به گزارش اصفهان زیبا؛ فرصتها و چالشها و پیامدهای سیاستگذاری هوش مصنوعی از چندین جنبه کلیدی با سایر فناوریهای دیجیتال متمایز است و میتواند تأثیری عمیق بر تجارت بینالمللی داشته باشد. این فناوری بهعنوان یک فناوری چندمنظوره با انعطافپذیری و کارایی بیسابقهای، قابلیت انطباق با وظایف و دامنههای مختلف را دارد.
هوش مصنوعی وابسته به مجموعه دادههای بزرگ برای یادگیری و بهبود عملکرد خود است. کارکردها و توانمندیهای آن بهسرعت تکاملیافته و باعث ایجاد تغییرات پویا در قابلیتها و میزان خودمختاری این فناوری میشود. پیچیدگی ذاتی و عدم شفافیت هوش مصنوعی همراه با احتمال بروز خطاها و تعصبات، نگرانیهایی جدی درباره تصمیمات و توصیههای مبتنی بر این، فناوری اخلاقیات و پیامدهای اجتماعی گستردهتر ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی توانایی کاهش هزینههای مرتبط با لجستیک، تجاری مدیریت زنجیره تأمین و رعایت مقررات را دارد؛ همچنین هوشِ مصنوعی با افزایش بهرهوری در تمامی بخشهای اقتصادی مزیتهای نسبی اقتصادها را بازتعریف میکند. بااینحال توسعه و کنترل فناوری هوش مصنوعی بهاحتمالزیاد در اقتصادها و شرکتهای بزرگ متمرکز باقی خواهد ماند که این امر میتواند به تمرکز صنعتی منجر شود.
درمجموع، هوشِ مصنوعی توانایی ایجاد منافع قابلتوجه برای تمامی اقتصادها را دارد؛ اما پیامدهای سیاستگذاری و تنظیم این فناوری نیازمند همکاری جهانی و مدیریت دقیق است تا از توزیع عادلانه مزایا و کاهش ریسکها اطمینان حاصل شود.ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی با تحلیل دادهها در زمان واقعی و ارائه بینشهای پیشبینیکننده زنجیره تأمین را بهبود میبخشند. این پیشرفتها نهتنها هزینههای تجاری را کاهش میدهند؛ بلکه ورود کسبوکارهای کوچک و کشورهای درحالتوسعه به بازارهای جهانی را تسهیل میکنند.
هوش مصنوعی میتواند الگوهای تجارت، خدمات بهویژه خدمات دیجیتالی را دگرگون کند. این فناوری بهرهوری را بهویژه در بخشهایی که به فرایندهای دستی وابستهاند افزایش داده و خدمات نوآورانهای ایجاد میکند که تقاضا برای آنها را بالا میبرد. هوش مصنوعی تقاضا و تجارت محصولات مرتبط با فناوری را افزایش میدهد.پذیرش و بهرهبرداری از هوشِ مصنوعی در تجارت بینالمللی بهرغم ارائه فرصتهای بینظیر چالشهای عمدهای نیز به همراه دارد.
یکی از مهمترین این چالشها گسترش شکافها میان کشورها و شرکتها در بهرهگیری از این فناوری پیشرفته است. در حال حاضر ظرفیت توسعه هوشِ مصنوعی بهطورعمده در چند اقتصاد بزرگ بهویژه ایالاتمتحده و چین متمرکز شده است. این تمرکز میتواند شکافهای موجود میان کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه را عمق بخشد و توسعه اقتصادی کشورهای درحالتوسعه را با محدودیتهایی مواجه کند.
یارانههای دولتی برای پیشبرد هوش مصنوعی و تمرکز صنعت در دستان تعداد محدودی از شرکتهای بزرگ میتواند این شکافها را تشدید کند. افزون بر این، عدمشفافیت الگوریتمهای هوش مصنوعی و احتمال تبانی غیرمستقیم میان شرکتهای بزرگ برای حفظ قیمتهای بالاتر، چالشهای پیچیدهای را برای نهادهای نظارتی ایجاد میکند.علاوه بر این، ناهماهنگی در تنظیم مقررات مرتبط با هوشِ مصنوعی میتواند به پراکندگی قوانین و موانعی در مسیر تجارت جهانی منجر شود؛ بنابراین بهرهبرداری کامل از فرصتهای هوش مصنوعی و کاهش ریسکهای ناشی از آن مستلزم همکاری جهانی و تنظیم دقیق و هماهنگ سیاستهای مرتبط با این فناوری است.
با تقویت زیرساختهای دیجیتال ارتقای مهارتهای نیروی کار، افزایش نوآوری و بهبود ظرفیتهای نظارتی آمادگی بیشتری برای پذیرش و بهرهبرداری از هوشِ مصنوعی به دست میآورند.