کارشناسان جمعیت هشدار دادهاند کاهش رشد جمعیت باعث میشود طی دو تا سه نسل، سال آینده رشد جمعیت کشور کند و یا منفی شود و پیر شدن بخش مهمی از جمعیت جوان و اضافه شدن سالمندان چالشهایی را ایجاد کند. اصفهان نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای مطرح و مورد توجه در مرکز ایران نیز، این روزها اوضاع و احوال مساعدی ندارد و این شهر هزار رنگ هم به اذعان کارشناسان دارد رنگ پیری هم به خود میگیرد. به گونهای که از سال ۹۵ تا مهر سال ۹۸ میزان موالید در استان اصفهان از ۸۵ هزار نفر به ۷۳ هزار نفر در سال ۹۷ رسیده است و همین امر رشد جمعیت را کاهش داده و به کمتر از یک درصد رسانده است. با این حساب کاهش جمعیت و میل خانوادهها به فرزندآوری کمتر در اصفهان هم مثل بسیاری از استانهای دیگر مصداق علنی به خود گرفته و پیری جمعیت بر مردم این دیار نیز سایه افنکنده است. البته آنطور که از گفته مسئولان ثبت احوال این استان به دست میآید تا سال 1420 وضعیت آنقدرها حاد و خطرناک نیست و جمعیت فعلاً در شرایط مطلوب و طلایی به سر میبرد اما از سال 1420 تا 1430 اوضاع بحرانی میشود و 30 درصد جمعیت استان اصفهان در سال 1430 جمعیت پیر خواهند بود که البته بخش عمده آنها زنان سالمند هستند یعنی به عبارتی پیرزنها بیشتر از پیرمردها میشوند که این خود یک مسئله حادتر است و نیاز به اخذ تدابیر ویژهای دارد. با این اوصاف چیزی تا نواخته شدن زنگ خطر کاهش جمعیت در استان اصفهان نمانده است و تنها 20 سال دیگر فرصت برای جبران باقیست هرچند زمان زیادی نیست. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی گره کور این ماجراست و تا زمانی که شرایط تسهیل نشود، کمتر زوجی به فکر فرزندآوری میافتد!
حالا سؤال اینجاست که چرا امروزه کارشناسان جمعیتی کشور نسبت به پیری جمعیت هشدار میدهند؟ بدون شک کاهش جمعیت فعال و نرخ مشارکت اقتصادی یکی از اثرات پیری جمعیت است که نگرانیهایی را بابت افزایش هزینهها و روند توسعه در آینده به دنبال خواهد داشت همچنین استفاده از مهاجران برای تأمین نیازهای کشور از دیگر تاثیرات این موضوع است که خود به تنهایی میتواند بسیار مشکل آفرین باشد. از سویی دیگر از آنجایی که سالمندی سالم در کشور ما کمتر مورد توجه است پس میتوان سالهای پیش رو را سالهایی با بیماران بیشتر که متقابلاً بخش درمان کشور را بیش از پیش تحت تأثیر قرار میدهد، برآورد کرد. از سوی دیگر مهاجرت نیز میتواند زمینهساز ایجاد جامعهای کهن باشد و تعادل جمعیت را بهم بزند.
آمارهای موالید 98 و 99 چه میگویند؟
در بهار سال 1399، ایلام و سمنان بهترتیب با یکهزار و 896 و یکهزار و905 تولد، کمترین میزان موالید را داشتهاند و استانهای تهران با 35 هزار و 656، خراسان رضوی با 27 هزار و 760، سیستان و بلوچستان با 21 هزار و 726 و خوزستان با 21 هزار و 186 تولد بهترتیب بیشترین میزان موالید را در کشور ثبت کردهاند.
اما در تابستان 1399، میزان موالید کل کشور به 300 هزار و 59 مورد افزایش پیدا کرده است که از این تعداد 155 هزار و 248 نوزاد پسر و 144 هزار و 811 دختر بودهاند؛ آمار ثبت احوال نشان میدهد که در سهماهه تابستان، بهطور مشابه سمنان و ایلام با یکهزار و 947 و 2 هزار و 190 ثبت تولد، رکورد کمتولدترین استانهای کشور را حفظ کردهاند. همچنین، استانهای تهران با 39 هزار و 768، خراسان رضوی با 28 هزار و 389، خوزستان با 24 هزار و 45 و سیستان و بلوچستان با 22 هزار و 888 تولد، بیشترین موالید کشور را داشتهاند. سهم موالید استان اصفهان در بهار و تابستان سال جاری نیز به ترتیب 14 هزار و 179 و 15 هزار و 540 نوزاد گزارش شده است.
مقایسه میزان تولدهای ثبتشده در سازمان ثبت احوال کشور در 6 ماهه نخست سال 98 و 99، نشان میدهد که تعداد کل موالید کشور از 614 هزار و 559 به 580 هزار و 606 کاهش پیدا کرده است؛ روند ثبت ولادت طی نیم قرن اخیر در کشور نشان میدهد از سال 1380 تا سال 1394 بهعلت اثر گشتاور یا نیروی درونی جمعیت نشئتگرفته از ازدواج متولدین دهه 60 و 70، شاهد افزایش موالید در کشور بودهایم، اما پس از سال 1394 بهعلت خالی شدن توان درونی جمعیت، تعداد تولدها با شیب تقریباً تندی شروع به کاهش کرده است!














