مگر میشود از حشمتالله انتخابی نام برد و درباره کنشگری او در فرهنگ، تاریخ و جغرافیای اصفهان سخن نگفت؟ مگر میشود تلاش ستودنی او برای محیطزیست را ارج ننهاد؟ مگر میشود از فعالیت او برای جاودانهکردن زایندهرود سخنی به میان نیاورد؟
اما چه میشود کرد که قرار است در این نوشتار فقط بر یکی از این وجوه تمرکز شود. وجهی که از قضا سنگبنای آشنایی و استمرار سالها رفاقت و همکاری در طول این سالیان شده است و چه چیزی بهتر از «کتاب» که نقطه اتصال این رفاقت و بهانه این ارتباط درازمدت باشد.
آشنایی بنده با ایشان باز میگردد به سالهای دور که برای آمادهسازی سومین ترجمهام، سر از دفتری کوچک و صمیمی در کوچهپسکوچههای حکیمنظامی در آوردم. از آن سالها تا به امروز هر کسی در اصفهان بهدنبال آمادهسازی یا انتشار اثرش باشد بعد از حداکثر دو یا سه جا پرسوجوکردن ناگزیز مقصد دیگری نمییابد. مقصد همه در نهایت همین دفتری است که در آن واژهها جان میگیرند. آن هم با وسواس، حساسیت و سختگیری مثالزدنی.
اما همه هم مسرور و شادمان از این دفتر بیرون نمیآیند. او همه چیز چاپ نمیکند و همه را تشویق به چاپ اثر نمیکند، حتی اگر بهترین پیشنهادهای مالی را داشته باشد. هم به این دلیل که هر کسی را لایق نمیداند که نام نویسنده و مترجم را یدک بکشد و هم اینکه هر اثری را آنقدر باارزش نمیداند که برای انتشارش چند درخت قطع شود.
حشمتالله انتخابی بهراستی یکتنه در تراز یک مؤسسه پژوهشی برای اصفهان و فرهنگ کشور قدم برداشته است. این تلاش وقتی ستودنیتر میشود که نه خبری از بودجههای کلان است و نه فروشهای چند هزار تایی آثار زرد، سطحی یا کمکآموزشی. انتخابی مینویسند و میکوشد، انگار برای ثبت در تاریخ. انگار که دارد فرهنگ، تاریخ و جغرافیای این زمانه را برای آیندگان ثبت میکند. و به همین دلیل است که هر چه بیشتر پیش میرویم عیار او بیش از پیش عیان میشود.
ویژگی انسانهای بزرگ همین است که بعضی اوقات خودشان هم نمیدانند چه تأثیری روی اطرافیانشان میگذارند. آنها بیوقفه تلاش میکنند برای آنچه فکر میکنند درست است و در این مسیر هر کجا قدم میگذارند بذری از آگاهی میکارند.
امروز ناشران، کتابفروشان، انجمنها و کنشگران بسیاری در اصفهان هستند که خود را وامدار حشمتالله انتخابی میدانند، حتی اگر خودش نداند.
امروز اگر نشر آموخته به پیشنهاد ایشان در حوزهای تخصصی قدم بر میدارد و با راهنمایی او در سطح کشور دوشادوش ناشران طراز اول حرکت میکند و اگر پردیس کتاب اصفهان طی مدت کوتاه فعالیتش جایگاه مطلوبی کسب کرده، وامدار کسی است که بدون چشمداشت برای افشاندن بذر آگاهی تلاش میکند و از هیچ کوشش و حمایتی برای روشن شدن یک چراغ فرهنگی جدید در این شهر دریغ نمیکند.
جایی دیدم که گفته است «بین کتابفروش شدن و ناشر شدن، ناشری را برگزید، چون سرمایه آن یکی را نداشت.» اما او سرمایهای دارد که این روزها بیشتر افراد حسرت آن را میخورند: «سرمایه اجتماعی». انتخابی نیازی ندارد خیابانی به نام او گذاشته شود، میدانی مجسمه او را در آغوش بکشد، یا ساختمانی بر سردرش نام او را یادآوری کند. حشمتالله انتخابی در قلب فرهنگ اصفهان و فرهنگدوستان اصفهانی جا دارد. او در تمام رگهای فرهنگی این شهر جاری است… .
در ستایش دههها فعالیت فرهنگی
نوشتن و گفتن از «حشمتالله انتخابی» به خودیِ خود کاری دشوار است. این کار دشوارتر هم میشود اگر آن را محدود کنیم به بررسی و بازگویی صرفا یکی از ابعاد این چهره فرهیخته چندبُعدی اصفهانی که هر کجای این شهر اتفاقی فرهنگی در حال رقم خوردن باشد، نام و حضور او زینتبخش مجلس است.
-

اصفهان زیبا
اصفهان زیبا














