به گزارش اصفهان زیبا؛ حسن ختام سفر سفیر هند به اصفهان، دیدار صمیمانه با خبرنگاران در هتل عباسی بود؛ جایی که دو ساعت تمام به فارسی و انگلیسی درباره اصفهان، هند، تاریخ، ایرانشناسی، خورشت ماست، تختجمشید، زبان فارسی، نسخ خطی، میرفندرسکی و هزارویک موضوع دیگر گفتیم و شنیدیم.
آقای سفیر در سراسر صحبتهایش به زبان فارسی و لهجهای شیرین، به اشتراکهای بیشمار ایران و هند پرداخت و ابراز امیدواری کرد که بتوانیم همه با کمک هم آگاهی عمومی ایرانیان را به مقصد گردشگری مهمی به نام هندوستان بالا ببریم و از آن سمت هم به افزایش آگاهی عمومی هندیها در خصوص آشنای دیرینهای به نام ایران، کمک کنیم.
به آقای سفیر گفتم: «چه جایی بهتر از شهر پلهای تاریخی برای صحبتکردن از پلزدنها میان دو کشور بزرگ ایران و هند؟!» دیپلماتی است کارآزموده که در دهلی کارشناسیارشد اقتصاد خوانده و کار در وزارت امور خارجه و دفتر نخستوزیر هند را هم در سوابقش میبینیم. رودرا گائوراو شرست (Rudra Gaurav Shresth) در فرانسه و افغانستان، سنگاپور و بوتان و موزامبیک هم فعالیت کرده و بعد، مستقیم از دهلینو به تهران آمده است تا فعالیت در مهد زبان پارسی را هم تجربه کند.
او در بیستمین ماه فعالیتش در ایران این هفته در سفر به اصفهان، دیدارهای رسمی مختلفی با استاندار، فعالان اتاق بازرگانی، دانشجویان هندی دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان و… را تجربه کرد و دوشنبهشب هم دیداری با خبرنگاران داشت، دیداری که به گپوگفت اختصاص پیدا کرد و راستش را بخواهید از حضور در آن خیلی خوشحال شدم؛ چون در نوع خودش بیسابقه بود؛ اینکه سفیری، در سفر به اصفهان، خودش از روزنامهنگاران فعال در رسانههای محلی دعوت کند و پای صحبتهایشان بنشیند و بگوید که میخواهد از دریچه نگاه آنها به کشور مطبوعش و ارتباط میان دو کشور بنگرد، رکورد جدیدی بود که ثبت شد! گزارشی که در ادامه میخوانید، روایت این دیدار و گپهای غیررسمی ارزشمند درباره قرابتهای دیرینه دو کشور پهناور و سابقا همسایه، است.
برای حفاظت از میراثمان فارسی یاد گرفتم
زبان فارسی در هند، روزگاری که خیلی هم دور نیست، زبان رسمی و زبان دربار بوده و هنوز تعداد پرشماری نسخ خطی (حدود نیم میلیون نسخه) و کتیبههایی به خط فارسی در گوشه و کنار شبهقاره وجود دارد؛ اولین دایرهالمعارف فارسی در هند متولدشده، اما بعد از ورود انگلیسیها بهمرور، زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی شده است؛ به همین دلیل حالا در هند علاقه به زبان فارسی وجود دارد؛ ولی دانش زبان فارسی خیلی کم است؛ این یکی از روایتهای رودرا گائوراو شرست، سفیر هند در ایران بود که دوشنبهشب در نشست صمیمانهاش با خبرنگاران بیان کرد.
آقای سفیر که اولین سفرش به اصفهان را تجربه کرده، معتقد است تختجمشید و اصفهان در صدر دیدنیهای ایران قرار میگیرند و وقتی از او درباره کتابی که نوشته است پرسیدم، برایم توضیح داد که به فارسی صحبت کرده و تلاش میکند دانش زبان فارسیاش را تقویت کند؛ چراکه «زبان اجدادیشان است و اگر هندیها فارسی را یاد نگیرند، با بخشی از میراثشان بیگانه خواهند شد.» در فضای زیبای هتل عباسی، در میان آنهمه تاریخ و هنر که در کالبد فضا و آرایههای معماری و نقاشیهای زیبای بر دیوارها جاری بود، نشستیم به گفتن و شنیدن از میراث مشترک دو کشور بزرگ که روزگاری همسایه بودند و بعد، وقتی هندوستان بخشی از کالبدش را از دست داد، همجواریاش با کشور خواهر هم از میان رفت؛ اما قرابتهایشان آنقدر زیاد بود که دوری مرزهایشان هم نتوانست اشتراکها را به محاق فراموشی ببرد.
آقای سفیر ترجیح میداد به فارسی صحبت کند؛ اما گاهی هم به انگلیسی گفتوگوها را ادامه میدادیم و خانم جمالی، مترجم سفارت، صحبتها را ترجمه میکرد. در آنسوی میز هم البته حسین انوار (دبیر دوم سفارت)، گاتام واهی (دبیر اول و رایزن اقتصادی) و خانم محسنی (منشی دفتر سفیر)، آقای صابری (از مجله گردشگران) و آقای رضوی (از اصفهان امروز) بخشی از گفتوگوها را پیش میبردند و بحثها داغتر میشد.
عاشقش میشوید!
صحبتهایمان رسید به سفر هند. از جمع ایرانیان حاضر، من تنها فرد بودم که دو تجربه سفر به شبهقاره را داشتم. توضیح دادم که قبل از سفر شنیده بودم هند اینطوری است که یا عاشقش میشوید یا دلتان میخواهد زودتر برگردید خانه خودتان؛ حد میانی هم ندارد! آقای سفیر با لبخند حرفم را تأیید کرد و ادامه داد که این «گفته مشهوری است».
از خاطرههای سفرم به جنوب هند (بازدید از بنگلور، کوچی، کرلا و…) و شمال هند (مثلث طلایی گردشگری دهلی، جیپور و آگرا) برایشان گفتم و تأکید کردم که خدا را شکر، من در دسته اول جای گرفتم و عاشق این کشور شدم! سهچهار گزارش هم درباره سفر هند در اینجا، صفحه گردشگری روزنامه اصفهانزیبا، منتشر کردهام و حالا میتوانم با شعف از تجربه بافتگردی و دیدن صنایعدستی و قصرهای مهاراجه در جیپور (شهری که اشتراکهای فراوانی با اصفهان دارد؛ ازجمله درزمینه قلمکاری) بگویم؛ از دیدن میراث جهانی مقبره همایون در دهلینو (همان پادشاهی که چهرهاش را در نقاشیهای پایگاه میراث جهانی کاخ چهلستون اصفهان میبینیم) تعریف کنم و البته از آرزویم بگویم که دیدن گوشههای بیشتری از این کشور و کشف و پیمودن مسیر سفر و زیست میرفندرسکی و ملکالشعرای بهار در هند است.
صحبتهایمان از تجربههای بازدید ادامه داشت و برای آقای سفیر از روایتهای شاردن از زندگی هندیها در اصفهان عصر صفوی هم گفتم. آقای شرست از علاقهاش برای توسعه ارتباطها میان هند و ایران گفت و اینکه تعداد ایرانیهایی که هرسال سفر هند را تجربه میکنند، کمتر از 10هزار نفر است و به نظر میرسد تعداد هندیهایی که ایران را میبینند، بسیار کمتر از این آمار باشد؛ درحالیکه اگر هندیها درباره ظرفیتهای مختلف ایران و اصفهان بهعنوان مقصد گردشگری جذاب، بیشتر بدانند، احتمال سفر بسیار بیشتر هم خواهد شد. آقای شرست از تاجمحل، بهعنوان مشهورترین میراث جهانی بشر هند، که ساخته ایرانیان است هم گفت و تأکید کرد که همه ما باید تلاش کنیم جریان ارتباطها میان دو کشور تقویت شود.
آقای سفیر درباره سفر ایرانیان به هند هم معتقد بود که مقاصد گردشگری مختلفی در سراسر این کشور وجود دارند که برای ایرانیان کمتر شناختهشده هستند و تلاش برای شناساندن شهرها و روستاهای جذاب بیشتری از هند به ایرانیان در دست انجام است. گفتم که بسیار با این نظر موافقم؛ مخصوصا که از ایران معمولا تورهای ترکیبی مثلث طلایی (دهلی، آگرا، جیپور) وجود دارد که البته گاهی مسافران ایرانی را راهی بمبئی، گوآ و حتی کشمیر هم میکنند؛ اما مثلا سر بنگلور با وجود جذابیتهای طبیعی زیادش، کلکته، حیدرآباد، کرلا (به ونیز آسیا معروف است) و شماری از مقاصد جذاب گردشگری هند بیکلاه مانده است.
تشویق سرمایهگذاران هندی برای ورود به بازار ایران
هندیهای متمول آیا به بازار ایران هم نگاهی دارند؟! این سؤال را از سفیر هند پرسیدم و او برایم توضیح داد که بر اهمیت اصفهان بهعنوان یک شهر صنعتی واقف است و ازطرفی هم همه میدانیم سرمایهگذاری در ایران آسان نیست و راه و روشهای منحصربهفردی میطلبد؛ به همین دلیل میزان سرمایهگذاری هندیها در ایران در مقایسه با سرمایهگذاریشان مثلا در امارات متحده عربی، بسیار ناچیز است؛ اما داریم تلاش میکنیم سرمایهگذارهای هندی بیشتری به بازار ایران بیایند و الان هم در حوزه تولید فولاد در مرکز ایران سرمایهگذاری شده است.
هدفمان، تسهیل ویزا برای ایرانیان است
«به همکاران سفارت گفتهام حداکثر چهارروزه باید روند صدور ویزا برای ایرانیان انجام شود و البته تا الان هم معمولا دو تا سهروزه ویزاهای توریستی صادر شدهاند.» این روایت سفیر هند است از پاسخ به یک دغدغه مهم گردشگری ما ایرانیان! از آقای سفیر درباره روال لغو روادید پرسیدم و او از تصمیم فعلی برای تسهیل و تسریع صدور ویزاهای توریستی گفت.
البته هندیها برای سفر به ایران به اخذ ویزا نیاز ندارند؛ اما خبر خوب این است که تلاشهایی در جریان است تا ایرانیان هم بتوانند بهزودی سریعتر و راحتتر ویزا بگیرند و با ویزای الکترونیکی (E-visa) وارد هندوستان شوند. نکته دیگر هم این است که برای ویزای توریستی هند از اصفهان هم میتوانید اقدام کنید. یک آژانس در این شهر مدارک را دریافت و به تهران ارسال میکند که طبیعتا کمی بیشتر طول میکشد تا ویزا بگیرید؛ اما راحتتر است و دیگر به سفر تهران احتیاجی نیست.
اصفهانیها چطور به ذهنشان رسیده است خورشت ماست درست کنند؟!
صحبتهایمان با آقای سفیر به پرسشهای گردشگری خوراک هم رسید! نرگس رضایی، سردبیر روزنامه عصر اصفهان که هماهنگیهای جلسه و دعوت از خبرنگاران را هم انجام داده بود، از آقای سفیر درباره تجربه طعم خورشت ماست پرسید و او تعریف کرد که همکارانش در سفارت، اول برای او توضیح دادهاند که دسری در اصفهان هست که با زعفران و گوشت و ماست تهیه میشود و او به نظرش چنین دسری، عجیب و ترسناک آمده، اما بعد که در اصفهان امتحانش کرده، طعمش را پسندیده است و حالا از خودش میپرسد چطور اصفهانیها به چنین دسری رسیدهاند؟! همه میخندیم و صدای شاتر دوربین پشت سر هم به گوش میرسد. فضا زیباست و خندیدنهای شهروندان دو ملت در کنار هم، زیباترش میکند و باعث میشود صادق بصیرت، عکاس مهمان نشست، هم دست به دوربین شود و در سراسر گفتوگوها عکسهایی بگیرد و خاطرههایمان را ماندگار کند.
اصفهان هنوز هیچ خواهرخواندهای با هند ندارد!
شب اصفهان و هند با گفتوگوهای جذابی میان ما روزنامهنگاران و خبرنگاران اصفهانی و سفیر هند در ایران و هیئت همراه از سفارت این کشور، به پایان رسید؛ اما در ذهن من ماجرای این گفتوگوها هنوز به پایان نرسیده و هزاران پرسش دیگر تازه پدیدار شده است. از آقای سفیر میخواهم که زمانی را برای مصاحبه اختصاصی ویدئویی در نظر بگیریم؛ چون هم دلم میخواهد سؤالهای مهمی را از او بپرسم و هم اینکه دوست دارم مخاطبان، صحبتهای آقای سفیر هند را به زبان فارسی و لهجه شیرین خود او بشنوند.
در گفتوگوهایمان صحبت از جیپور شده و من یادم آمده که در میان شهرهایی که در شمال و جنوب هند دیدهام، جیپور یکی از پراشتراکترین شهرهای شبهقاره با اصفهان بوده است و حتی نام اصفهان و جیپور بهعنوان شهر خلاق یونسکو در حوزه صنایعدستی و هنرهای سنتی ثبت شده است؛ اما نکته عجیب اینکه در میان 15 شهری که پیمان خواهرخواندگی را با اصفهان امضا کردهاند و سه شهری که دوست اصفهان محسوب میشوند و دو شهر چین که تفاهمنامه همکاری با اصفهان دارند، هیچ نامی از شهرهای هندوستان نیست.
با سید امین مرتضوی، رئیس اداره بینالملل شهرداری اصفهان، تماس گرفتم و از او درباره ماجرای خواهرخواندگی اصفهان و حیدرآباد که به سالهای پیش برمیگردد، اما هنوز به امضای تفاهمنامه خواهرشهری نرسیده است، پرسیدم. او پاسخ داد: «خواهرخواندگی اصفهان و حیدرآباد در حال پیگیری است.» به روایت او، مسئولان این شهر هندوستان، مخصوصا مایلاند که از همکاری شهرداری اصفهان در حوزه مرمت آثار تاریخی استفاده کنند و بهاینترتیب امیدواریم بهزودی نام حیدرآباد بهعنوان شانزدهمین خواهرشهر جهانی اصفهان ثبت شود.