به گزارش اصفهان زیبا؛ واژه «رفیق» از آن دسته کلماتی است که همیشه برای ما دوستداشتنی و خاص است؛ انگار تکتک حروف این واژه حرارت دارند! در این چند روز نیز بهانهای تازه پیدا شده تا در نقاط گوناگون شهر، کلمه «رفیق» را روی بنرها و پوسترهای کوچک و بزرگ ببینیم. از میدان بزرگمهر تا پل تاریخی شهرستان، بنرهایی غولپیکر چندینبار محل برگزاری یک برنامه را راهنمایی میکنند. کنسرتنمایش «رفیقبازی» با تصویری سیاه و سفید از «محمد معتمدی»، که هر بار چهره او را میبینم یاد قطعه «حالا که میروی» میافتم! البته بدون شک خیلی از مردم به عشق شنیدن آواز دلنشین او در مسیر این برنامه هستند…
احمد، تکرار نامی باشکوه روی صحنه نقشجهان
هرچند در بدو ورود به سالن انتظار کنسرت، همهجا صحبت از برنامهای ترکیبی است که قرار است محمد معتمدی بخشی از بار آن را به دوش بکشد. برای خود من بسیار جذاب است بدانم حلقه وصل آواز معتمدی با تئاتر و داستان یک قهرمان دوران دفاع مقدس چیست. بدون شک، این سبک برنامه نیازمند تیمی بزرگ و هنرمندان حرفهای است که زمان زیادی را صرف تولید آن کردهاند.
همین برای شوق آغاز این برنامه در دل مردم حاضر در سالن کافی است؛ اینکه نمیدانند چه چیزی رخ خواهد داد و اصلا عبارت «کنسرتنمایش» برای همه تازگی دارد. اما آنچه بیشتر از هر چیز در سالن انتظار کنسرت به چشم میآید، نام «شهید احمد کاظمی» و اشعاری است که با خطی خوش در وصف «رفیق» نوشته شده. بیشتر مردم اصفهان شهید کاظمی را با «حاج احمد» میشناسند؛ مردی از نسل قهرمانان دفاع مقدس که چهره او همواره یادآور لبخندی ماندگار در دل گلستان شهدای شهر است. کنسرتنمایش رفیقبازی نیز میخواهد بخشهایی از زندگینامه حاج احمد را برای ما روایت کند؛ روایتی که این بار نه تنها روی صحنه تئاتر، بلکه همراه با آواز و آوای سازها شکل میگیرد…
محمد معتمدی، مرد شماره یک «رفیقبازی»!
آواز محمد معتمدی چندین ویژگی جذاب برای مخاطب خود دارد. اول اینکه صدای او یادآور قطعه موسیقیهای متعددی است که گوش مردم به خوبی با آنها آشنایی دارد و دیگر آنکه آواز او در این سن و سال به پختگی ستودنی رسیده که هر شنوندهای را میتواند به ذوق بیاورد. معتمدی اوج آواز خود را بسیار دلنشین میخواند و بدون شک محتوای حماسی اشعار، جذابیت اجرای او را چند برابر کرده است. بازیگران تئاتر به ترتیب روایتهایی از مادر شهید، رفقای حاج احمد و همسر شهید را در چند بخش به نمایش میگذارند. حلقه وصلی که قرار است این روایات نمایشی را به هم متصل کند و گاه آنها را به اوج خود برساند، اجرای زنده محمد معتمدی در کنار نوازندگان اصفهانی است. خواننده کاشانی در اشعار آواز خود به مفاهیمی همچون ایران، وطن، شهید، اصفهان و رفیق میپردازد؛ دقیقا همان چیزی که پس از مدتها انتظار، از یک کار فرهنگی در دل نصف جهان انتظار میرود…
خاطرهبازی با خانههای قدیمی اصفهان
نکته قابل توجه دیگر این است که بخشهای گوناگون برنامه با سرعت مناسبی به نمایش درمیآیند؛ بهطوری که با وجود تاریکی صحنه میتوان تلاش عوامل برنامه در جابهجایی و چیدمان سریع دکور ویژه هر بخش را مشاهده کرد. گروه بازیگران حاضر روی صحنه تئاتر نیز همگی در حفظ این سرعت نقش مهمی ایفا میکنند. بازیگر نقش مادر و بازیگر نقش همسر شهید احمد کاظمی، چندبار تماشاگر خود را به سمت بغض و اشک نزدیک میکنند.
البته که داستان شخصیت حاج احمد حقیقتا بار حماسی و عاطفی سرشاری دارد. طراحی صحنه نمایش هم بهگونهای است که بیننده را به یاد معماری خانههای حیاطدار قدیمیاصفهان میاندازد که دورتادور آنها، اتاقها و پنجرههای بزرگ قرار داشتند. علاوه بر این، گویش نجفآبادی بازیگران نیز به قوتبخشی به این تصورات کمک میکند. بخشی از نمایشنامه به دوران کودکی و حضور احمد کاظمی در زادگاه خود، یعنی نجفآباد میپردازد. زمانی که احمد در بحبوحه انقلاب، پای ثابت اعتراضات و مبارزه با رژیم پهلوی بود و تا مرز اخراج از مدرسه هم پیش رفت. نگرانیهای مادرانه و خاطراتی که از شخصیت احمد نقل میشود، بیانگر روحیه فعال و خستگیناپذیر این شهید از دوران کودکی تا زمان شهادت اوست. علاوه بر گویش اصفهانی و نجفآبادی، بخشی از روایت نیز به زبان آذری و آبادانی روی صحنه میرود. همنشینی این گویشها و همچنین محتوای اشعار موجود در آواز محمد معتمدی، در کنار تصاویری از قهرمانان اسطورهای شاهنامه مانند آرش کمانگیر، شکلی تمامایرانی به این برنامه داده است.
رسانهها منتظر گفتوگویی بدون تعارف با عوامل
برخلاف همراهی منظم آواز و نمایش روی صحنه، بعید به نظر میرسد آنچه همهجا تحت عنوان پوستر این رویداد پخش شد، اطلاعات دقیقی از محتوای اثر به مخاطب اصفهانی خود بدهد. درواقع تمام بار معرفی این برنامه در بنرهای سطح شهر بر دوش تصویری از خواننده قمصری است که به واسطه محبوبیت و شهرت خوب خود، نظر بیننده را سمت یک کنسرت سنتی میبرد؛ هرچند این موضوع میتواند از طرفی قوت این اثر باشد؛ چراکه مخاطب تا قبل از ورود به سالن اجرا، کنجکاوی خاصی را با خود به همراه دارد. البته استفادهنکردن از نشان نهادهای برگزارکننده این برنامه در پوستر نیز موضوعی است که موجب تولید برخی شایعات درباره این اثر شده است. علاوه بر این، تعدادی از هنرمندان اصفهانی با اشاره به بودجه هنگفت این برنامه، مطالبه توجه بیشتر از نهادهای مربوط را در قبال آثار خود داشتند. البته یک نشست صمیمی و بدونتعارف بین عوامل برگزاری رفیقبازی و خبرنگاران میتواند پاسخ شفافی به ابهامات موجود بدهد.
حضور متفاوت یک میهمان ویژه
محمدمهدی کاظمی، فرزند شهید، یکی از میهمانان این کنسرتنمایش بود که به دعوت عوامل اجرایی برنامه، جملاتی را در انتهای مراسم به زبان آورد.فرزند شهید کاظمی با اشاره به دیداری که چندوقت پیش با عوامل برنامه برای تحقیقات درباره زندگی پدرش داشته، از مطالعات کافی آنها گفت. درواقع نویسندگان و کارگردان «رفیقبازی» برای آشنایی بهتر با زندگینامه حاج احمد کاظمی، کتابهای متعددی را بررسی کرده و با این وجود از اطلاعات خانواده شهید نیز کمک گرفتند.
وحید ملتجی، کارگردان این اثر نیز از تعبیر جالبی برای بیان ابعاد گسترده شخصیت حاج احمد کاظمی استفاده کرد که برای فرزند این شهید نیز جالب توجه بود. ملتجی اثر «رفیقبازی» خود را به حبه قندی از شخصیت عظیم و درخشان شهید احمد کاظمی تشبیه کرد که بخش کوچکی از زندگی این قهرمان را روایت میکند. فرزند شهید کاظمی در بخش پایانی حرفهای خود نیز، خاطرهای را از دیدار خانوادهاش با مقام معظم رهبری برای حاضران در سالن نقش جهان بازگو کرد. فرزند شهید با اشاره به سخنان رهبر انقلاب در آن دیدار، شخصیت حاج احمد کاظمی را برابر با کسی دانست که هرگاه وظیفهای دشوار وجود داشت، رهبر انقلاب اجرای آن را به عهده حاج احمد میگذاشتند.
همچنین رهبر انقلاب برای توصیف عملکرد شهید کاظمی در مسئولیتهای مهمی که بر عهده ایشان بوده، از واژه «سربلند» استفاده کردند و فرزند شهید کاظمی نیز این تعبیر را مایه افتخار و ارزشمند دانست. محمدمهدی کاظمی درباره علاقه پدرش به ولایت فقیه، به درخواست رهبر انقلاب از حاج احمد برای تقویت روح معنویت در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره کرد و شهادت ایشان را بهترین و زیباترین راه برای انجام این وظیفه دانست. صحبتهای فرزند شهید کاظمی از یک سو و شباهت چهره او به تصویر پدرش از سوی دیگر، بسیاری از حاضران در سالن و همچنین عوامل «رفیقبازی» را تحت تأثیر قرار داد. از طرفی چهره دوستداشتنی حاج احمد بر روی ماه کاملی که در پسزمینه اجرا قرار داشت، جلوه ویژهای به لحظات پایانی این برنامه بخشید.
تلاش شهرداری اصفهان برای اتفاقی نو
با وجود برخی انتقادات به نحوه اطلاعرسانی و انتخاب برخی بازیگران برای ایفای نقش در برخی از بخشهای این برنامه، بدون شک «رفیقبازی» اثر ترکیبی قابل قبول و نویی در قلب اصفهان به شمار میرود که هنر و مفاهیم عمیق خفته در خاک نصفجهان را با توجه به سلیقه نسل جدید و امکانات بهروز، به یکدیگر پیوند داده است. «رفیقبازی» حاصل یک همکاری حرفهای میان هنرمندان تئاتر و موسیقی بود که با تلاشهای شهرداری اصفهان، به مرحله اجرا رسید و از ابتدای بهمن در سالن چندسویه نقش جهان روی صحنه رفت.
این اثر تلاش کرد تا شخصیت حاجاحمد کاظمی را به عنوان فرزندی مهربان، رفیقی صمیمی، همسری عاشق و فرماندهی شجاع به نمایش بگذارد. بدون شک اجرای این پروژه بزرگ در اصفهانی که پایتخت فرهنگ و هنر شناخته میشود، میتواند آغاز یک رویکرد هنری مهم در این شهر باشد که علاوه بر زنده نگهداشتن یاد قهرمانان ملی، الگویی برای سایر شهرهاست.