات موادغذایی خود را هم وارد میکنند و این ارتش قدرتمند و خطرناکی است. حال نگرانی که وجود دارد این است که با ورود سرمایههای چینی آیا معضل بیکاری در کشور ما حل خواهد شد؟ تجربه نشان داده است ورود سرمایههای چینی به سایر کشورها منجر به حلشدن معضل بیکاری آنها نشده است.
این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان بیان کرد: سرمایههای غربی بیشتر از طریق بخش خصوصی وارد میشود و بخش خصوصی به دنبال حفظ سرمایهها در کشور میزبان است، ولی دولت چین در کشورهایی که وارد شده به دنبال تسلط بر اوضاعواحوال و تسلط بر سرزمین بوده است.
سامتی تأکید کرد: ایران به ورود سرمایه کشورهای خارجی نیاز مبرم دارد، ولی نکته دارای اهمیت در این تفاهمنامه ایران و چین این است که این سرمایهها به سلامت وارد کشور شوند و استفاده از این سرمایهها توسط کشور ما سالم باشد.
پتانسیل چینیها برای اقتصاد ایران
در ادامه این وبینار، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: ایران به این اسناد همکاری با کشورها نیاز دارد؛ چین به دلیل اقتدار اقتصادی و تحولاتی که در چین ایجاد شده است یک کشور مطرح است و ازاینجهت همکاری با این کشور اهمیت دارد. کمیل طیبی بیان کرد: ماهیت این سند همکاری قابلتوجه است، چون همکاری در قالب تفاهمنامه ضمانت اجرایی ندارد و تعهدی ایجاد نمیکند؛ ولی اگر سند در قالب قرارداد باشد الزامآور است و بار مالی و اجرایی خواهد داشت. طیبی اذعان کرد: کشور چین و اقتصاد چین بهعنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای صنعتی مطرح است و صادرکننده کالاست. بهتازگی نیز اقدام به صادرات کالایی میکند که فناوریمحور هستند و به همین دلیل بازار این کشور اهمیت زیادی برای ایران دارد. او عنوان کرد: بازار کشور چین بارشد سریعی مواجه شده و قدرت خرید در این کشور افزایش یافته است؛ ولی بااینحال چین یک کشور واردکننده محصولات و خدمات فنی و مهندسی به شمار میآید و مقامات تصمیمگیرنده باید به این موضوع توجه داشته باشند و اگر قرار است سرمایهای به اشتراک گذاشته شود، بهطور حتم این وقایع باید در نظر گرفته شود.
این عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان گفت: سایر کشورها در سالهای اخیر نسبت به چین از رشد اقتصادی کمتری برخوردارند و شاهد نقش فزاینده چین در اقتصاد جهانی و تشکیل سرمایه هستیم؛ حتی آلودگی زیستمحیطی در چین افزایش یافته و این از حجم بالای تولید در کشور چین ناشی میشود.
طیبی اذعان کرد: رابطه مبادله خالص یا تهاتری چین با کشورهای دیگر نرخ بهبودیابندهای در ده دهه اخیر تجربه کرده است و تحولاتی که در چند قدرت اقتصادی اتفاق افتاد، برمیگردد به این واقعیت که در اقتصاد چین سرمایهگذاری تقویت شد و از سوی دیگر شرایط ناهنجار کسبوکارها کاهش یافتند و چین در سال کرونا مهمترین محصولات همچون ماسک را در اختیار بازارها میگذارد و بهسرعت مزیت نسبی ایجاد میکند؛ درواقع به قول آقای طبیبیان، اقتصاددان چین یک ملت تاجر است که با هدف بیزینس و با هدف قبضه بازار و تسلط بر بازار جلو میآید.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان خاطرنشان کرد: با رشد صادرات غیرنفتی به چین مواجه هستیم و این پتانسیلی است که چین برای کشور ما دارد؛ از سوی دیگر در سال کرونا کسری تجاری که در چین اتفاق میافتد نسبت به کسری تجاری در ترکیه کمتر است؛ بنابراین ثبات در رابطه با چین از این منظر دارای اهمیت است. طیبی تأکید کرد: سند همکاری بین ایران و چین تفاهمنامه است و یک قرارداد نیست که تعهدآور باشد و باید به تصویب مجلس و شورای نگهبان برسد. از سال 1394 این بحث همکاریهای بلندمدت بین رؤسای ایران و چین شروع شده و در شهریور 1399 دومین پیشنویس از طرف ایرانی به طرف چینی منتشر شد و در سال 1400 به امضا رسید.
این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان گفت: در تفاهمنامهها اهداف راهبردی مطرح میشود و در گسترش روابط تجاری و روابط سیاسی بحث سرمایهها مطرح است و باید در بندهای این تفاهمنامه حساسیت به خرج داد؛ به هر حال ایران نیازمند سرمایهگذاری در حوزه انرژی است و تمرکز چین نیز در حوزه نفت، صنعت، معدن و انرژیهای تجدید پذیر است. طیبی عنوان کرد: در قالب این همکاریها، سرمایهگذاری 450میلیارد دلاری قرار است محقق شود و امکان سرمایهگذاری بلند مدتچین در بندر جاسک، توسعه سواحل مکران، ساخت شهرک هوشمند مکران و احیای سرمایهگذاری در کشتیسازی و لوازمخانگی و سرمایهگذاری در حوزه آموزشی هم وجود دارد.
این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان اذعان کرد: این همکاریها میتواند منجر به توسعه روابط علمی بین دانشگاههای ایران و چین شود؛ چینیها طی دو دهه اخیر در زمینه علمی و ایجاد دانش سرمایهگذاری کردند و این دارای اهمیت است.
حضور در مسیر جاده ابریشم و ارتباط با 60 اقتصاد دنیا
در ادامه مهدی خورسند، کارشناس مسائل چین و اوراسیا گفت: از منظر اقتصادی سیاسی در دنیا هر کشوری سبد دیپلماسی دارد. بهتر این است که در این سبد دیپلماسی ایران قدرتهای بزرگ اقتصادی و سیاسی وجود داشته باشند. طبیعی است که چین قدرت برتر اقتصادی دنیا به شمار میرود و از این منظر همکاری با چین دارای اهمیت است. خورسند تصریح کرد: ایران امروز در هیچ پیمان منطقهای و فرا منطقهای عضو نیست و هیچ پیمان مشترک قوی که بتواند روی آن حساب کند ندارد، ایران در آستانه عضویت در اتحادیه اوراسیا قرار دارد، اتحادیهای که وزن اقتصادی بالایی ندارد و واردکننده است. اگر ایران تعاملات خود را در سطح بینالملل گسترده کند و نگاه تعاملگرایانه با دنیا داشته باشد میتواند امتیاز کسب کند. خورسند عنوان کرد: اگر ایران بتواند جایگاه خود را در مسیر راه ابریشم جدید تثبیت کند و اگر بتواند در راه دریای و خشکی مسیر ابریشم قرار بگیرد اقتصاد ایران با بیش از 60 کشور دنیا گره خواهد خورد. او گفت: امروز ایران هیچ همپیمان استراتژیک و راهبردی در صحنه روابط بینالملل ندارد و از ابتدای دهه 80 هجری شمسی به دنبال اعتمادسازی برای غرب بوده و برای غرب حتی فراتر از تعهدات نیز عمل کرده است؛ ولی طرف غربی حاضر به همکاری و شروع رابطه اقتصادی و تجاری با ایران نیست وبه نوعی در حال وقتکشی است. خورسند تأکید کرد: ایران باید نگاه اقتصاد و سیاست را به کشورهای بیشتری گره بزند که باقرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم امکان مییابد به کشورهای بسیاری گره بخورد.
او بیان کرد: چینیها میدانند ایران تنها بازیگر و آخرین تولیدکننده کالایی به نام امنیت در غرب آسیاست و چینیها منافع گستردهای در کشورهای حاشیه خلیج فارس تعریف کردهاند و ایران میتواند کالای امنیت را تولید کرده و در اختیار کشورهای بزرگ قرار دهد.