به گزارش اصفهان زیبا؛ در عرف عموم، انگشترهای با نگین عقیق زرد به انگشتر شرفالشمس معروف هستند.
در پشت نگین زرد این انگشترها، معمولا طلسم و اشکالی رمزی حکاکی میشود که بعضی از مردم معتقدند آنها را از حوادث و بلاها دور میکند و پیروزی و موفقیت را برایشان به همراه میآورد.
این طلسم باید در روز 19 فروردین با رعایت آداب خاصی بر روی عقیق زرد حکاکی شود؛ اما در واقع شرفالشمس نام وضعیت خورشید در این روز است.
توضیح اینکه، نحوه گردش زمین به دور خورشید، موجب میشود که از نگاه ناظر زمینی، در طول سال خورشید در زوایای مختلفی دیده شود.
این گردش که در نجوم قدیم بهعنوان گردش خورشید به دور زمین تصور میشده است، مداری بیضیشکل دارد. منجمان قدیم زوایای قرار گرفتن خورشید در مدار را به 12 قسمت تقسیم کردهاند که به آنها برج فلکی و بهکل این مدار نیز دایرةالبروج میگویند.
در نجوم قدیم، مبدأ این برجها را برج حمل مینامیدند که ورود خورشید به برج حمل، آغازگر فصل بهار و ساعت تحویل سال نوروزی است.
آنها معتقد بودند که هر یک از قمرها یا ستارههایی که حالت گردشی دارند، در برج و زاویهای از گردش خود، در کمال شرافت و منزلت قرار میگیرند و در زاویهای در اوج هبوط و پستی خویش هستند.
بر این اساس، معتقد بودند که موضع شرافت و منزلت خورشید (شرفالشمس) در برج حمل و در نوزدهمین روز فروردین است.قرارگرفتن خورشید در این موقعیت، موفقیتها و خیرها را به دنبال دارد و بهتر است کارهای مهم در این زمان انجام شود.
پس درواقع شرفالشمس نام موقعیت خورشید در روز نوزدهم فروردین است که این نام را بر روی یک طلسم و سپس بر روی نگین یک انگشتر گذاشتهاند. بعضی حکاکی طلسم بر روی عقیق زرد در روز نوزدهم فروردین را توصیهای دینی میدانند؛ اما در کتابهای حدیثی، هیچ حدیث صحیح یا ضعیفی که دستور به حکاکی حرز یا طلسمی بر روی عقیق یا کاغذ زرد رنگی در این روز کرده باشد، وجود ندارد.
طلسم و اشکال رمزی متداولی را که هماکنون حکاکی میکنند، از کتاب مصباح کفعمی برگرفتهاند که در آنجا بحثی از اختصاص آن به موضوع شرفالشمس نیست و او بدون هیچ استناد روایی، مدعی صفت اعظم آن شده است. (مصباح کفعمی، ص 311)
بعضی با استناد به حاشیه مصباح گفتهاند که طلسمی که در دیوان منسوب به امام علی (ع) برای رفع صداع آمده، همین اشکال و حروف رمزی است؛ ولی انتساب این دیوان به امام علی(ع) صحیح نیست و بیشتر اشعار آن متعلق به دیگران است. سندی نیز برای این اشعار وجود ندارد. بااینوجود، در آنجا نیز بحثی از شرفالشمس نیست. نکته دیگر اینکه حکاکی این طلسم در روز شرفالشمس بر روی عقیق زرد، در
یکیدو قرن اخیر توسط علمای شیخیه بسیار ترویج شده و ظاهرا رویکرد باطنی و توجه آنها به علم حروف، منشأ ترویج این مباحث بوده است.
توصیههای صریحی از رهبران شیخیه همچون شیخ احمد احسایی و سیدکاظم رشتی در این زمینه وجود دارد. بهاحتمالزیاد، رونق انگشتر شرفالشمس در میان شیعیان نیز متأثر از شیخیه است. درمجموع، طلسمهایی ازایندست، افزون بر اینکه اعتبار دینی ندارد، مردم را از اصل و حقیقت دینداری که توحیدمحوری و توکل به خداست، دور و درگیر خرافاتی شبیه جادو و طلسم میکند.
آنها با اعتماد به اشکال رمزی و طلسمهایی که معنای آنها مشخص نیست، موفقیت و نجات خویش را طلب میکنند؛ درحالیکه مسیر دینداری در توجه مستقیم به خدا و توکل و درخواست از اوست.