به گزارش اصفهان زیبا؛ مروری بر اعداد و ارقامی که در رابطه با فرزندآوری منتشر میشود، حاکی از کاهش تمایل نسبت به این امر و البته به دلایل مختلف است.
اگرچه قانون حمایت از جوانی جمعیت سال 1400 و در راستای افزایش جمعیت تصویب و مشوقهای مختلفی برای تشویق جوانان به ازدواج و فرزند آوری تصویب و ابلاغ شد؛ اما بررسیها حاکی از این است که این قانون تا به الان نتوانسته آنطور که شایدوباید به اهداف خود دست پیدا کند و موجب افزایش جمعیت یا ترغیب جوانان به ازدواج شود؛ بهطوری که در سال ۱۴۰۱، روند فرزندآوری به پایینترین نقطه در ۱۱ سال اخیر رسید.
براساس آمارهای سازمان ثبتاحوال کشور، در ۱۰ماهه نخست سال گذشته، ۸۹۳هزارو۷۸۶نفر در کشور به دنیا آمدهاند که نسبت به تولد ۹۳۷هزار و ۷۴۹ نفر در ۱۰ماهه سال گذشته کاهش ۴۴هزارنفری (حدود ۴/۷درصد) را نشان داد. فروردینماه گذشته اما مسئول دبیرخانه قرارگاه جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتوگو با رسانهها خبرهای جدیدی را اعلام کرد و مدعی شد که پس از اجرای قانون حمایت از خانواده از سال ۱۴۰۰ تا سال ۱۴۰۲ روند کاهش موالید در کشور با شیب کمتری ادامه یافته است:
«بر اساس آمارها میزان موالید در گروههای سنی ۲۰ تا ۲۴سال و ۲۵ تا ۲۹سال در کشور افزایش یافته است. در سال ۱۴۰۱ در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال میزان موالید 54/16درصد بود که این رقم در سال ۱۴۰۲ به 97/18درصد موالید کشور افزایش یافته است. در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال موالید از سال ۱۳۹۸ کاهشی بود که ۱۴۰۱ به 12/24 درصد رسید و در سال ۱۴۰۲، 39/24درصد موالید کشور را داشتهاند؛ ضمن اینکه درصد زایمانهای سوم به بعد در کشور افزایش یافته است. فرزند سوم در سال ۱۴۰۰ معادل 59/17درصد موالید بود که در سال ۱۴۰۲ به97/18افزایش یافت. نرخ رشد جمعیت و باروری در کشور به ثبات رسیده و شیب نزولی آن متوقف شده است. نرخ رشد جمعیت 6/0درصد و نرخ باروری کلی 6/1درصد است. تا پیش از بستهشدن پنجره جمعیت کشور باید از این فرصت استفاده کرد و تأکید بر فرزندآوری جوانان دهه ۶۰ است.»
با وجود این، نرخ باروری هنوز با 2.5درصد فرزند برای هر زوج که بهعنوان نرخ جانشینی در باروری کلی اعلام شده است، فاصله دارد؛ ضمن اینکه نرخ ناباروری نیز 20درصد است و نزدیک به چهارمیلیون زوج نابارور در کشور زندگی میکنند؛ این درحالی است که تا زمان بستهشدن پنجره جمعیتی تنها پنجسال دیگر باقی مانده است.
اماواگرهای فرزندآوری
کاهش فرزندآوری و عدم تمایل برخی از زوجین به این مسئله، دلایل مختلفی دارد؛ علتهایی که در وهله اول بهنظر بسیاری از افراد شاید صرفا در بعد اقتصادی قرار گیرند؛ اما پژوهشها حاکی از این است که عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در کاهش نرخ فرزندآوری نقش مؤثری ایفا میکنند که ازجمله آن میتوان به میزان تحصیلات اشاره کرد. براساس یافتههای پژوهشی که مرکز پژوهشهای مجلس در سال 1401 منتشر کرده است، تحقیقات متعددی بر رابطه میان تحصیلات و باروری بهطورمعکوس تأکید ورزیدهاند؛ بهطوریکه تحصیلات با نگرش مثبتتر نسبت به آگاهی از کنترل موالید بر این مسئله تأثیرگذار است.
پژوهشکده آمار نیز در سال 1397 در گزارش «تعیینکنندههای بلافصل باروری در ایران» به ارائه سطح و روند باروری برحسب وضع سواد و سطح تحصیلات زنان در استانهای ایران پرداخته که متغیر سطح تحصیلات زنـان در ایـن پژوهـش از چهــار سطح بیسواد، راهنمایی و متوسطه، دیپلم و پیشدانشگاهی و تحصیلات دانشگاهی پرداخته است.
نتایج برآورد باروری به تفکیک سطوح مختلف تحصیلی نشان میدهد که میزان باروری کل زنان در دوره زمانی 1394-1392 برابر با 08/3 نفر است. با افزایش سطح تحصیلی زنان میزان باروری نیز کاهش چشمگیری دارد. میزان باروری کل زنان با تحصیلات راهنمایی و متوسطه، دیپلم و پیشدانشگاهی و تحصیلات دانشگاهی به ترتیب برابر با39/2، 14/2و42/1است.
بررسی الگوی تحصیلی باروری توسط پژوهشکده آمار، نشان میدهد زنان بیسواد و کمسواد زودتر وارد دوران بارداری شده و دیرتر از این دوره خارج میشوند. در مقابل هرچه تحصیلات زنان افزایش یافته، ورود به ازدواج دیرتر بوده و فرزندآوری نیز به تأخیر افتاده است. الگوی باروری کشور نیز بین سطح الگوی باروری دیپلم و لیسانس قرار گرفته است.
افزایش سطح تحصیلات باعث افزایش درآمد زنان میشود. البته ممکن است کاهش باروری افراد دارای تحصیلات دانشگاهی ناشی از ازدواج دیرتر آنها به علت تحصیلات باشد. علاوه بر تحصیلات، اشتغال نیز در تمایل یا عدمتمایل به فرزندآوری تأثیر دارد؛ بهطوریکه دیگر یافتههای پژوهش مرکز پژوهشها نشان میدهد، اشتغال زنان بهدلیل کاهش هزینه فرصت درنتیجه فرزندآوری، تمایل زنان را برای کاهش باروری افزایش میدهد؛ چراکه زنان بهواسطه مشارکت در تأمین هزینههای خانواده، افزایش استقلال مالی، انگیزههای اجتماعی همچون مشارکت اجتماعی و… تمایل کمتری برای فرزندآوری داشته یا تأخیر در فرزندآوری ایجاد میکنند.
نتایج برآورد میزان باروری کل در دوره 1394 – 1392 به تفکیک زنان شاغل و غیرشاغل که ازسوی مرکز آمار انجامشده، از تفاوت معناداری در این شاخص برخوردار است. زنان شاغل در مقایسه با زنان غیرشاغل، سطح پایینتری از باروری را دارا هستند. زنان غیرشاغل با میزان باروری کل 2/14 سطح باروری بالاتر از جانشینی را تجربه میکنند؛ درحالیکه این مقدار برای زنان شاغل حدود 1/14فرزند است. الگوی سنی باروری در بین زنان شاغل و غیرشاغل از تفاوت زیادی برخوردار است. زنان شاغل علاوه بر سطح پایین باروری نسبت به زنان غیرشاغل، فرزندآوری خود را به سنین بالاتر انتقال میدهند. سطح باروری زنان غیرشاغل در گروه سنی 29-25سال بیش از 2/5برابر و در گروه سنی 34- 30 سال حدود 80درصد از زنان شاغل بیشتر است.
در گروههای سنی بالاتر این تفاوت کاهش یافته و در دو گروه سنی پایانی میزان باروری همگرا میشود. این امر نشان میدهد که زنان شاغل بهدلیل نگرانی ازدستدادن شغل یا مزایا و ارتقای شغلی و همچنین فقدان امنیت شغلی، سطح فرزندآوری خود را کاهش داده یا با تأخیر در فرزندآوری، فرزندان خود را در سنین بالاتری به دنیا میآورند.
البته این به معنای آن نیست که صرفا اشتغال زنان مانع از فرزندآوری میشود. براساس دادههای مرکز آمار ایران در سال 1397 ۶2 درصد زنان خانهدار هستند و تنها 13درصد زنان شاغل محسوب میشوند و همچنین در آماری که از نرخ باروری در کشور گزارش شده به نظر میرسد الگوی باروری در زنان خانهدار نیز چندان بالا نبوده است.
البته این موضوع دال بر عدم تمایل زنان و مردان به فرزندآوری نیست؛ چراکه ممکن است زن و مردی تمایل زیادی به داشتن فرزند داشته باشند؛ اما شرایط موجود به آنها اجازه فرزندآوری ندهد. نتایج موج اول «پیمایش ملی ازدواج» که از مردان و زنان مراجعهکننده برای انجام آزمایشهای قبل از ازدواج در مراکز استانها «بهجز استان تهران» و مردان و زنان مراجعهکننده برای ثبت طلاق به دفترخانههای مراکز استانها «جز تهران» مراجعه کردهاند و با استفاده از روش نمونهگیری سهمیهای متناسب با تعداد ازدواجها و طلاقهای ثبتشده در مراکز استانها در سال 139۶ با ضریب اطمینان 99درصد برای برآورد اندازه نمونه انجامشده، نشان میدهد که در حدود 97درصد از مردان و زنان تمایل دارند تا پس از ازدواج صاحب فرزند شوند.
نتایج این پیمایش ملی نشان داد که ۶0درصد از زنان ایرانی میخواهند در آینده دو فرزند داشته باشند. پس از آن، بیشترین درصد فرزندان ایدئال برای زنان شرکتکننده در این پیمایش با 19درصد به یکفرزند و پس از آن با 11درصد به سهفرزند اختصاص دارد. برپایه نتایج پیمایش ملی ازدواج، بیشترین درصد مرتبط با فرزندان ایدئال برای مردان به میزان 56درصد برای دوفرزندی بوده است و پس از آن تکفرزندی با 17درصد و سه فرزندی با 13درصد بیشترین درصد را به خود اختصاص دادهاند.
متوسط تعداد فرزند موردانتظار زنان ایرانی در زمان ازدواج بر پایه نتایج پیمایش ملی ازدواج، 2/1 فرزند و برای مردان ایرانی در زمان ازدواج 2/28 فرزند است. در این مطالعه متوسط فاصله تخمینزدهشده ازدواج تا فرزندآوری برابر دو سال و چهارماه است. 75درصد از پاسخگویان نیز تصمیم دارند تا کمتر از سه سال پس از ازدواج صاحب فرزند شوند. متوسط تعداد فرزندان ایدئال پاسخگویان برابر دوفرزند است.
چه باید کرد؟
آمارها همچنان حاکی از کاهش نرخ باروری و فرزندآوری هستند؛ اتفاقی که میتواند جامعه را خیلی زود به سمتوسوی سالمندی سوق دهد و کشور را با بحرانهای مختلفی روبهرو کند. اگرچه سیاستهای مختلفی همچون قانون جوانی جمعیت در سالهای گذشته اتخاذ و اجرا شده است؛ اما شواهد و آمار ارائهشده از مراجع رسمی حاکی از این است که این سیاستها کافی نیست و برای افزایش تمایل به فرزندآوری باید راهکارهای دیگر نیز اتخاذ شود؛ راهکارهایی ازجمله سیاستگذاری مناسب در راستای تسهیل ازدواج و کاهش میانگین سن ازدواج جهت و راستای کاهش میانگین سن فرزندآوری، سیاستگذاری مناسب درخصوص کاهش فاصله بین فرزندآوری و رخداد ازدواج، طراحی و حمایت از پژوهشهای تخصصی ملی در حوزه جمعیت و فرزند آوری (در دو بعد رفتاری و نگرشی) و عدم سیاستگذاری تکساحتی و توجه به تمام عوامل مؤثر و گروههای اجتماعی جهت ارتقای نرخ باروری که مرکز پژوهشهای مجلس آنها را پیشنهاد میدهد.