میرزا محمد رفیع بن حیدر طباطبایی نائینی معروف به «میرزا رفیعا» حکیم، فقیه، عالم، متکلم و دانشمند مشهور قرن یازده هجری و از علمای بزرگ عهد صفویه است. او در هنگام فوت ۸۵ سال داشته است. درمورد انتساب وی به نائین نظرات متفاوتی است، مؤلف کتاب تاریخ یزد مینویسد که «رفیعا زایشگاهش نایین، جایگاهش یزد و گردشگاهش اصفهان، تخلصش رفیعا در اواخر عهد صفویه یا اوایل افشاریه میزیسته… .» میرزا رفیعا در سرودن شعر استاد و در میان شعرای دربار شاه صفوی از احترام و توجه خاصی برخوردار بود.
بقعه میرزا رفیعا با هشت ترک منظم به دستور شاهسلیمان صفوی ساخته شده است. مساحت زیر بنا تقریبا 120 متر مربع و شامل هشت جرز خارجی است که با هشت جرز داخلی و دهانههای دور تشکیل رواق مانندی را میدهند. کاشیکاری گنبد با طرح گره و با نقش (نه و ده و پنج گنبد و طبل) بر زمینه کاشی سفید و گریو گنبد که به خط بنائی مشکی بر زمینه آجری آیتالکرسی با شروع (قال الله تبارک و تعالی) و قسمت آخر کتیبه به عبارت (صدق الله العظیم و صدق رسوله النبی الکریم و نحن علی ذالک من الشاهدین و الشاکرین و الحمدالله رب العالمین) نگاشته است و کتیبه دوم گریو که در زیر کتیبه اول قرار گرفته به خط بنائی سهرگی (فیروزهای محاط در دورگ لاجوردی) بر زمینه آجری شامل اسماءالله پشت بقعه است. پوش زیرین گنبد نیز عبارت است از چشمهطاقی با تزئینات شمسهای زیبا که قطاربندی شده و تزئینات داخلی بقعه را تشکیل میدهد. در مجموع بنای این بقعه یکی از آثار بی نظیر معماری ایرانی اسلامی مربوط به زمان صفویه است که در سال 1337 ش سازه و تزئینات آن مرمت و اصالت معماری بنا حفظ شده است. اولین قدم سعی در بازدید از تکیه میرزا رفیعا و بقعه است. چند سرباز در ابتدای ورودی پادگان ایستادهاند و اجازه ورود نمیدهند. میگویند باید نامه از میراث بیاوری، وگرنه اجازه ورود داده نمیشود. برای تحقیق بیشتر با محسن افشار، معمار و مرمتگری تماس میگیرم که چندی پیش گزارش جالبی درباره وضعیت گنبد امامزاده درب امام در صفحهاش منتشر شده بود. میگوید: محوطه نظامی است و ورود به این مکان پروسه سختی دارد و باید هماهنگیهای زیادی برای بازدید انجام شود؛ اما آنچه از دور مشخص است اوضاع گنبد و بقعه تا جایی که میدانم اصلا خوب نیست و باید گفت کلا همه بناهای تاریخی اوضاع جالب نیست.
با ناصر طاهری، کارشناس ارشد میراث فرهنگی ادارهکل استان و معاون سابق این سازمان تماس میگیریم و درباره بنا و امکان بازدید میپرسیم. میگوید: این اثر تاریخی در تصرف نیروهای نظامی است و برای ورود باید مجوز بگیرید، ولی مسلم است که کار سادهای نیست. این تکیه در واقع بخشی از تخت فولاد بوده است که بعد از خیابانکشی از آن جدا میشود و یک قسمتی از عرصه تختفولاد در تصرف سپاه قرار میگیرد. برای همین کمتر پایش آن انجام میگیرد و رسیدگی کمتری هم به آن میشود. البته یگان حفاظت ما بازدیدهای دورهای از بنا دارد. طبق قانون بناهای تاریخی که به تملک دستگاهها و ارگانها هستند خودشان باید برای مرمت اقدام کنند؛ البته با نظارت میراث. در واقع این قانون بند الف ماده 98 برنامه ششم است که میگوید دستگاهها و نهادهای دولتی که بناهای تاریخی در تملک یا تصرفشان است یا در حال بهرهبرداری از آن هستند، مکلفاند از محل اعتبارات خودشان تحت نظارت میراث، هزینههای مرمت آن بخش را به عهده بگیرند. البته مالکیت تختفولاد اوقافی است. یعنی مالکیت موقوفه است؛ ولی در تصرف نهاد نظامی است. در واقع اوقاف هم میتواند برای مرمت ورود کند؛ ولی باید با هماهنگیهایی این کار را انجام دهد و اگر مخالفتی هم بشود، از طریق احکام قضایی این کار صورت میگیرد. البته برای حفظ بنا به لحاظ قانونی فرقی بین تملک و تصرف نیست و هر دو مسئولاند. ما از اینجور بناها البته زیاد داریم. مثلا مساجد تاریخی همه موقوفه هستند؛ ولی در تصرف و تولیت بخشهای دیگر هستند یا مثلا همین ساختمانهای دانشگاه هنر که تملکشان با میراث است و متصرف و بهرهبردار دانشگاه هنر است. اینها هر دو مسئولاند. البته درستش این است که مالک باید تذکر دهد و بهرهبردار اقدام کند و مرمت انجام شود. البته میراث وظیفه ذاتی حفظ بناهای تاریخی را دارد. منتها در قانون به دستگاههای متصرف و بهرهبردار برای مرمت آن بنا تکلیف شده است. از عبارتی مثل «میتواند» استفاده نشده است. البته چون این تکیه از مجموعه تختفولاد است و زیر نظر شهرداریها، شهرداری منطقه 6 هم باید نسبت به این مسئله حساس باشد و مسئولیت دارد.
پیگیری موضوع از مسیر مجموعه تختفولاد
با سیدعلی معرکنژاد، مدیر سابق مجموعه تختفولاد تماس میگیریم. میگوید: دو سال پیش مذاکراتی با فرمانده پادگان هوانیروز سپاه داشتیم، همینطور خانواده میرزا رفیعا نیز در این جلسات بودند و تفاهمهایی شکل گرفت که قرار شد بهصورت مشارکت مردمی با ما همکاری کنند. جمعبندی این بود که سپاه این بقعه را در اختیار شهر و مردم قرار دهد و در ازای آن شهرداری این بقعه را مرمت و محوطهسازی کند، در این راستا موافقتنامه اولیهای امضا شد و بعد از آن مرمت این بنا در بودجه مرمت سال گذشته شهرداری قرار گرفت. دوستان بهسازی و نوسازی شهرداری هم از بنا بازدیدی کردند و طرح و دستورکار مرمت آماده شد و قرار بود فعالیت عمرانی آغاز شود و از اینجا به بعد را دیگر در جریان نیستم و مدیریت شهری تغییر کرد. البته مرمت چنین بناهایی با ارگانی است که بنا را در تصرف خود دارد ولی دوستان سپاه هم خودشان معترف بودند که تخصصی در این زمینه ندارند و از ورود ما به مسئله استقبال کردند و از در اختیار عموم قرار گرفتنش هم خوشحال بودند. یک مورد دیگری اینکه برای این نقطه از شهر یک طرح ویژهای قرار بود عملی شود که از طریق مذاکرات شهرداری با سپاه در مرکز برنامهریزی شده بود و برای همین مرمت اینجا منوط به آن طرح شده بود و امیدوارم نتایج آن طرح هم مشخص شود و مرمت این بنا زودتر اتفاق بیفتد. خود نوادگان میرزا رفیعا هم از جمله حاج آقا رفیعایی پیگیر این موضوع هستند.
با مجموعه تختفولاد تماس میگیریم و پیگیر موضوع میشویم که داستان از چه قرار است. با پیگیری زیاد بالاخره حسین شمسالهی، مسئول بخش گردشگری تختفولاد پاسخگوی ماست. میگوید کارهای اولیه و همچنین مجوز مرمت این بنا انجام شده است و بهزودی این مرمت صورت خواهد گرفت. مسئولیت مرمت بقاع مجموعه تختفولاد هم با شهرداری است که البته در حضور نماینده میراث فرهنگی این اتفاق میافتد. به هر روی آنچه مسلم است اینکه گنبد این بقعه نیازمند مرمت فوری است. امید اینکه مشمول گذر زمان و فراموشی نشود.